تنشِ معلول از موقعیت و دکوپاژهای سوپرهالیوودی، هیجانِ جذابی را در فیلمی ایجاد کرده که در نقد فیلم آمبولانس به آن خواهیم پرداخت. هیجانی که با بازیهای طراحی نشده، پلاتِ داستانیِ بد و کارگردانیِ پوپولیستی نابود میشود. با نقد فیلم Ambulance همراه ما باشید.
شروع فیلم با رفتارهای آمریکایی مآبانه Eiza González در نقش پرستار آمبولانس نویدبخش یک فیلم تمام هالیوودی و اکشنِ کلاسیک آمریکایی است. تیریکِ کارگردان در قرار دادن پرستار در موقعیت نجات دادن جان یک بچه و خون سردی پرستار در مواجه با موقعیت به وجود آمده برای شخصیتپردازی او خیلی رو و مستهلک است و سالی که نکوست از بهارش پیداست.
حضور بازیگر کار بلدی مانند جیلنهال در فیلم نیز تا نیمههای آن این امید را در دل انسان زنده نگه میداشت که شاید این فیلم خوب از آب در بیاید. اما از یک جایی به بعد یاد این ضربالمثل افتادم که:”این قبری که بالای سرش گریه میکنی مرده توش نیست”. در ادامه نقد فیلم Ambulance به تحلیل فیلم خواهیم پرداخت.
نقد فیلم آمبولانس
یک اکشنِ بیهویت
فهرست مطالبی که در ادامه نوشتار نقد فیلم آمبولانس خواهید خواند به شرح زیر است:
آمبولانس یک فیلم اکشن و مهیج محصول سال ۲۰۲۲ آمریکا به کارگردانی و تهیهکنندگی مایکل بی است. این فیلم محصول مشترک New Republic Pictures، Bay Films، Endeavor Content و Project X Entertainment است.
در معرفی فیلم آمبولانس به بازیگران فیلم اشاره خواهیم کرد. جیک جیلنهال، یحیی عبدالمتین دوم و ایزا گونزالس در این فیلم بازی میکنند و دو خواهر و برادر خوانده را دنبال میکند که تبدیل به دزدان بانک شدهاند که آمبولانسی را ربوده و دو نفر از نیروهای اولیه را گروگان میگیرند.
View this post on Instagram
فیلمبرداری در بحبوحه همهگیر شدن کووید در لسآنجلس با بودجه 40 میلیون دلاری با فیلمبرداری روبرتو دی آنجلیس انجام شد. در پروسه پس از تولید تدوین توسط پیترو اسکالیا تکمیل شد و موسیقی توسط لورن بالف ساخته شد. این فیلم در 20 مارس 2022 در پاریس اکران شد و در 8 آوریل توسط یونیورسال پیکچرز در ایالات متحده اکران شد.
نقد ساختاری
یک گروه تبهکار با رهبری سایکوپث، بانکی برای سرقت، پرستاری جذاب و تعقیب و گریز و پلیسی تیر خورده در آمبولانسی که وسیله فرار تبهکاران است، پارامترهایی هستند که برای دراماتیزه کردنِ فیلمی اکشن که اتفاقا یکی از بهترین بازیگران حال حاضر دنیا (جیک جیلنهال) در آن بازی میکند، کافی به نظر میرسد اما کارگردانی و فیلمنامهای خوب شرط لازم است.
نقد را با گفتم این نکته آغاز میکنم که فیلم آمبولانس با نام اورجینالِ Ambulancen (به دانمارکی) اثری است که بر اساس فیلم دانمارکی به همین نام در سال 2005 توسط Laurits Munch-Petersen و Lars Andreas Pedersen ساخته شده است. آمریکاییها گویا هنوز این عادت بدِ خراب کردنِ فیلمهای خوب اروپایی و شرقی را کنار نگذاشتهاند. البته خود Ambulancen هم خوب نبود. در مورد نکتهای که عرض شد توجهتان را به فیلمهایی مانند “Insomnia ” و “Oldboy” و… جلب میکند.
نسخه دانمارکی فیلم آمبولانس
نکته اما در نقد فیلم آمبولانس این است که این فیلم از Ambulancen که با بودجهای کمتر از یک بیستم این فیلم ساخته شده هم بدتر است. داستان فیلم آمبولانس سر راست و مشخص است که در بخش بعدی به آن خواهم پرداخت. اما نویسنده و کارگردان این داستان سر راست را آنقدر دچار اطناب کرده آدم در اوج فیلم و در صحنههای تعقیب و گریز هم خوابش میگیرد.
کش و قوس یا کش دادن؟
فرار از محل ارتکاب جرم (سرقت بانک) نباید انقدر طول بکشد. پلیس آمریکا حدود 6 ساعت نباید به دنبال دو عدد سارق باشند که ستارههای جی تی ای را 5تا و هلیکوپر را هم آنلاک کردهاند. هرچقدر هم در فیلم ذکر شود:”عجب رانندهایه” (ویل) و عجب باهوشیه (دنی)، در کَتِ من یکی نمیرود که این تعقیب و گریز انقدر طول بکشد که پلیسی که دو گلوله خورده پشت امبولانس به شکل آنلاین عمل شود و در مسخرهترین میزانسن ممکن تحالش در دست پرستارِ جذاب بترکد و در آخر فیلم حالش از من هم خوبتر باشد (این را در نظر بگیرید که او این فیلم مزخرف را ندیده است ولی من چرا).
بازی گرفتن شعور مخاطب تا حدی پیشروی میکند که ما شاهد این هستیم که پلیس آمریکا و اف بی آی حتی به ذهن مبارکشان خطور نمیکند تلفن دنی را شنود کنند. از این هم بگذریم، چرا وقتی آنها را گم میکنند بلافاصله تلفن پلیسِ مجروحِ درون آمبولانس را ردیابی نمیکنند؟ واقعا خندهدار است.
بازیگری و موسیقی
نکته دیگر در تحلیل فیلم آمبولانس موسیقی است. موسیقی فیلم هم در خدمت و هم در خیانت به فیلم است. اما باید اذعان داشت لورن بالف موسیقی جذابی طراحی کرده است اما کارکردش در فیلم برای جبران ریتم و تمپویی است که گاها در عینِ جذابیتِ بصری (به واسطه دکوپاژهای فوق جذاب) به صفر تمایل پیدا میکرد و دچار سکته میشد.
در انتهای نقد ساختاری فیلم نگاهی کوتاه به امر بازیگری هم میاندازیم. از نظر من بهترین بازیگر این فیلم ماشینِ آمبولانس بود چرا که اکتها و ریاکتهای مناسبی نسبت به خیابانها و تقاطعهای لسآنجلس از خود نشان میداد و نسبت به بازیگران مقابلش (خاصِ جیک جیلنهال) انعطاف خوبی داشت. بعله متاسفانه جیک جیلنهال آمبولانس را بد بازی کرده است.
بیشتر بخوانید:
نگاهی به محتوا و روایت
در ادامه بررسی فیلم آمبولانس نگاهی به داستان نه چندان جذاب فیلم میاندازیم. ویل شارپ کهنه سرباز جنگ، که به شدت به ۲۳۱ هزار دلار برای جراحی همسرش امی نیاز دارد با دنی، برادر خواندهاش و یک جنایتکار تماس میگیرد و از آنها میخواهد در یک سرقت ۳۲ میلیون دلاری بانک شرکت کنند. اگرچه ویل در ابتدا مردد بود اما روحیه خلافکاری در ژنهایش او را وادار میکند که این کار را برای امی انجام دهد.
این نقشه تقریبا به نتیجه میرسد تا اینکه زک که یک پلیس است برا مخزنی وارد بانک میشود. او در نهایت متوجه دزدی شده و توسط دنی گروگان گرفته میشود. سپس یک تیراندازی بین یکی از اعضای سرقت و افسر مارک، شریک زک رخ میدهد. بخش تحقیقات ویژه (SIS) نیز میرسد و به تمام دزدها به جز ویل و دنی که به سمت گاراژ عقب نشینی میکنند شلیک میکند.
زک سعی میکند فرار کند و در جریان درگیری بین او و دنی، به طور تقریبا تصادفی توسط ویل مورد اصابت گلوله قرار میگیرد. برادران زک را رها میکنند تا بمیرد و سعی میکنند از پشت ساختمان خارج شوند اما آن را در محاصره پلیس میبینند. سپس یک آمبولانس را با کَمِ جذاب که در حال مداوا کردن زک مجروح است، میربایند.
نقد فیلم Ambulance
پس از تعقیب و گریز که آنها را به یک کوچه هدایت میکند، کَم تلاش نافرجامی برای فرار با استفاده از کپسول آتش نشانی انجام میدهد. کاپیتان SIS مونرو به صحنه میرسد و هلیکوپترها را برای تعقیب آمبولانس مستقر میکند. وقتی کم دنی را از تیراندازی به مارک (دوستِ زک) که آنها را تعقیب کرده است، باز میدارد دنی تهدید میکند که او را از آمبولانس بیرون خواهد انداخت.
پلیس مجبور به عقب نشینی میشود چون متوجه میشود سگ مونرو داخل خودروی پلیس مارک است. مامور افبیآی، آنسون کلارک، دوست قبلی دنی، در این پرونده ماموریت میگیرد. زک شروع به خونریزی میکند. کم با کمک ویل شروع به انجام عمل جراحی روی زک میکند. با وجود بیتجربگی و پارگی طحال، کم با موفقیت این جراحی را انجام میدهد.
بیشتر بخوانید:
نقد فیلم آمبولانس
او تلاش می کند ویل را متقاعد کند که جلوی دنی را بگیرد ولی بینتیجه است. مونرو که از موفقیت عمل جراحی بیخبر است، عملیات را به جلو میبرد و بدون مذاکره برای زندگی کم، آماده میشود تا ویل و دنی را بکشد. کلارک با کم تماس میگیرد و به او میگوید که سرش را پایین بگیرد. کم که میخواهد جان زک را نجات دهد به ویل و دنی در مورد تک تیراندازها هشدار میدهد.
دنی که به اندازه کافی از کم خسته شده بود، تصمیم میگیرد به او شلیک کند اما ویل مداخله میکند و باعث میشود که برادران بر سر مشکلشان با هم دعوا کنند. آنها بعدا تا حدی آشتی میکنند و برای کاهش تنش با هم به موسیقی گوش میدهند.
در رودخانه لسآنجلس هلیکوپترها آمبولانس را تعقیب میکنند که دنی به سمت آنها شلیک میکند. ویل و دنی سپس در جهت مخالف اتوبان رانندگی میکنند و تصادفات متعددی را ایجاد میکنند. به دستور پاپی پسرش روبرتو یک آمبولانس خالی را پس از پر کردن آن با مواد منفجره C-4 به سمت پلیس میراند و مسلسلها را روی ماشینهای پلیس خالی میکند.
نقد فیلم آمبولانس
این امر در نهایت منجر به کشته شدن مونرو در تیراندازی متقابل میشود. مارک روبرتو را تعقیب میکند و پس از درگیری او را میکشد و پاپی را عصبانی و پریشان میکند. ویل و دنی به مخفیگاه پاپی فرار میکنند. پاپی از برادران میخواهد که زک و کم را کنار خود بگذارند تا با آنها برخورد کنند. ویل از همکاری امتناع میکند و با دنی متحد میشود تا پاپی و خدمهاش را بکشند.
در هرج و مرج کم به طور تصادفی با استفاده از تفنگ زک به ویل شلیک میکند. دنی آمبولانس را به بیمارستان میبرد و اسلحه زک را پیدا میکند. وقتی کم فاش میکند که او کسی است که به ویل شلیک کرده است، عصبانی میشود. دنی قسم میخورد که قبل از رویارویی با پلیس، کم را به همراه خودش در تلویزیون بکشد.
ویل که چاره دیگری ندارد از پشت به دنی شلیک میکند. دنی قبل از اینکه ویل بر اثر جراحاتش بمیرد از او عذرخواهی میکند. پلیس ویل را که به شدت مجروح شده بود دستگیر میکند و او را برای عمل جراحی به داخل میبرد. کم به طور مخفیانه مقداری از پول دزدی را برای عمل جراحی به امی میدهد و زک وقتی توسط پلیس در مورد جراحاتش مورد بازجویی قرار می گیرد به آنها میگوید که ویل جان او را نجات داده است.
بیشتر بخوانید:
- نقد فیلمهای ترسناک
- فیلمهای ترسناک
- فیلم ها و سریالهای جنایی
- نقد فیلمهای جنایی
- بهترین فیلم های جیمز باند
- بهترین سریالهای جنایی کرهای
- بهترین فیلم های شبیه Halloween Kills
از همراهی شما تا انتهای نوشتار نقد فیلم آمبولانس سپاسگزار هستیم. حتما ما را با نظرات خود در رابطه با این نوشتار، آگاه کنید. شما میتوانید به عنوان نویسنده مهمان در سایت فیگار عضو شوید و علاوه بر اشتراک نظرات خود در رابطه با مقالهها، نقد فیلم ، نقد سریال ، اخبار سینما و مطالب خودتان را نیز انتشار دهید. برای مطالعه فراخوان مرتبط با آن بر روی لینک نویسنده مهمان کلیک نمایید. در ضمن شما همراهان عزیز میتوانید به اینستاگرام فیگار جهتِ شناختِ مهمترین فیلم های ژانرهای مختلف و خلاصه نقد و بررسیهای فیلمهای روز دنیا مراجعه کنید.
فیلم جالبی نبود ، اولین سئوالی که توی ذهنم بود این بود که چرا وقتی این دو تا سارق که موفق به سرقت 16 میلیون دلار شدند ، وقتی با کمک پرستار توی آمبولانس موفق شدند ، از بازرسی پلیس عبور کنند و اون لحظه تونستند از مهلکه بگریزند ، چرا همچنان توی آمبولانس موندند ، و با همون آمبولانس تا آخر فیلم رفتند ؟ می تونستند درست وقتی که از بازرسی پلیس ها عبور کردند ، از آمبولانس خارج بشن ، ساک های پر از پول رو به دوش بکشند ، یه اسنپ بگیرند و هر کی بره به راه خودش ، تمام.
تپسی هم میشد؟
خیلی مزخرف و ایرانی تموم شد، اون سیاهه خائن حالمو بهم زد، آبروی هرچه دزد و خلافکاره برد، بخاطر پرستاره برادرشو کشت، آخرش هم نقش قهرمان فیلم شد