در نوشتار بررسی شخصیت پل ، منجی آخرالزمان در داستان تل ماسه را بررسی و برداشت نویسنده از مذاهب و ارتباط این مقوله با اسطورهشناسی را بررسی کردهایم.
رمان فرانک هربرت برگرفته از اسلام است تا ایده انسان مسیحایی غربی را نقد کند. آیا فیلم هم همان ساختار نقد را مطرح میکند؟! پل آتریدیز در واقع با مصرف اسپایس، میتواند آینده یا غیب را ببیند (وقتی در کنار شنهای آراکیس قرار میگیرد، این توانایی بیشتر میشود) با نوشتار بررسی شخصیت پل فیلم Dune 2021 همراه فیگار بمانید.
بررسی شخصیت پل فیلم Dune 2021
لسان الغیب یا ناجی آخرالزمان !
فهرست مطالبی که در ادامه نوشتار مهدی موعود در فیلم تل ماسه 2021 خواهید خواند به شرح زیر است:
- تشنج های مسیحایی
- رمان متکی به اسلام
- تاریخ و پل آتریدیز
- زنده باد مبارزان
- Muad’Dib
- تلفیق مذهب
- منجی در دنیای واقعی
- اسطوره میسینیزم
- سخن آخر
فیلم Dune دنیس ویلنوو رگباری از فیلمبرداری زیبا و افراط ترکیب صوتی است. همانطور که تصاویر جذاب آن را مشاهده میکنید، زمزمه ها و فریادها را میشنوید، اما تقریبا هیچ چیز در این بین نیست.
هیچ یک از دیالوگها، رشد شخصیت یا ساختن جهان منحصر به فرد که از ویژگیهای بارز رمانهای فرانک هربرت بود، در این فیلم نیست. برای دسترسی به فضا سازیهای فیلم Dune، تیم ویلنوو تلاش کرد تا مونولوگها و روایتهای درونی هربرت را با نشانههای دیداری و شنیداری جایگزین کند، با تمرکز بر پل و مادرش، همانطور که ویلنوو میگوید:
فیلم Dune به ما این امکان را میدهد که طرز فکر شخصیتهای فیلم را بدون داشتن چیزی خاص به عنوان یک ابژه، احساس کنیم. صداگذاری!
اگر فیلم Dune را دیده باشید، حتما متوجه لقبها و اسامی شخصیت پل آتریدیز شدهاید. حتی مردم اراکیس او را با نام مهدی موعود میشناسند! حتما تعجب کردهاید، اما صبر کنید تا در نوشتار مهدی موعود فیلم Dune به این مسئله بیشتر بپردازیم.
همه چیز زیر سر نویسنده اصلی داستان است. فرانک هربرت در سال 1965، گروهی از افراط گرایان مذهبی را در داستان خود قرار داده است، گروهی بنام بنی جزریت! چه چیزی باقی میماند وقتی همه آن افکار و ایدهها و تمام آن شرح مفصل را بردارید و آن را با مناظر وسیع و یک امتیاز پرهیاهو از وجود هانس زیمر جایگزین کنید؟
آنچه در دشتهای شنی آراکیس باقی مانده است، تا حد زیادی، زیباییشناسی مبهم خاورمیانه و شمال آفریقا است که با کلمات عربی تزیین شده و در مکانهایی در اردن و ابوظبی فیلمبرداری شده است.
متأسفانه، این زیباییشناسی در هالیوود خنثی اتفاق نمیافتد، و تصویر یک جمعیت عرب یا زنان محجبه در حال زاری، اتافقی وجود ندارد و نخواهند داشت. ناگفته نماند زمانی که خشونت به آن تزریق میشود، انسانزدایی مفهوم اساسی فیلم میشود. با این تفاسیر این فیلم حداقل به یک شخصیت غیرسفیدپوست چندوجهی نیاز داشت که تا آخر زنده بماند.
تشنج های مسیحایی
هربرت داستانش را با مفهومی عریب اما آشنا آغاز میکند. او رمانی طولانی درباره تشنج های مسیحایی که به طور دورهای خود را بر جوامع بشری تحمیل میکنند، نوشته است. با انجام این کار، او به ویژه متوجه شد که این «انسان غربی» است که کانون خشم او بود، که از این «انگیزه مسیحایی» برای کنترل جوامع دیگر و بیشتر «بهم ریختن محیط زیست» استفاده کرد.
پس از کار بر روی داستانی در مورد کنترل تپه های شنی در فلورانس، اورگان، او ساختار روایی داستان خود را در یک سیاره بیابانی شکل داد. این نکته باعث شد که او مدتی در صحرای سونوران زندگی کند و حال و هوای اسلام را حس کند.
بیشتر بخوانید:
رمان متکی به اسلام
Dune برای ساختن جهان خود به شدت به اسلام متکی است. برای هربرت، اسلام بخش عمدهای از میراث بشری و در نتیجه آینده آن است. استفاده از اسلام در ساختار روایی رمان، برای او نشاندهنده درگیری عمیق هم با عقاید و هم با تاریخچه طیف گستردهای از مسلمانان است.
او با به تصویر کشیدن فریمنها، به عنوان مردم بومی آراکیس، استفاده خود را از معنا و مفهوم اسلام پیچیده تر میکند. درواقع، او اسلام را در سراسر جهان داستان خود در راستای فضاسازیهای مذهبی، ضربالمثلها و کتابهای اسلامی گسترش میدهد.
در فیلم Dune گروهی مذهبی برای تولد منجی برنامهای به نام “پرورش” را پایه ریزی نمودهاند. این زنان با استفاده از ماده «اسپایس» به قدرتهای فرا انسانی جسمی و ذهنی رسیده اند. آنها در تلاشند تا از طریق صیقه با نسلها و نژادهای متفاوت در سراسر دنیا باعث تولد منجی آخرالزمان شوند. از قدرت های خاص ایشان که در برنامه ی پرورش بسیار کاربردی است توانایی تعیین جنسیت دلخواه فرزند درون رحم است.
تاریخ و تولد پل آتریدیز
مسیحایی که هربرت میسازد مهدی نامیده میشود، اصطلاحی که بین مسلمانان نه تنها به شخصیتی مسیحی اشاره دارد، بلکه به آخرالزمان هم اشاره میکند. به بسیاری از شخصیتهای تاریخی که ادعای آن عنوان را داشتهاند نیز اشاره دارد.
تاریخ، مسیحیان شکست خورده زیادی را به خود دیده است که در میان آنها مهدی ها نیز هستند. در مطالعه او درباره مهدی و جهادهایی که آنها رهبری میکردند، قویترین تأثیرات بر داستان او مسلمانان صوفی بودند که در قرن نوزدهم علیه استعمار اروپایی مبارزه کردند. اینها عبارتند از امیر عبدالقادر الجزایری که مانند فریمنها در مبارزه با فرانسویها کارخانههای اسلحهسازی در بیابان ساخت.
امام شمیل چچنی که با روسها جنگید. و در بدیهیترین حالت، «مهدی سودان»، محمد احمد بن عبدالله، که جنگش علیه انگلیسیها برای دههها پس از شکستش به یکی از ویژگیهای ثابت ادبیات انگلیسی تبدیل شد.
بنی جزریت برنامهی پرورش را تا سال 10175 بعد از اتحادیه بیش میبرد اما در آن سال، یکی از اعضای این گروه به نام جسیکا بر خلاف برنامهی از قبل تعیین شده جنسیت فرزند خود را تغییر میدهد و به جای دختر پسری را به نام پل به دنیا میآورد. برنامه ی اصلی بنی جزریت تولد دختری از جسیکا ولتو اتریدیز بود تا این دختر با فید روثا، کوچک ترین برادر زاده ی بارون ولادیمیر هارکونن ازدواج کند و فرزند آن دو منجی آخرالزمان شود. اما جسیکا با انتخاب خودش پل را به دنیا آورد.
زنده باد مبارزان
هربرت در سال 1983 گفت:
من یک حیوان سیاسی هستم.
Dune در دوران اوج استعمارزدایی در جهان اسلام نوشته شده است. در این کتاب، فریمنها با فریاد «یا هیا چوهادا» برای پل، مهدی خود شعار میدهند. مادرش به کسانی که شعار میدهند، میگوید که این یعنی «زنده باد مبارزان». ترجمه جسیکا بیشتر درست است. این عبارت عربی به معنای زنده باد شهدا (شهدا) است و الجزایریها هنگام ورود بنیوسف بنخدا (یکی از رهبران جنگ استقلال الجزایر و رئیس اولین دولت موقت آن از سال 1961 تا 1962) به الجزایر سر دادند؛ پس از استقلال از فرانسه. توجه داشته باشید که چگونه این موضوع در روزنامه پیتسبورگ پست در 4 ژوئیه 1962، درست سه سال قبل از انتشار Dune، گزارش شد:
پس از سخنرانی [بنخدا] در فرودگاه، قبل از او و وزیرانش چند صد چریک از کوههای سبز الجزایر وارد قلب شهر شدند. غرش کر کننده «یا هیا چوهادا» (زنده باد مبارزان) در خیابان ها طنین انداز شد…
این صحنه نه تنها یادآور Dune است، بلکه حتی هربرت را نیز یادآوری میکند. داستان او ممکن است در آینده اتفاق بیفتد، اما رویدادهای کنونی را به یاد میآورد.
Muad’Dib
نامی که پول دارد، معاد دیب، بازتاب این دوره از تاریخ است. در آراکیس، به یک موش اشاره دارد، اما در توضیح معنای آن که توسط استیلگار (رهبر فرمن با بازی خاویر باردم در فیلم) ارائه شده است، میگوید این کلمه به معنای «معلم پسران» نیز است، تعریفی که احتمالاً هربرت به وجود آورده است.
اما Muad’Dib هربرت احتمالاً از اولین رئیس جمهور مالی پس از استقلال از فرانسه، Modibo Keita الهام گرفته شده است. کیتا، از تبار اشراف مالی، در مقالهای در نیویورک تایمز در سال 1961 به عنوان «تنها سخنگوی جامعه آفریقایی قد بلندی که به چشمان رئیس جمهور دوگل نگاه میکند» معرفی شد.
او نمادی ایده آل برای فرانک هربرت بود، مردی از صحرا که در چشمان یک امپراتوری استعماری رو به رو بود. و کیتا، به عنوان یکی از اعضای سازمان ملل متحد، مدافع اتحاد پان آفریقایی، جنبش غیرمتعهدها و استقلال الجزایر بود.
او تمام ویژگیهای یک قهرمان را داشت. او حتی در سال 1961 از جان اف کندی (یکی دیگر از قهرمانان هربرت) دیدن کرد، بنابراین نادیده گرفتن او برای کسی که در جریان سیاست قرار داشت دشوار بود. “Modibo” صرفاً املای زبان فولا Muad’Dib است، به همین معنی، واقعیتی که برای هربرت آشکار بود، این بود که میدانست زبان در طول زمان و مکان چگونه تغییر میکند. او احتمالاً حتی در تحقیقات خود، که شامل تاریخ غرب و شرق آفریقا بود، به این عنوان رایج برخورد کرده بود.
ویلنوو و همکارانش به وضوح سعی کردند از زبان برای پیچیده کردن همه این نکات استفاده کنند. این فیلم شامل چندین زبان تخیلی است، و سرداوکار امپراتور در دعایی که شبیه آواز خواندن مغولی است، هدایت میشود، اشارهای به شکوفایی تورکو-مغولی دربار و ارتش امپراتور پادیشاه در کتاب است.
اما هر یک از این تفاوتهای ظریف در صحنههای زیبای صحرا غرق میشود که این اتفاق احساسی به نوعی قرار است کار روایت هربرت را انجام دهد. چگونه ممکن است این اتفاق نیفتد در حالی که احساسات مرتبط با چنین تصاویری قبلاً توسط تاریخ طولانی هالیوود در ترسیم مسلمانان به عنوان دشمن از پیش تعیین شده است؟
بیشتر بخوانید:
تلفیق مذهب
هربرت با نوشتن داستانی که در آن قصد داشت «انسان غربی» را نقد کند، انسان غربی را نیز محور قرار داد. غالباً هنگام نقد چیزی، شخص در یک باینری قرار میگیرد که از گزینه سومی که بسیاری از زمان استعمارزدایی به دنبال آن بوده اند جلوگیری میکند.
نقص هربرت این نیست که “انسان غربی” به دنبال سوء استفاده از خدایی شدن رهبران کاریزماتیک باشند، بلکه این است که اعراب (یا هر غیر غربی) به راحتی گرفتار آن خواهند شد. این تصور در واقع بر اساس کلیشهای است که قدرتهای اروپایی را برانگیخت تا تبلیغات بین مسلمانان را در طول جنگهای جهانی تأمین کنند، به این امید که بتوانند یک جهاد جهانی علیه یکدیگر برانگیزند.
نیازی به گفتن نیست که این اتفاق نیفتاد، زیرا اسلام یک “دین جنگجو” نیست که پیروانش فقط منتظر ماشه مناسب برای دیوانه شدن باشند. پیروان اسلام انسان و مانند سایر انسانها پیچیده و چندوجهی هستند. هربرت باید این را واضح تر میدید.
فرانک هربرت تولد منجی آخرازمان را یکی از ستونهای اصلی داستان خود قرار داده است. او منجی داستانش را شبیه به منجی ادیان و مذاهب واقعی بشر توصیف نموده است. اگر به داستان دقت کنید متوجه میشوید که ایمان و امید مردم در سیاره های متفاوت همچون جهان واقعی وابسته به ظهور این منجی در اینده است. همچنین سواستفادهی صاحبان قدرت از ظهور منجی آخرالزمان را میتوان در طول داستان دید؛ اما این نویسنده تنها یک نام را به منجی داستان خود اختصاص نداده است. چرا که مذهب گروره بنی جزریت نماد تنها یک مذهب واحد نیست… مذهب تبلیع شده توسط این گروه در واقع تلفیقی از تمام مذاهب و آیین های دینی بشر در طول تاریخ است.
منجی در دنیای واقعی
در داستان تل ماسه به منجی آخرالزمان ماشیحا، مسیح و مهدی میگویند. اما در دنیای واقعی چند منجی آخرالزمان داریم؟! یهود در تورات منجی خود را با نام ماشیحا یا مسیحا معرفی میکند. مسیحیان معتقدند که مسیح در آینده، دوباره ظهور خواهد کرد. اهل سنت در اسلام باور دارند که مهدی موعود از نوادگان آخرین پیامبر خدا است، و در آینده متولد خواهد شد.
بخشی از دلیل شرقشناسی واضح هربرت این است که او محصول زمان خود بود. بیشتر ادبیات انگلیسی و فرانسوی در مورد اسلام و «فرهنگهای بیابانی» در آن زمان، شرقشناسانه بود. (کتاب پیشگامانه شرق شناسی ادوارد سعید در واقع بیش از یک دهه بعد در سال 19 منتشر شد.
اما شیعیان مهدی موعود را فرزند امام حسن عسکری میدانند، و معتقدند که تقریبا 1183 سال است در غیبت کبری به سر میبرد. در زرتشت اما، منجی را سوشیانت مینامند… و بوداییان نیز میتریا، را آخرین بودایی میدانند که ظهور خواهد کرد. آیین هندوییسم نیز، کالکی را مرد نجات دهنده خود معرفی کند که قرار است آن ها را در آینده نجات دهد…
اسطوره میسینیزم
در اسطوره شناسی مبحثی بنام میسینیزم یا موعودگرایی داریم که وجود اسطورههای منجی را بررسی میکند. مهدی موعود را میتوان آخرین منجی معرفی شده به بشر دانست و قبل از او به ترتیب مسیح، ماشیحا، کالکی و میتریا بودهاند اما این ریشه یابی… قبل از میتریا در بودیسم به دو اسطوره باستانی یعنی چاکراوارتی و سوشیانت برمیگردد.
چاکراوارتی نجات دهنده موعود در تاریخ اسطوره شناسی هندوستان است. از آنجایی که ریشههای مذهب و اسطوره در تاریخ باستانی هندوستان برگرفته شده از زروانیان در ایران بوده است، میتوان ریشه اصلی میسینیزم را در تاریخ بشر سوشیانت دانست…
سخن آخر
فرانک هربرت با بررسی میسینیزم به درستی و زیبایی، منجی آخرالزمان داستان خود را نماینده تمام منجیان مذاهب و ادیان تاریخ معرفی میکند. به همین دلیل فیلم Dune شخصیت پل را با لقبها و اسامی زیادی صدا میزنند. پس طبیعی است که فرمنهای ساکن آراکیس که عرب زبان هستند و ریشه دینی آنها، درواقع اسلام است، این منجی را بنام مهدی موعود صدا بزنند.
مشخصات فیلم
- کارگردان: دنی ویلنوو
- تهیهکننده: توماس تال، ریچارد پی. روبینشتاین، ماری پارنت و دنی ویلنوو
- نویسنده: اریک راث، جان اسپیتز و دنی ویلنوو بر پایه تل ماسه اثر فرانک هربرت
- بازیگران: تیموتی شالامی، ربکا فرگوسن، جاش برولین، اسکار آیزاک، جیسون موموآ، خاویر باردم، دیوید باتیستا، زندیا، شارلوت رمپلینگ و دیوید دستمالچیان
- موسیقی: هانس زیمر
- فیلمبردار: گرگ فریزر
- تدوینگر: جو واکر
- شرکت تولید: لجندری پیکچرز
- توزیعکننده: برادران وارنر
- کشور: ایالات متحده آمریکا، مجارستان، کانادا و انگلستان
- زبان: انگلیسی ؛ بررسی شخصیت پل
- هزینه فیلم: ۱۶۵ میلیون دلار
بیشتر بخوانید:
- بهترین فیلم های شبیه Dune
- DUNE 2 ساخته می شود ؟
- پایان Dune چه شد ؟ ؛ پاسخ به پرسشهای احتمالی
- واژه نامه فیلم Dune و راهنمای اصطلاحات
- بهترین فیلم های تیموتی شالامی
از همراهی شما تا انتهای نوشتار مهدی در فیلم Dune سپاسگزار هستیم. حتما ما را با نظرات خود در رابطه با این نوشتار آگاه کنید. شما میتوانید به عنوان نویسنده مهمان در سایت فیگار عضو شوید و علاوه بر اشتراک نظرات خود در رابطه با مقالهها، نقدها و مطالب خودتان را نیز انتشار دهید. برای مطالعه فراخوان مرتبط با آن بر روی لینک نویسندگی مهمان کلیک نمایید.
منبع: بهنام فیلم