بهترین شخصیت های زن هری پاتر به سراغ دنیای جادوگری و جذابترین کاراکترهای زنش میرود و ویژگیهای آنها را بررسی میکند.
پیشتر در تئوری های هری پاتر به سراغ دنیای جادوگری رفته بودیم و اکنون در بررسی بهترین شخصیت های زن هری پاتر به کنجکاوی در میان زنهای جذاب و قدرتمندِ این دنیا میرویم. از لونا لاوگودِ دوستداشتنی تا هرمایونیِ باهوش، از بلاتریکسِ سنگدل تا مالی ویزلیِ گوگولی. در این نوشتار سعی خواهم کرد اطلاعات عمیقی از کاراکترها را در اختیار شما بگذارم و از تمام اطلاعات وبسایت رسمی دنیای جادوگری (wizarding world)، مصاحبههای خانم رولینگ و… استفاده کنم.
بررسی بهترین شخصیت های زن هری پاتر
رازهای مینروا مکگونگال و بلاتریکس لسترنج
فهرست زنانی که در نوشتار بهترین شخصیت های زن مجموعه هری پاتر به آنها خواهیم پرداخت به شرح زیر است:
این فهرست به روز رسانی خواهد شد…
“از سن شش سالگی تقریبا بهطور مستمر چیزهایی مینوشتم ولی هرگز علاقهای آنچنانی به خلق یک ایده نداشتم. در خلال چهار ساعت تأخیر قطار بهسادگی نشستم و به فکر فرورفتم. همه جزئیات در ذهنم شکل گرفتند. تصویر پسرکی لاغر و نحیف با موهای پرکلاغی که عینکی به چشم دارد و هیچ نمیداند که یک جادوگر است، برای من بیشتر و بیشتر، شکل واقعیت به خود میگرفت.” این بخشی از متنی است که خانم رولینگ در وبسایت خود در مورد شروع خلق و کشفِ دنیای جادوگری نوشته است. شروعِ جهانی که حد و مرز ندارد و ما در این نوشتار به زنهای این دنیا خواهیم پرداخت.
View this post on Instagram
Hermione Granger
سکانس اولی که هرمایونی را میبینیم وقتی است که دم در کوپه هری و رون میایستد و با عشوه و تَحَکُمِ خاصی سراغ قورباغه نویل را از آنها میگیرد. این سکانس نمایانگر یک نکته مهم در شخصیت هرمایونی است. او مغرور است و اعتماد به نفس بالایی دارد، اما نه از نوع آنتیپاتیکش. در ادامه فرشگت شخصیتِ هرمایونی با وجوه دیگر شخصیت او و حساسیتها و نحیف بودن روح او مواجه میشویم.
هرمایونی باهوش است. هرمایونی پشتکار بینظیری دارد. او همیشه فکر وقت مبادا را میکند و دوراندیش است. او نمونه بارز یک دانشمند است. به همین دلیل است که دامبلدور کتاب یادگاران مرگ را برا اون به ارث میگذارد. دامبلدور برای کمک به کشف سهگانهی: ابر چوب دستی، سنگ زندگی مجدد و شنل نامرئی کننده این کار را میکند. البته شنل از هری پاتر 1 در دست هری بود.
بهترین شخصیت های زن هری پاتر
هرماینی گرنجر در مجموعه کتابهای هری پاتر همکلاسی و دوست صمیمی هری پاتر و ران ویزلی است. ریشه نام او به اساطیر یونان باستان و یکی از خدایان به نام هرمس برمیگردد که بسیار باهوش و پیامرسان بین خدایان و انسانها بوده است. وی در تاریخ ۱۹ سپتامبر ۱۹۷۹ از پدر و مادری متولد شد که هر دو دندانپزشک و غیرجادوگر (ماگِل) بودند و عدهای در جامعه فاشیسیتیِ جادوگران به افرادی که والدینشان جادوگر نیستند به دیده تحقیر و با لقب ماگل یا مشنگزاده صدا میشوند (امثال دراکو مالفوی).
بهترین شخصیت های زن هری پاتر
او باهوشترین دانشآموز در مدرسه شبانهروزی هاگوارتز به حساب میآید و همواره نمرات عالی در همه درسها کسب میکند. به همین دلیل کلاه گروهبندی ابتدا قصد داشته وی را به گروه ریونکلا (گروه دانشآموزان باهوش) بیندازد (مشابه این اتفاق برای مینروا مکگونگالِ جوان هم افتاده بود، ذاتا کاراکترهای این دو نفر شدیدا شبیه هم است و خانم مکگونگال به نوعی الگوی زندگی هرمایونی است) ولی در نهایت به گروه دانشآموزان گریفیندور (گروه دانشآموزان شجاع) راه یافت. وی در همه امتحانات سمج خود (به جز دفاع در برابر جادوی سیاه) نمره عالی کسب کرده است.
هرماینی در سالهای بالاتر از سوی مدیر مدرسه، پروفسور دامبلدور به عنوان دانشجوی ارشد دانشآموزان در مدرسه انتخاب میشودو او از شکستن قوانین و مقررات خوشش نمیآید ولی در هنگام نیاز هیچگاه پشت هری و رون را خالی نکرده است. چوبدستی او از چوب درخت مو و ریسه قلب اژدها ساخته شدهاست. سپر مدافع هرماینی به شکل یک سمور (حیوان مورد علاقه رولینگ) است. در ادامه تحلیل شخصیت های هری پاتر به بلاتریکسِ سیاهدل میپردازیم.
Bellatrix Lestrange
بلاتریکس بود که دابی و سیریوس و خیلیها را کشت. او دختر عمه سیریوس بلک است. بازی تکنیکی و دقیقِ خانم هلنا بونهام دو نمره به کاراکتر بلاتریکس اضافه کرده است. بلاتریکس بلک در سال ۱۹۵۱ از کیگانوس بلک و در ولارویسر به دنیا آمد. او بعد از فارغالتحصیل شدن از مدرسه جادوگری هاگوارتز با رودولفس لسترانج ازدواج کرد. طبق شایعه بلاتریکس لسترنج صاحب فرزند دختری از جانب لرد ولدمورت است به نام دلفی که لرد سیاه از آن بیخبر بود. بلاتریکس توسط اصالت نژادیاش به بسیاری از شخصیتهای داستان وابسته است.
او دو خواهر جوان به نامهای آندرومیدا و نارسیسا داشت. آندرومیدا با یک مشنگ (تد تانکس) ازدواج کرد و به همین دلیل از خانواده بلک طرد شد، نارسیسا نیز با لوسیوس مالفوی ازدواج نمود. اذیتکنندهترین کار او اما بر میگردد به داستان و فیلم محفل ققنوس که با طلسم آواداکداورا سیریوس را میکشد. هری برای همیشه از او کینه به دل میگیرد و در انتها بلاتریکس به دست مادر ویزلیها کشته میشود.
بهترین شخصیت های زن هری پاتر
بلاتریکس لسترنج یک جادوگر انگلیسی متولد سال ۱۹۵۱ بود. او دختر بزرگ سیگنوس و درولا بلک، دختر عمه رگیلس و سیریوس بلک و خواهر بزرگ آندرومدا تونکس و نارسیسا مالفوی است. بلاتریکس عضوی از خانواده بلک، یک خانواده جادوگر قدیمی و یکی از بیست و هشت خانواده اصیل بود. بلاتریکس تحصیلات خود را در مدرسه جادوگری هاگوارتز و در اوایل دهه شصت (۱۹۶۲ یا ۱۹۶۳) آغاز کرد و به گروه اسلیترین پیوست.
او پس از فارغ التحصیلی از هاگوارتز به یک مرگ خوار تبدیل شد. او متعصبانه به لرد ولدمورت وفادار بود و از خطرناکترین و سادیستترین پیروان او بود. همهی خواهران خانواده بلک با جادوگران خون-خالص ازدواج کردند، به جز آندرومدا که با تد تانکس ازدواج کرد و توسط خانوادهاش ترد شد. پس از سقوط ولدمورت از قدرت، بلاتریکس به همراه رودولفوس لسترنج، راباستان لسترنج و بارتی کراوچ اقدام به اسیر کردن و شکنجه کردن فرانک و آلیس لانگباتم کردند تا اطلاعاتی درباره موقعیت ولدمورت به دست بیاورند که سرانجام شکنجهها این دو را به جنون کشاند. این چهار مرگ خوار به حبس ابد محکوم شدند و به آزکابان فرستاده شدند.
بهترین شخصیت های زن هری پاتر
ولدمورت سرانجام در سال ۱۹۹۵ به قدرت بازگشت و در سال ۱۹۹۶ بلاتریکس، رودولفوس و راباستان به همراه هفت مرگ خوار دیگر از آزکابان فرار کردند. بلاتریکس در چندین نبرد از جنگ دوم جادوگران شرکت کرد و این هدف خاص را دنبال میکرد که تمام اعضای ققنوس را به قتل برساند. او با موفقیت دو پسر عمهی خود یعنی سیریوس بلک و خواهرزادهاش نیمفدورا تانکس را به قتل رساند. او همچنین الف سابق خانواده مالفوی یعنی دابی را که از دوستانِ سرسخت هری پاتر بود کشت. در طول نبرد نهایی بلاتریکس در یک دوئل توسط مالی ویزلی کشته شد. بلاتریکس قبل از مرگش به طور مخفیانه دختری نامشروع به نام دلفینی را از ارباب محبوب خود یعنی لرد ولدمورت به دنیا آورد. این نکته از حقایق پنهان هری پاتر است.
Molly Weasley
اطلاعات کم و ناقصی در خصوص مادرِ خانواده ویزلی در وبِ فارسی موجود است. ابتدا بیایید و نگاهی به سهجلدِ خانم ویزلیِ عزیز بیاندازیم. مالی ویزلی یک جادوگر انگلیسی اصیل و مادر خانواده ویزلی (پس از ازدواج با آرتور ویزلی) است. او از اعضای اصلی محفل ققنوس است. برادران او در طول اولین جنگ جادوگران توسط مرگخواران به قتل رسیدند. مالی در مدرسه علوم و فنون جادوگری هاگوارتز تحصیل کرد و در گروه گریفیندور فارق التحصیل شد.
لحظهای که مالی ویزلی بلاتریکس را کُشت
مدتی پس از فارغ التحصیلی بود که هر دو برادرش توسط مرگخواران در اولین جنگ جادوگران (جنگ ولدمورت و مرگخواران با دامبلدور و یارانش که در هالووینِ 1981 و با ناپدید شدن لردِ سیاه و مرگِ لیلی و جیمز پاتر به پایان رسید) به قتل رسیدند. مالی و آرتور در نهایت صاحب هفت فرزند شدند (خیلی فعال بودن ماشالا) که شامل شش پسر به نامهای بیل، چارلی، پرسی (به درد نخورترین فرزند خانواده)، فرد، جورج و ران و تنها یک دختر به نام جینی ویزلی (همسرِ آینده آقای هری پاتر) بود. او همچنین نقش بزرگی در زندگی هری پاتر ایفا کرد و به مثابه یک مادرِ واقعی و دلسوز نسبت به او عمل کرد.
کاراکترهای فیلم هری پاتر
مالی پس از بازگشت لرد ولدمورت عضو گروه احیا شده ققنوس شد و در نبرد دوم (جنگ ولدمورت و مرگخواران با دامبلدور و یارانش که در 1998 منجر به مرگِ ولدمورت و پایانِ فاشیسیم و جنبشش شد) شرکت کرد. شاید مهمترین و ماندگارترین کارِ خانم ویزلی در طول این جنگِ سخت کشتنِ بلاتریکس در مدرسه هاگوارتز باشد. در سال 2017 او دوازده نوه داشت: ویکتور ویزلی، دومینیک ویزلی، لوئیس ویزلی، مالی ویزلی دوم، لوسی ویزلی، فرد ویزلی دوم، رکسان ویزلی، رز گرنجر ویزلی، هوگو گرنجر ویزلی، جیمز سیری، جیمز سیری، آلبوس سوروس پاتر و لیلی لونا پاتر.
Minerva McGonagall
در این بخش به طور ویژهای به پروفسور مکگونگال عزیز خواهیم پرداخت. او مانند سایر جادوگران جوانی که با هویت جادویی خانوادهشان درگیر بودهاند، هاگوارتز برای مینروا مکگونگال محلی سرشار از شادی و آزادی بود. مینروا از همان روز اول و زمانی که مشخص شد یک متاخر کلاه است (کسی که کلاهِ گروهبندی برای انتخاب گروهش بیش از 5 دقیقه فکر میکند) توجهها را به سوی خود جلب کرد. پس از پنج دقیقه و نیم، کلاه گروهبندی که بین گروههای گریفندور و ریونکلاو مردد بود، مینروا را در گریفندور گروہ بندی کرد. (طی سال های بعد، این ماجرا دستمایه شوخی ای بین مینروا و همکارش پرفسور فلیتویک شد. کلاه گروهبندی برای او نیز دچار چنین سردرگمی شده اما به نتیجه عکس رسیده بود. این دو رئیس گروه با این فکر سرگرم بودند که اگر آن لحظات حساس در جوانیشان نبود، شاید اکنون جای یکدیگر بودند).
مینروا خیلی زود به عنوان برجستهترین دانش آموز دوره خود با استعدادی خاص در تغییر شکل شناخته شد. هر چه از زمان تحصیل او میگذشت، بیشتر نشان میداد که استعدادهای مادرش و حس تشخیص قوی پدرش را به ارث برده است. دو سال کلاسهای درس او با پومونا اسپراوت، رئیس آینده گروه هافلپاف مشترک بود و رابطه دوستی خوبی بین آن دو به وجود آمد. رابطه ای که سالها بعد نیز ادامه پیدا کرد.
نکات مخفی شخصیت های هری پاتر
مینروا مکگونگال در پایان دوره تحصیلش در هاگوارتز نتایج چشمگیری کسب کرده بود: کسب نمره عالی در امتحانات سمج و سطوح عالی جادوگری، سرپرست دانش آموزان و برنده جایزه «آیندهدارترین جوان» و… با راهنماییهای استادِ الهامبخش درس تغییر شکلش، آلبوس دامبلدور موفق شده بود تبدیل به یک جانورنما شود. شکل حیوانی او با آن نشانههای منحصر به فردش (یک گربهی ماده با خطوطی شبیه عینک دور چشمانش) طبق قانون در لیست جانورنمایان وزارت سحر و جادو ثبت شد.
مینروا همچنین مانند مادرش بازیکن کوییدیچ با استعدادی بود با این حال سقوط خطرناکش در سال آخر تحصیلش (یک خطا در بازی گریفندور مقابل اسلیترین که تعیین کننده برنده جام بود)، برای او ضربه مغزی، چند دندهی شکسته و یک عمر آرزو برای دیدن شکست اسلیترین در زمین کوییدیچ را به ارمغان آورد. هر چند پروفسور مکگونگالِ ذاتا رقابتجو با ترک هاگوارتز از کوییدیچ دست کشید اما بعدها علاقه فراوانی به موفقیت تیم گروهش داشت و با دقت به دنبال یافتن استعدادهای کوییدیچ بود.
در ادامه مدرسه با آغوشی باز از بازگشت مینروا مکگونگال استقبال کرد. مینروا خود را وقف کارش کرد و نشان داد استادی سخت گیر اما الهام بخش است. او مخفی کردن نامههای دوگل مک گرہ گور (معشوقهی اسبقش که به هم نرسیدند) در جعبه قفل شده زیر تخت خوابش را راه حل خوبی برای فراموشی او میدانست. روزی او باخبر شد که دوگل با دختر یک کشاورز ازدواج کرده است و بسیار شوکه شد.
مینورای جوان (زنِ پشتی) در فیلم گیاهان شگفتانگیز
آن شب آلبوس دامبلدور مینروا را در حالی در کلاس درسش یافت که غرق اشک بود. مینروا تمام ماجرا را برای او تعریف کرد. آلبوس دامبلدور به او دلداری داد و به آرامش دعوتش کرد و بخشی از تاریخ خانواده خودش را برای او بازگو کرد که مینروا قبلا از آن چیزی نمی دانست. اعتماد و صمیمیتی که آن شب بین این دو شخصیت تودار و محتاط رد و بدل شد، پایه گذار احترام و دوستی متقابل شد.
مینروا مکگونگال شخصا به تام ریدل جوان درس نداده بود، اما او محرم ترسها و شکهای دامبلدور به ریدل بود. مینروا حین دوره اول تلاش ولدمورت برای قدرت گرفتن، به محفل ققنوس ملحق نشد (در آن زمان وزارتخانه محفل ققنوس را یک گروه خائن میدانست. وزیران سحر و جادو یکی پس از دیگری از نفوذ و توانایی جادویی دامبلدور هراس داشتند و ترسشان از این بود که او قصد داشته باشد آنها را از قدرت به زیر بکشد). توانایی جانورنمایی مینروا در این دوران سیاه بسیار مفید واقع شد و به دور از چشم شاگردانش شبهای زیادی به جاسوسی برای وزارتخانه در شمایل یک گربه میپرداخت و اطلاعاتی حیاتی از فعالیتهای پیروان ولدمورت برای کارآگاهان جمع آوری میکرد.
نکات مخفی هری پاتر
مینروا نیز مانند بسیاری از اعضای جامعه جادوگری در اولین دوره قدرت ولدمورت به خاطر مرگ عزیزانش عزادار شد. از ناراحتکنندهترین آنها میتوان به از دست دادن برادرش رابرت، دو تن از محبوبترین شاگردانش لیلی اونزما و جیمز پاتر و مهمتر از همه دوگل مکگره گور اشاره کرد که همراه با همسر و فرزندانش حین یکی از حملههای تصادفی ضد مشنگی مرگخواران به قتل رسیده بود. این خبر آخر بسیار برای مینروا تکاندهنده بود. او همواره از خود میپرسید که اگر با دوگل ازدواج می کرد میتوانست جانش را نجات دهد یا خیر.
مینروا مکگونگال در تمام مدت حضورش در هاگوارتز دوستی خود را با الفینستون ارکوارت رئیس قدیمیاش در وزارتخانه حفظ کرد. وی زمانی که برای تعطیلات در اسکاتلند به سر میبرد به دیدن مینروا آمد و در کمال شگفتی از او خواستگاری کرد. مینروا که هنوز دلش پیش دوگل مکگره گور بود درخواست او را رد کرد.
با این که مینروا دائما به او جواب منفی میداد اما الفینستون هرگز از عشق خود و از این که هر از چند گاهی به او پیشنهاد ازدواج دهد، دست بر نداشت. ولی مرگ دوگل مک گره گور با تمام ناراحت کننده بودنش گویا مینروا را از بند وابستگی به مردها رها کرد. به نظر او از فمنیستترین زنهای دنیای جادوگری است.
Luna Lovegood
رولینگ گفته است که لونا «ضد هرماینی» است، زیرا لونا چیزها را تنها بر اساس ایمان باور میکند در حالی که هرماینی نظرات خود را بر اساس حقایق و منطق استوار میکند. هرماینی بارها سعی میکند لونا را متقاعد کند که باورهای او مزخرف هستند، اما فایدهای نداشت. این بدان معنا نیست که لونا خنگ است. در واقع او به عنوان یک ریونکلاو ای، اعتقادش این است که «تخیل فراتر از اندازه، بزرگترین گنج انسان است». هرماینی لونا را سادهلوح میبیند، در حالی که لونا هرماینی را تنگنظر میداند. اگرچه آنها دیدگاههای متفاوتی دارند اما لونا و هرماینی در نهایت با هم دوست میشوند. لونا علیرغم دمدمی بودن اغلب در مورد طبیعت انسان دانا است و هری به صداقت بیپرده او در داستان اشاره میکند.
بررسی شخصیت های هری پاتر
او همچنین برای دوستانش احترام زیادی قائل است، زیرا هری متوجه میشود که پرترههایی از دوستانش (هری، رون، هرماینی، جینی و نویل) روی سقف اتاقش نقاشی کرده است که با زنجیر ساخته شده و با چوب به هم متصل شدهاند و واژه «دوستی» بارها و بارها در آنها تکرار میشود. با وجود بیادبیهای مکرر ران و هرماینی، او این پنج نفر را افرادی بسیار نزدیک به خود میداند. پدر و مادر لونا هر دو جادوگر هستند. پدر او زنوفیلیوس لاوگود برای اولین بار در هری پاتر و یادگاران مرگ ظاهر میشود هرچند دخترش پیشتر او را به عنوان سردبیر مجله «طفرهزن» معرفی کرده بود، مجلهای که به گفته لونا روایتهای مهمی را منتشر میکند که فکر میکند مردم باید در جریان آن قرار بگیرند.
بهترین شخصیت های زن هری پاتر
لونا در نه سالگی شاهد مرگ مادرش بود و به همین علت میتواند تسترالها را ببیند. به نظر میرسد لونا تک فرزند است زیرا هیچ اشارهای به خواهر و برادرانش نشده است. خانواده لاوگود در نزدیکی اوتری سنتکچپل، دهکدهای کوچک در سواحل جنوبی انگلستان در نزدیکی خانه خانواده ویزلی زندگی میکنند.
بهترین شخصیت های زن هری پاتر
او همیشه و در بزنگاههای تاریخی به داد هری میرسد. چه وقتی هری پارتنری ندارد تا به میهمانی اسلاگهورن برود و چه وقتی هری توسط دراکو طلسم شده و در قطار قفل شده و درمانده و در راه برگشت به لندن است. لونا همیشه از چیزهایی حرف میزند که برای دیگران نامتعارف است. به حقایقی واقف است که از نظر دیگران احمقانه به نظر میرسد. چیزهایی را میبیند که دیگران نمیبینند و به واسطه تعلیم و تربیت پدرش (که سردبیر مجله طفره زن است) جهانبینی متفاوت و جذابی دارد.
لونا از هر جهت و هر لحاظ از جینی بهتر است و به نوبه خودم برای هری و این انتخابش تاسف میخورم. از حقایق پنهان هری پاتر میتوان به این نکته اشاره کرد: لونا از معدود کاراکترهایی است که خانم رولینگ اعتراف کرده که با دیدن بازی ایوانا لینچ (بازیگر نقش لونا) در هری پاتر 3 نقش او را در داستانهایش زیاد و زیادتر کرده است. در مورد لونا هرچه بگویم کم است. بهتر است با این جمله تمام کنم که لونا را نمیشود وصف کرد و او را باید زندگی کرد.
Narcissa Malfoy
نارسیسا بلک کوچکترین دختر سیگنوس و درولا بلک بود که در سال 1955 در خانه اشرافی بلک به دنیا آمد. نارسیسا در مدرسه جادوگری هاگوارتز تحصیل کرد. او که در گروه اسلیترین طبقهبندی شده بود با شوهر آیندهاش لوسیوس مالفوی در هاگوارتز آشنا شد. مادر دراکو مالفوی (نارسیسا) سرد، حیلهگر و فداکار بود . اما او همچنین یک مادر بود به این معنی که حاضر بود همه چیز را به خطر بیندازد تا مطمئن شود پسرش سالم است. وقتی هری برای بار دوم از طلسمِ آواداکِداورای ولدمورت جان سالم به در برد نارسیسا وانمود کرد که مرده است (هری) تا بتواند به دراکو برسد.
بیشتر بخوانید:
- بهترین فیلم های ترسناک 2022
- بهترین فیلم های ترسناک نتفلیکس 2022
- بهترین فیلم های خون آشامی 2022
- بهترین فیلم ها و سریال های زامبی 2022
- بهترین فیلم های دلهره آور 2022
- بهترین فیلم های ترسناک ترکی 2022
- بهترین فیلم ها و سریال های ترسناک کره ای 2022
- بهترین فیلم ها و سریال های ترسناک ژاپنی 2022
- بهترین سریال های ترسناک 2022
- حقایق پنهان فیلم های ترسناک بر اساس IMDB
- بهترین فیلم ها و سریال های گرگینه ای
- معرفی و تحلیل بهترین فیلم های ترسناک روانشناختی تاریخ
- معرفی و تحلیل بهترین فیلم های ژانر دارک
از همراهی شما تا انتهای نوشتار بهترین شخصیت های زن هری پاتر سپاسگزار هستیم. حتما ما را با نظرات خود در رابطه با این نوشتار، آگاه کنید. شما میتوانید به عنوان نویسنده مهمان در سایت فیگار عضو شوید و علاوه بر اشتراک نظرات خود در رابطه با مقالهها، نقد فیلم ، نقد سریال ، اخبار سینما و مطالب خودتان را نیز انتشار دهید. برای مطالعه فراخوان مرتبط با آن بر روی لینک نویسنده مهمان کلیک نمایید. در ضمن شما همراهان عزیز میتوانید به اینستاگرام فیگار جهتِ شناختِ مهمترین فیلم های ژانرهای مختلف و خلاصه نقد و بررسیهای فیلمهای روز دنیا مراجعه کنید.
تحلیل و بررسی جالبی بود ولی خیلی تاثیر گرفته از فیلم ها بود و وقتی قراره کاراکترهای هری پاتر رو بررسی کنم بهتره کتاب ها و خود نوشته های خانم رولینگ رو در نظر بگیریم
مثلا اینکه تو فیلم لونا هری توی قطار پیداکرد در حالیکه در اصل تانکس اونو پیدا کرد.
یا تحلیل شخصیت هرمیون(دیگه از بس کتاب هارو خوندم به هرماینی عادت نکردم😅) بهتره از توصیفات کتاب استفاده بشه نه اولین سکانس فیلم
🙏🙏🙏
جناب اطلاعاتی که در مورد مکگونگال دادم و یا در مورد بلاتریکس و زندگی شخصیش و فرزند نامشروعش دادم و یا در مورد برادران خانم ویزلی و… دادم، کجای کدوم یکی از فیلما اومده؟؟ عزیزم بنده به عنوان یه پاترهد کتابای خانم رولینگو به اضافه داستان کوتاهاش و کتابای مشتق دنیای جادوگری و مصاحبهها . توئیتاشو دنبال میکنم. مطالبی که میزنم همه برآیندی از ایناس.
واقعا انتظار داشتی توی تحلیل شخصیتِ لونا به این اشاره کنم که اون هری رو توی قطار پیدا نکرده و تانکس پیداش کرده؟؟ این بررسیِ شخصیته؟ این خیلی باشه تفاوتِ فیلم و کتابه. هیچ ربطی به این مطلب نداره. همون ترجمه ویدا اسلامیه هم که شما خوندی (هرمیون) پر از غلط و حذفیاته. در ضمن برای توصیف شخصیت هرمایونی ترجیح دادم از اولین سکانس فیلم استفاده کنم. اینش به من ربط داره. لازمه بدونی خانم رولینگ بعد از دیدن فیلم یک، دو و… گاها تحت تاثیر پتانسیلِ بازیگرا کتابارو نوشتن. مثلا لونا قرار نبود انقدر پر رنگ باشه ولی بازیِ خوب بازیگرش باعث شد شخصیتش توی کتاب پر رنگتر باشه. لطفا در مواردی که تخصص نداری نظر تخصصی نده! مطلبی که براش وقت گذاشته شده رو هم کامل و دقیق بخون بعد اظهار فضل کن.
.
جی کی رولینگ نویسنده بوده اول کتاب ها رو نوشته بعد فیلمش توسط استودیو برادران وارنر ساخته شده
اول کتاب رو نوشته بعد فیلم ساخته شده
جل الخالق. در شگفتم. پاتر هدِ عزیز وقتی فیلمِ 1 و 2 ساخته شد و اکران شد رولینگ کتاب 6 و 7 رو ننوشته بود مثلا. ایشون گاها از بازیگران تاثیر گرفته به گفته خودش توی شخصیتپردازی در کتابهای بعدیش. نمونه بارزش هم ایوانا لینچه.
فکر کنم اولین مطلبی هست که می نویسین من فقط گفتم اینجوری بهتره
شاید حق با شما باشه ولی انقد جبهه گیری نداره
در ضمن خودم تمام کتاب های فرعی رو خوندم
بعد دوست عزیز شما نوشتی در یزنگاه های تاریخی
بعد یکیش اصلا درست
بله من تخصص مدارم و شما هم وقت گذاشتید و بهتر میدونید ولی نوع پاسخگوییتون رو اصلا دوست نداشتم
موفق باشید
(یه سر به سایت زومجی بزنین ببینید منتقدا چقد قشنگ حتی اگه نظرشون هم برعکس باشه به بقیه جواب میدن)
باشه
دوست عزیز کتاب چهارم سال ۲۰۰۰ منتشر شده درحالیکه اولین فیلم هری پاتر سال ۲۰۰۱ اکران شده.
تحلیل خوبی بود ولی یه سری اشکالات کوچک داشت مثلا اینکه لونا نبود که هری رو توی قطار پیدا کرد بلکه نیمفاردو تانکس بود یا اینکه اسم درست فیلم جانوران شگفت انگیز و زیستگاه انها هست نه گیاهان شگفت انگیز ممنون میشم اصلاح بشن این اشکالات ولی در کل تحلیل خوبی بود
و اینکه من فکر میکنم بعضی وقت ها خوندن کتاب های فرعی خیلی مهم تر هستند مثلا کتاب کوییدیچ در گذر زمان، جانوران شگفت انگیز و زیستگاه انها،جنایات گریندل والد،اسرار هاگوارتز و غیره ب نظر من خیلی مهم هستند چون نوشته خود خانم رولینگ هستند .