پیش از دیدن فیلمی به نام گرگ، به راحتی میتوان حدس زد که آیا ساختار روایی درباره مرد جوانی است که معتقد به بودن در کالبدی یک حیوان وحشی است. با نوشتار نقد فیلم Wolf همراه فیگار بمانید تا به تحلیل روانشناختی فیلم گرگ بپردازیم.
آیا فیلم Wolf یک فیلم ترسناک است یا یک کمدی هولناک (بهترین فیلم های کمدی ترسناک 2021)؟ شاید ترکیبی از هر دو. فیلم دوم ناتالی بیانچری (2019 Nocturnal) با این انتظارات کمهیجان به نظر میرسد… که در عوض یک درام مستقل جدی درباره ناهنجاری گونهها و روشهای بیرحمانهای است که برای درمان آن توسط یک پزشک بیرحم ساختار روایی خودش را شکل میدهد.
نقد فیلم Wolf 2021
بررسی روانشناختی و فلسفی فیلم گرگ
فهرست مطالبی که در ادامه نوشتار نقد فیلم Wolf خواهید خواند به شرح زیر است:
- تحلیل تکنیکی – انسان به مثابه گرگ
- تحلیل روانشناختی – بگذارید در جریان زیست خود بمانند
- تحلیل فلسفی – زیست نامتعارف شده
- سخن آخر
فیلمساز چنان کنترلی روی نوع نگاه خودش نسبت به موضوع مطرح شده در ساختار روایی دارد که به طور معجزهآسایی دراماتیک شدن فضا بالفعل تبدیل میشود. مطمئناً Wolf برای همه سلیقهها مناسب نخواهد بود، اما فیلمبازان حرفهای میتوانند با دیدن این فیلم لذت دو عالم را ببرند؛ مخصوصا فیزیک شخصیت اصلی فیلم که گرگی را به نمایش میگذارد که مو به تنتان سیخ شود.
تحلیل تکنیکی – انسان به مثابه گرگ
جورج مک کی، بازیگر بریتانیایی، که در فیلم گرگ 2021 فیزیک بدنی خاص و منحصر به فردی را از شمایل یک گرگ به نمایش میگذارد، نقش شخصیت اصلی جیکوب را بازی میکند که از شرایط فوقالذکر رنج میبرد.
ساختار روایی فیلم گرگ
والدین نگران او (جیکوب) را به کلینیکی با نام عجیب True You میفرستند، جایی که بیماران شامل افرادی میباشند که فکر میکنند حیواناتی مانند اردک، سنجاب، اسب، پاندا، عنکبوت و طوطی هستند. این مرکز همچنین شامل یک بیمار قدیمی با احساس گربه وحشی بودن (لیلی-رز دپ) است که ظاهراً سن او به او اجازه میدهد تا به میل خود در محوطه پرسه بزند.
اگرچه یک درمانگر مهربان و همدل (آیلین والش) بسیاری از جلسات را برای کمک به بیماران جهت فهمیدن هویت انسانی خود برگزار میکند، اما این موسسه در واقع توسط دکتر مان (پدی کانسیداین) اداره میشود.
سادیسم به مثابه عشق
رویکرد او که به عنوان “حافظ باغ وحش” شناخته میشود، بسیار شبیه به عشقی سخت است که به سادیسم میرسد. برای درمان جرمی بدبخت (داراگ شانون)، که خود را یک سنجاب میداند، به مرد جوان دستور میدهد تا با استفاده از ناخنهایش به عنوان چنگال از درختی بالا برود، که نتایج وحشتناکی به همراه دارد. و یا جودیت (لولا پتیکرو) را که خود را یک طوطی میپندارد (و لباسهای همسان با یک طوطی بر تن میکند) تشویق میکند تا از پنجره طبقه دوم بیرون بپرد تا ببیند آیا واقعاً میتواند پرواز کند یا خیر.
جیکوب از چنین رفتاری مصون نیست، گاهی مجبور میشود قلاده ببندد یا در قفس محبوس شود. با این حال، غرایز گرگ مانند او همچنان به منصه ظهور میرسد، زیرا او چهار دست و پا در اطراف تأسیسات سرگردان است و زیر نور ماه زوزهی غریب اما آشنایی میکشد تا از اوج همسان بودنش با شمایل زیست شناختی یک گرگ خبر دهد.
محوریت روایت فیلم Wolf
ارتباط او با گربه وحشی قطعاً فیزیکی و همچنین عاطفی (بهترین فیلم های عاشقانه 2022) است، همانطور که مراسم جفتگیری حیوانی آنها همه چیز را عیان میکند. پیوند رو به رشد این دو کاراکتر و تلاشهای جیکوب برای زنده ماندن از روشهای درمانی خطرناک Zookeeper، محور داستان را تشکیل میدهد.
اگرچه فرصتهای تمثیلی فراوان است، نویسنده/کارگردان بیانچری خوشبختانه از سنگینتر شدن مسائلی که در فیلم مطرح میشود، اجتناب میکند. او همچنین با کمی شوخطبعی سعی در تلطیف فضای ایجاد شده میکند، مانند اینکه دختری که طوطی است با تکرار هر چیزی که میشنود مطابق الهامات پرندگان خود عمل کند.
بازیگری
چیزی که واقعاً فیلم را برجسته میکند، بازیهای بسیار متعهدانه سه بازیگر اصلی آن است. کانسیدین به عنوان پزشک فیلم، قاطعانه به کارآمدی روشهای افراطی خود عمل میکند، انگار که میخواهد بیماران خود را در معرض خطر قرار دهد… درواقع او کاری میکند که شما بین منطق و احساس خود گیج و منگ لنگ در هوا بمانید.
مک کی و دپ شخصیتهای حیوانی خود را تا حد کمال مجسم میکنند. تحت نظارت واضح مربی حرکت، تری نوتاری، (که تیتراژ اجرای موشن کپچر او شامل مجموعه آواتار و هابیت و سیاره میمونها میشود) از فیزیک بدنی خود برای جلوههای فوقالعاده دراماتیک شدن حیوانات در کالبد انسان استفاده میکنند. آنها موفق میشوند نارسایی گونهها را مثل یک میل سرکوب شده که به مرحلهی انفجار میرسد به تصویر بکشند.
تحلیل روانشناختی – بگذارید در جریان زیست خود بمانند
گرگ درباره گروهی از انسانها است که معتقدند حیوان هستند. آنها در این توهم کاملاً خوشحال به نظر میرسند و از نظر ظاهری هیچکس به کسی آسیبی وارد نکرده است.
با این وجود، عزیزانشان نمیخواهند این افراد خودشان را به این شکل خاص در هستی درک کنند، بنابراین آنها را به یک مرکز بهداشت روانی که برای درمان «مشکل» طراحی شده است، متعهد میکنند.
اگر این کار باعث میشود که فکر کنید افراد همجنسگرا هم باید مجبور به درمانی به این شکل شوند یا افراد تراجنسیتی که توسط اعضای خانواده تحت فشار قرار میگیرند باید به گونهای زندگی کنند که دیگران میخواهند، احتمالاً سخت در اشتباهید.
گرچه گرگ از اینکه یک استعاره آشکار باشد فاصله زیادی دارد. این فیلم به نویسندگی و کارگردانی ناتالی بیانچری هیچ مقایسه آشکاری ندارد. این فیلم به سادگی یک داستان کوچک عجیب و غریب را بیان میکند و به بیننده اجازه میدهد هر ارتباطی را که میخواهد با هر نوع تفکر یا نوع نگاهی که دارد، برقرار کند.
تمسخر در بطن ترس
صحنههای اولیه فیلم نشان میدهد که قرار است شخصیتها را مسخره کند. به خصوص همانطور که گفته شد آن زن جوان که به شکل طوطی لباس میپوشد. در واقعیت، ما در یک حس متضاد اما حقیقتجویانه از اینکه داستان به کجا خواهد رفت، غرق میشویم.
ولف در نهایت با این افراد همدلی زیادی دارد. بیانچری از ما میخواهد که در ابتدا بخندیم تا نشان دهد که تا آخر چقدر به جیکوب، گربه وحشی و همگروههایشان اهمیت میدهیم. این رویکرد زیرکانه در لابلای ساختار روایی فیلم واقعاً خوب اثرگذار شده است. این نکته که وقتی با کسی آشنا میشوید، پذیرش او آسان تر میشود، قلب طرح فیلم وولف است. برچسب ها و کمبود اطلاعات در فیلم چیزی است که ما واقعا از آن میترسیم.
برای به دست آوردن چنین مفهومی، به بازیگرانی نیاز است که از انجام آن نترسند. Wolf آنها را در Mackay و Depp دارد که هر دو فوق العاده هستند. آنها به اصل موضوع میرسند، و آن این است که جیکوب و گربه وحشی بهعنوان حیوانات بسیار خوشحالتر از انسانها دراماتیک میشوند. ارتباطی که آنها ایجاد میکنند روح فیلم است. این دو در یکدیگر تفاهم و پذیرشی پیدا میکنند که در موقعیتهای متعارف انسانها برایشان قابل دسترس نیست.
تحلیل فلسفی – زیست نامتعارف شده
چرا مهم است که بدانیم چرا جیکوب فکر میکند که یک گرگ است؟ واقعاً چه تأثیری بر دیگران دارد؟ با افزایش درد و فضاهای نامتعارف جیکوب، هر چه زیست آنها دردناک و دردناکتر میشود، چنین سوالاتی تنها میتواند به درک بیشتر از زیست انسانها در جهانی که ناقص فهمیدیمش، منجر شود.
ایبرت
فیلمها ماشینهایی هستند که همدلی ایجاد میکنند، «گرگ» دقیقاً همین است.
فیلمنامه بیانچری دنیایی را تصور میکند که در آن نارسایی گونهها، چیزی که باید «اصلاح» یا «درمان شود»، به اندازهای گسترده است که الهامبخش ایجاد کلینیکهایی مانند مکانی است که متعلق به «نگهبانان باغوحش» میباشد.
هنگامی که جیکوب به مرکز وارد میشود، به نظر میرسد آخرین راه حل برای او، متعارف شدن باشد. فضاهایی که در فیلم مشاهده میکنید، یک انسان برهنه و آزاد را در شمایل گرگ دراماتیک میکند، و تا پایان فیلم مشخص نیست که واقعاً چه زمانی قرار است کسی را که مقابل جریان تجربهمحور او ایستاده است، بدرد.
در حالی که فیلم گرگ گهگاه به ملودرام میپردازد، نوع لحنش به نظر میرسد با بد درمانی همسو شده است. فیلم به جسورانهترین شکلش به امیال سرکوب شده و خوی حیوانی هر انسان میپردازد. تعجب آور نیست که جیکوب در نهایت به «درمانهای» بسیار بدتری روی میآورد؛ یا اینکه شخصیت کانسیدین مستعد فریاد زدن بر سر بیماران به شکل هیستریک است تا زمانی که آنها شکست بخورند.
اغلب راههای درمانی که بیانچری از طریق ساختار روایی به ما نشان میدهد جالب است. او و ستارههایش هرگز نمیترسند در لابلای زیست سلطهمحور انسانها نامتعارف عمل کنند، هویتی متفاوت به تن میکنند، و همانطور که یکی از شخصیتها در اواخر فیلم میگوید، نه تنها راه زنده ماندن همین است، بلکه برای نشان دادن خودشان باید به همان شکل رها شوند. کمتر فیلمی توانسته این مسئله را به این شدت دراماتیک کند.
سخن آخر
این فیلم با مدت زمان نسبتاً کوتاه 98 دقیقهای، فضایی برای پرداختن به روانشناسی مصیبت جیکوب و همچنین فلسفههای پشت “درمانگونهی” نگهبان باغ وحش داشت.
در هسته اصلی، گرگ یک فیلم چالش برانگیز و دلسوزانه است که توسط دو بازیگر اصلی آن شکل میگیرد. ساختن مصیبت اصلی تا این حد بینظیر به فیلم اجازه میدهد بدون اینکه ارزش سرگرمی را قربانی کند، درخواستی برای درک مطلب بدهد.
در پایان، مفروضات شما در مورد شخصیتها تغییر میکند، تا جایی که میخواهید آنها همانطور که میخواهند زندگی کنند، رها شوند. شما آن را در ابتدا نمیبینید و وقتی متوجه میشوید که این اتفاق افتاده است، شگفت زده میشوید. این فیلم به عوان تصویری به شما ارائه میشود که ایدههای آن در ذهن شما جا خوش کرده است.
بیشتر بخوانید:
- بهترین فیلم های ترسناک 2022
- بهترین فیلم های ترسناک نتفلیکس 2022
- بهترین فیلم های خون آشامی 2022
- بهترین فیلم های ترسناک 2021
- بهترین فیلم های اسلشر 2021
- بهترین فیلم های زامبی 2021
- بهترین فیلم های کره ای زامبی محور
- بهترین فیلم های ترسناک بر اساس واقعیت
- بهترین فیلمهای ترسناک ترکی
- بهترین فیلم های ترسناک کره ای
- نقد فیلمهای ترسناک
از همراهی شما تا انتهای نوشتار نقد فیلم Wolf سپاسگزار هستیم. حتما ما را با نظرات خود در رابطه با این نوشتار آگاه کنید. شما میتوانید به عنوان نویسنده مهمان در سایت فیگار عضو شوید و علاوه بر اشتراک نظرات خود در رابطه با مقالهها، نقدها و مطالب خودتان را نیز انتشار دهید. برای مطالعه فراخوان مرتبط با آن بر روی لینک نویسندگی مهمان کلیک نمایید.