چه میشود اگر رباتها زمین را تحت کنترل بگیرند و یک خانواده آن را نجات بدهند؟ در نقد انیمیشن The Mitchells Vs The Machines با ما همراه باشید تا بفهمیم.
این فیلم به کارگردانی مایکل رایاندا (Michael Rianda) بر سرویس استریم نتفلیکس اکران شده است. سوالی که در این فیلم مطرح میشود چنین است: چه میشد اگر تنها خانوادهای که قادر به نجات دنیا بودند به ناکارآمدی خانوادههای خودمان بودند؟ یعنی افرادی مثل خود ما با تمام مشکلات ریز و درشت و درگیریها و دغدغههای معمول.
خود از صداپیشگان این کارتون است. از بازیگران مشهوری که در این پروژه همکاری کردهاند میتوان اولیویا کولمن Olivia Colman را نام برد.
در ادامه نقد انیمیشن The Mitchells Vs The Machines (میچل ها علیه ماشین ها) با ما باشید تا جنبههای مختلف آن را با هم بررسی کنیم
نقد انیمیشن The Mitchells Vs The Machines (میچل ها علیه ماشین ها)
تلاشی خودمانی برای نجات جهان
در این نوشتار مطالبی که خواهید خواند به شرح زیر است:
- خلاصه داستان
- نظر منتقدان
- نتیجه
- عوامل و کادر تولید
نقد انیمیشن The Mitchells Vs The Machines (میچل ها علیه ماشین ها) : خلاصه داستان
با میچل ها آشنا شوید. یک خانواده معمولی از طبقه متوسط که بسیاری از ما یکی از اعضای خانواده خود را در بین آنها میتوانیم پیدا کنیم.
پدری که سعی در تعمیر کردن تمام وسایل دارد، مادر معلمی که همه را با پندهای اخلاقیاش خسته میکند.
دختر نوجوانی که مشغول پروژههای هنری خودش است و پسر کوچکی که با دایناسورهایش سرگرم است، و یک سگ بامزه که به نظر نمیرسد زیاد در باغ باشد.
پدر خانواده، ریک، مانند بیشتر پدرها سر از تکنولوژی درنمیآورد. فاصله بین نسلها همیشه دردسرساز بوده و اینجا هم پدر نمیتواند استعداد و علاقه دخترش کیتی را درک کند و سخت است بفهمد اصلاً چرا میخواهد به مدرسه فیلمسازی برود. مادر نیز باز هم مشابه بیشتر خانوادهها سعی در پا در میانی کردن بین اعضای مختلف خانواده است با این وجود که خودش هم گاهی جزئی از مشکل است.
میتوان این فیلم میچلز علیه ماشین ها را به ترکیب بامزهای از فاجعه ترمیناتور در ابعاد جهانی و فیلمهای خانوادگی مسافرتی تشبیه کرد. اولین فیلمی که به ذهنم رسید Little Miss Sunshine 2006 بود. در این سفر شاهد یک خانواده درب و داغون هستیم. پدری که دورههای انگیزشی میفروشد ولی پول ندارد. پدربزرگی که خاطرات جنگ را با مواد مخدر از یاد میبرد و پسر نوجوانی که با کسی صحبت نمیکند. دقیقاً مشابه میچل ها. شاید خانواده نمونهای نباشند اما همدیگر را، زندگی را و زمین را بسیار دوست دارند و از هیچ کاری برای رسیدن به هدف مشترکشان دریغ نمیکنند.
انیمیشن The Mitchells Vs The Machines (میچل ها علیه ماشین ها) فضاهای نوستالژیک و آشنا و درام کمدیهای خانوادگی را با بیانی مدرن و امروزی که کاملاً مناسب سال 2021 است گره زده و از پیوند زدن این دو، محصول قابل قبولی به دست آورده است. شاید در برخی از سکانسها سرعت حرکت عناصر مختلف و پیشرفت داستان زیادی سریع باشد به طوری که بیننده نتواند جزء به جزء آن را دنبال کند. اما به هر حال صحبت از یک آخر الزمان رباتی است و طبیعتاً در چنین سناریویی همه چیز در هم و بر هم و سریع است و تنها چیزی که این وسط اهمیت دارد زنده ماندن است.
مایکل رایاندا در ساخت این فیلم باز هم با جف رو Jeff Rowe یک تیم تشکیل داده است تا تجربه سریال کارتونی آبشار جاذبه Gravity Falls را با هم تکرار کنند.
بسیاری از مخاطبان تم کلی داستان کارتون میچلز در برابر ماشین ها را شبیه به فیلم تعطیلات Vacation 2015 میدانند.
در این فیلم نیز پدر خانواده تصمیم میگیرد تا برای نزدیک کردن اعضای خانواده و تقویت روابط پدر و فرزندی با دو پسرش، به همراه مادر خانواده چهار تایی به یک سفر تفریحی بروند که همان طور که قابل حدس است فاجعهبار خواهد بود. البته این فیلم زیاد نتوانسته جالب یا خندهدار یا حتی سرگرمکننده باشد. سه ویژگی که خوشبحتانه در انیمیشن The Mitchells Vs The Machines (میچل ها علیه ماشین ها) به وفور مشاهده میشود.
در یک شب سرنوشتساز برای کیتی، ریک به طور ناخواسته لپتاپ او را میشکند. کیتی که برای ورود به کالج هیجان بسیاری دارد، این رفتارهای پدر دیگر برایش غیر قابل تحمل شده است. کیتی میخواهد با حالت قهر و ناراحتی از خانه برود و به دوستانش بپیوندد که پدر باز هم گند دیگری میزند و بلیطش را کنسل میکند. البته گندی که به نفع همه تمام میشود چون همه با هم در یک سفر خانوادگی در حال حرکت در ماشینشان هستند که ناگهان رباتها افسارشان گسیخته شده و شروع به اسیر کردن انسانها میکنند. در این شرایط بحرانی خوشبختانه اعضای این خانواده در کنار هم هستند و به جنگ دشمنان انسان میروند.
به نظر میرسد کارتون میچلز علیه ماشین ها در عین حال که از تکنولوژی لذت میبرد و از جنبههای مختلف از آن در جهت کمک به کاراکترهای دوست داشتنیاش کمک میکند، به شدت نیز از آن میترسد. رویکردی که خود ما هم نسبت به پیشرفت سرسامآور ماشین ها داریم. دیگر بدون آنها نمیتوانیم زندگی کنیم ولی میدانیم که تا ابد خطر طغیان هوش مصنوعی علیه بشریت وجود دارد و نمیتوان هیچگاه صددرصد به این موجودات اعتماد کرد.
در فیلم میچل ها علیه ماشین ها، دشمن اصلی یک سیستم هوش مصنوعی مشابه سیری SIRI است به نام پل PAL. وقتی کارآفرین مشهور مارک بومن ( با صداپیشگی اریک آندره Eric Andre ) جدیدترین نسخه از پل را به دنیا معرفی میکند، پل ناگهان کنترل همه چیز را به دست گرفته و رباتها را به جان مردم میاندازد. این موجود شرور نیز بسیار یادآور ویلن اصلی کارتون ملاقات با خانواده رکیتینسون Meet The Robinsons است. دوریس، کلاه شاپوی مکانیکی بد ذاتی است که در جهت خدمت به انسان و در حکم دستیار شخصیاش ساخته شده ولی برنامهنویسیاش به گونهای بوده که میتواند دنیا را به کارخانه تولید دوریس تبدیل کرده و از آن ویرانهای بسازد.
داخل پرانتز از هر کسی که این مقاله را میخواند درخواست میکنم حتماً فیلم ملاقات با خانواده رابینسون را تماشا کند چرا که بدون شک یکی از بهترین انیمیشنهای تمام اعصار و دوران است ولی متاسفانه حداقل بین مخاطبان ایرانی زیاد شناخته شده نیست.
اگر بخواهیم در نقد انیمیشن The Mitchells Vs The Machines (میچل ها علیه ماشین ها) منصف باشیم باید بگوییم این فیلم بسیار دیدنی و لذتبخش است اما داستان سرراست و سادهای دارد. به نظر میرسد عوامل تولید میچل ها علیه ماشین ها آنقدر درگیر زیباسازی بصری انیمیشن بوده و آنقدر سرگرم ساختن صحنههای پر زرق و برق و اکشن بودهاند که وقت کمتری برای پرداختن به شالوده داستان داشتهاند. داستان این کارتون خوب و به جاست اما جدید نیست و حتی کمی تکراری است. البته درست است که هسته داستان تکراری است اما نویسندگی این اثر به هیچ وجه ضعیف نیست و دیالوگها و شوخیهای بامزه و به جایی دارد.
شاید بتوان هدف از ساخت کارتون میچل ها علیه ماشین ها را – به غیر از میلیونها دلار به جیب زدن – تاکید بر اهمیت خانواده در زندگی و شادی و موفقیت فردی و اجتماعی و هشدار در مورد وابستگی بیش از اندازه بشر امروزی به تکنولوژی، هوش مصنوعی و ماشینهای ریز و درشت دانست. همچنین این موضوع که مورد اول یعنی روابط نزدیک انسانی و خانوادگی تحت تاثیر تکنولوژی، ضعیف و شکننده شده است. به بیانی دیگر، یکپارچگی و اتصال در ابعاد جهانی باعث انفصال و گسست در ابعاد خانواده، دوستان و فامیل شده است. این تعادل از دست رفته اگر به موقع مورد جبران قرار نگیرد برای همیشه از دست خواهد رفت.
بیشتر بخوانید:
نقد فیلم کسانی که آرزو دارند من بمیرم 2021 با حضور آنجلینا جولی
نقد فیلم جریان اصلی Mainstream 2021
فیلمسازان این اثر، رایاندا و رو، میخواهند به ما یادآوری کنند که آن چیزهای کوچک که افراد را عجیب و غریب میکند، همان چیزهایی است که از افراد موجوداتی خاص و تک میسازد. به این ترتیب هر کسی جایگاه خاص خودش را دارد و بودنش در این جهان اثربخش است و وجودش مهم است.
تهیهکنندگان این انیمیشن فیل لرد (Phil Lord) و کریس میلر (Chris Miller) هستند که پیش از این تصمیمات درستی در مورد تهیه کنندگی انیمیشن بسیار موفق مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی Spiderman: Into The Spider-verse و فیلم لگو (The Lego Movie) را در رزومه خود دارند.
از نظر هویت ظاهری اثر، میچل ها و ماشین ها حرف زیادی برای گفتن دارد که البته قابل پیش بینی بود. تیم فنی کار نیز در اثر تحسین شده دنیای عنکبوتی با تهیه کنندگان، لرد و میلر همکار بودهاند. در انیمیشن The Mitchells Vs The Machines انیمیشن سه بعدی با طراحیهای دو بعدی ترکیب شده است در حالی که کیتی درباره خانوادهاش و درباره زندگیاش توضیح میدهد. این نقاشی در کارتون سبب شده است تا کیتی خود مانند یک کارگردان به نظر بیاید – همان شغلی که همواره آرزویش را داشته است. این امر موجب میشود تا مخاطب راحتتر و عمیقتر با کیتی ارتباط برقرار کند. برای بزرگسالانی که کودکی خود را به تماشای انواع کارتون دو بعدی گذرانده و با آنها بزرگ شدهاند تماشای این سبک از کارتون سازی یکی از همان چاشنیهای نوستالژیک کار است.
من به شخصه همیشه برای سازندگان چنین کارتونهایی احترام زیادی قائل هستم چرا که توافق تمام اعضای تیم بر یک سبک و استایل طراحی به قدر کافی وقتگیر و دشوار هست؛ چه رسد به استفاده از دو سبک که خود میتواند برای عوامل فنی، از طراحان استوری بورد گرفته تا کارگردان هنری و انیماتورها بسیار چالشبرانگیز باشد.
در ادامه نقد انیمیشن The Mitchells Vs The Machines (میچل ها علیه ماشین ها) با ما باشید تا ببینیم منتقدان درباره این فیلم کارتونی چهها گفتهاند.
نقد انیمیشن The Mitchells Vs The Machines (میچل ها علیه ماشین ها) : نظر منتقدان
جاش بارتون در وب سایت خود با دادن نمره 4 از 5 در این باره نوشته است:
مشابه بیشتر فیلمهای کارتونی که این روزها میبینیم فیلم The Mitchells Vs The Machines (میچل ها علیه ماشین ها) بیشتر از فیلمهای رئال به انسانیت و روابط انسانی میپردازد. پیام اصلی فیلم درباره این است که حفظ رابطه صمیمانهمان با والدین و خواهر و برادرها چقدر اهمیت دارد به ویژه الان که همه به صفحه تبلت و گوشی خود چسبیدهاند. عنوان اولیه این فیلم وصل شده (Connected) بوده است که نسبت به پیام آن زیادی تابلو بوده. این اثر سینمایی توانسته در این مسیر لحظات احساسی تاثیرگذاری را خلق کند که تلنگری برایم بود.
مت کانوی در سایت بتل رویال ویت چیز چنین گفته:
فیلم The Mitchells Vs The Machines ممکن است به مخاطبان بسیاری حس و حال جدیدی در دنیای انیمیشن ارائه دهد اما نقاط ضعفی نیز دارد که موجب میشود فیلم عالی و بی نقص نباشد. با اینکه عناصر عاطفی و داستانی فیلمنامه را بسیار دوست داشتم، خط روایی این ماجرای اخرالزمانی زیادی خسته است. مسیر این کاراکترها در نجات دنیا گاهی زیادی شلوغ و پر زرق و برق شده و سر و صدای اضافی دارد. اکشن فیلم خوب به نظر میرسد اما به همان اندازه عناصر فیلمنامه کمتر جذاب هستند.
سایت All Things Movies Uk در مورد این اثر کارتونی نوشته است:
با وجود ایراداتی که به آن وارد است، میچل ها علیه ماشین ها خندهدار است. جان دارد و شما را خواهد خنداند… آن هم خیلی زیاد. این فیلم که با موسیقی متن فوقالعاده مارک مادرزبا همراه شده و نتیجهاش یک انیمیشن سرگرم کننده و متمایز است که توانسته جایگاه خاص خود را به دست بیاورد.
نقد انیمیشن The Mitchells Vs The Machines (میچل ها علیه ماشین ها) : نتیجه
در پایان نقد انیمیشن The Mitchells Vs The Machines (میچل ها علیه ماشین ها) باید گفت که تماشای این فیلم کارتونی صد در صد پیشنهاد میشود. با وجود اینکه فیلم از ضعف در داستان سرایی رنج میبرد و نوشتن قصه و مراحل پیش بردن آن اندکی سرسری بوده ولی به شدت جذاب، سرگرمکننده و خنده دار است و قطعاً با تماشای آن در جمع خانواده و یا دوستان از آن لذت خواهید برد و اوقات شیرینی را سپری خواهید کرد.
اگر شما هم در نقد انیمیشن The Mitchells Vs The Machines (میچل ها علیه ماشین ها) مطلب خاصی به ذهنتان رسیده و نظری در ین باره دارید بسیار ممنون میشویم اگر در قسمت کامنتها زیر همین نوشتار با ما به اشتراک بگذارید.
عوامل و کادر تولید
- کارگردان: مایکل رایاندا، جف رو
- نویسندگان: مایکل رایاندا، جف رو، الکس هیرش
- تهیه کنندگان: کرت آلبرشت، ویل آلگرا، ونسا چوی، فیل لرد، کریستوفر میلر
- صدا پیشگان: ابی جیکابسون، دنی مک براید، مایا رودولف، مایکل رایاندا، اولیویا کولمن
- آهنگساز: مارک مادرزباو
- انیماتورها: ارل براولی، جاباری کوفر
- کارگردانی هنری: توبی ویلسون
بیشتر بخوانید: