در دنیای مارول، شرورانی وجود دارند که عزیزشان را از دست دادهاند. همراه ما باشید تا به 10 شرور مارول که عزیزانشان را از دست داده اند بپردازیم.
در دنیای سینمایی مارول شرورانی (شرورترین شخصیت های مارول) وجود دارند که نمیتوان آنها را تنها به چشم یک فرد خبیث نگاه کرد. شرورهای مارول از عمق شخصیتی بسیار زیادی برخوردار هستند و به همین خاطر است که طرفداران آنها را بسیار دوست دارند. شروران مارول علاوه بر اینکه میتوانند کارهای وحشناکی انجام دهند، به همان اندازه هم میتوانند یک شخصیت احساساتی و شکست خورده داشته باشند.
این یکی ویژگیهای این شروران است که باعث شده در بین طرفداران محبوبیت زیادی پیدا کنند. یکی از دلایلی که بسیاری از شروران به سمت کارهای مجرمانه کشیده میشوند، از دست دادن یکی از عزیزانشان میباشد. اکثر شروران پس از یک واقعه غم انگیز به سمت جنون میروند و دست به کارهایی میزنند که به خیلی از افراد آسیب میزند.
این شروران قبل از اینکه به چنین کارهایی دست بزنند، افراد بسیار خوبی بودند، اما تنها لازم بود که یک جرقهای بخورد و آنها را به یک شرور درجه یک تبدیل کند. تا انتهای این مقاله همراه ما باشید تا 10 شرور مارول که عزیزانشان را از دست داده اند را به شما معرفی کنیم.
بیشتر بخوانید:
500 سریال جذاب و برتر در دنیای ابرقهرمانی
شرورانی از مارول که عزیزانشان را از دست داده اند
- تراژیک ترین شروران مارول
شما میتوانید فهرست 10 شرور مارول که عزیزانشان را از دست داده اند را در یک نگاه در لیست زیر مشاهده کنید:
- آپوکالیپس (Apocalypse)
- دکتر دوم (Doctor Doom)
- مستر سینستر (Mr. Sinister)
- بارون زمو (Baron Zemo)
- دکتر اختاپوس (Doctor Octopus)
- مگنتو (Magneto)
- ویپلش (Whiplash)
- لیدی دث استریک (Lady Deathstrike)
- گالاکتوس (Galactus)
- گور (Gorr)
شخصیتهای شروری در دنیای مارول حضور دارند که به دلایل مادی، مانند پول دست به کارهای مجرمانه نزدند.
View this post on Instagram
در واقع این تغییر شخصیتی از یک واقعه غم انگیز نشئت میگیرد و در اکثر مواقع به دلیل از دست دادن یکی از عزیزان میباشد. در این مقاله قصد داریم تا به 10 شرور مارول که عزیزانشان را از دست داده اند بپردازیم.
آپوکالیپس (Apocalypse)
ان صباح نور (آپوکالیپس) در مصر باستان به دنیا آمد و به دلیل پوست خاکستری و ظاهر غیرانسانیاش توسط والدینش در بیابان رها شد. او به زودی توسط قبیله کوچ نشین معروف به طوفان شن پیدا شد و رهبر آنها، بعل، او را به فرزند خواندگی قبول کرد. نور تمام قبیله خود را با حمله سربازان مصری از دست داد. نبرد شدید آنها باعث شد که زمین زیر آنها فرو بریزد و همه آنها زنده به گور شوند.
در همان زمان بعل و نور در غار زیرزمینی بودند و در غار به دام افتادند. قبل از اینکه بعل از گرسنگی بمیرد، به نور گفت که از فناوری بیگانگان پنهان شده در غار برای سرنگونی فرعون و تبدیل شدن به فرمانروای مصر استفاده کند. نور در حالی که تمام کسانی که به آنها اهمیت میداد مرده بودند، به یکی از اولین شرورانی از مارول که عزیزانشان را از دست داده اند تبدیل شد.
دکتر دوم (Doctor Doom)
مادر ویکتور فون دوم در حالی که با پدرش زندگی میکرد، جادوهای شیطانی انجام میداد. او توانست دیو مفیستو را احضار کند و از او بخواهد که قدرت (زن های جذاب کتاب های کمیک) فوق العادهای به او بدهد. آرزوی او برآورده شد، اما اندکی بعد کشته شد و روحش به مفیستو رسید. دکتر دوم جزو شرورانی در دنیای مارول که عزیزانشان را از دست داده اند قرار میگیرد.
پس از مرگ مادرش، از پدرش ورنر خواسته شد تا از مهارتهای خود به عنوان شفا دهنده برای نجات یک نجیب زاده در حال مرگ استفاده کند. او شکست خورد و با ویکتور به بیابان سرد دوید تا از خشم نجیب زاده در امان بماند. ویکتور از سرمای شدید جان سالم به در برد، اما ورنر این کار را نکرد. مرگ والدینش ویکتور را عصبانی و او را تبدیل به یک انتقام جو کرد. این باعث شد تا او در نقش دکتر دووم در کتابهای کمیک نمادین بسیاری ظاهر شود و به دشمن اصلی چهار شگفت انگیز و حاکم کشور خیالی اروپایی لاتوریا تبدیل شود.
مستر سینستر (Mr. Sinister)
ناتانیل اسیکس دانشمندی بود که با ربکا میلبری ازدواج کرد. اولین پسر آنها با چند نقص مادرزادی به دنیا آمد و در چهار سالگی درگذشت. این باعث شد اسیکس بیشتر روی کار خود تمرکز کند. اسیکس چنان میخواست اسرار جهشهای انسانی را کشف کند که افرادی را استخدام کرد تا بیرون بروند و هرکسی را که ناهنجاریهای فیزیکی داشت را بدزدند. او به همراه جسد پسر مردهاش روی این افراد آزمایشهایی انجام داد.
ربکا که فرزند دوم خود را باردار بود، متوجه شد که اسیکس چه کار میکند. او با وحشت تمام زندانیانش را آزاد کرد و پسرش را دفن کرد. شوک این امر منجر به سقط جنین و مرگ نوزاد او شد. اسیکس درخواست بخشش کرد، اما او به هیچ وجه اسیکس را نبخشید. مستر سینستر عزیزترین فرد زندگی خود را از دست داد و جزو شرورهایی از مارول که عزیزانشان را از دست داده اند قرار گرفت.
بارون زمو (Baron Zemo)
زمو توسط مادر و پدرش هاینریش بزرگ شد. او از پدرش به عنوان یک دانشمند باهوش و یک مراقب دوست داشتنی یاد میکند. با این حال، هاینریش پس از دعوای زمو با کاپیتان آمریکا (بهترین کمیک های کاپیتان آمریکا)، او به عنوان یک چهره بد معرفی کرد. این باعث دیوانه شدن او شد و شروع به سوء استفاده از زمو کرد.
زمو هرگز هاینریش را مقصر این سوء استفاده نمیدانست و از نظر او مقصر اصلی کاپیتان آمریکا بود. مادر بارون زمو بعداً پس از اینکه پدرش آنها را رها کرد، بر اثر ناراحتی بسیار زیاد در گذشت. سالها بعد زمو متوجه شد که هاینریش در درگیری با کاپیتان آمریکا کشته شده است. زمو به شدت خشمگین شد لباس مخصوص خود را به تن کرد و سوگند خورد که با کشتن کاپیتان آمریکا انتقام پدرش را بگیرد و به یکی از شرورهایی از مارول که عزیزانشان را از دست داده اند تبدیل شد.
دکتر اختاپوس (Doctor Octopus)
دکتر اتو اکتاویوس توسط مادری بیش از حد محافظ و پدری بدسرپرست بزرگ شد. پدرش او را مورد آزار و اذیت فیزیکی قرار میداد تا او را تبدیل به یک انسان سرسخت کند، اما این فقط باعث تحقیر او میشد. پدرش در زمانی که اتو در کالج بود فوت کرد و اتو از او تشکر کرد که او را به آنچه امروز هست تبدیل کرده است. دکتر اختاپوس یکی از سر سختترین دشمنان مرد عنکبوتی (بهترین کمیک های مرد عنکبوتی) به شما میرود و مبارزات زیادی با یکدیگر داشتند.
اتو عاشق مادرش بود و هر کاری که او از او میخواست انجام میداد. او حتی زمانی که مادرش گفت که نامزدش لیاقتش را ندارد از او جدا شد. اتو از این تصمیم پشیمان شد و با مادرش مشاجره شدیدی داشت که با مرگ او بر اثر سکته قلبی صورت گرفت. گناه این اتفاق باعث شد که او به طور ناخواسته باعث تصادفی شد که چهار بازوی مکانیکی خود را به خود متصل کرد و تبدیل به دکتر اختاپوس شد.
مگنتو (Magneto)
چیزهای زیادی وجود دارد که فقط طرفداران کتابهای کمیک درباره مگنیتو میدانند، اما اکثر طرفداران مردان ایکس از گذشته غم انگیز او اطلاع دارند. او در آلمان بزرگ شد و به خاطر میراث یهودیاش مورد آزار و اذیت قرار گرفت. او به همراه پدر، مادر و خواهر کوچکش سعی کرد از دست سربازان نازی فرار کند، اما همه آنها اسیر شدند. خانواده مگنیتو کشته شدند، اما او پس از اینکه پدرش او را از محدوده تیر بیرون آورد، زنده ماند.
مگنیتو بعداً به آشویتس فرستاده شد و با همسر آیندهاش مگدا آشنا شد. بعد از اینکه توانستند فرار کنند، با دخترشان آنیا زندگی مشترک را آغاز کردند. متأسفانه در برخی از تداومات، خانه آنها توسط افرادی که جهش یافتهها را هدف قرار میدادند به آتش کشیده شد. آنیا در آتش جان باخت و مگنیتو همه مسئولین این اتفاق را کشت و سپس سوگند یاد کرد که هرگز عزیز دیگری را از دست ندهد و از جهش یافتهها در همه جا محافظت کند.
ویپلش (Whiplash)
آنتون وانکو یک مهندس برق بود که با خانواده خود در روستای ولستوک روسیه زندگی میکرد. کلون شیطانی علیه تونی استارک در حالی که لباس مرد آهنی (بهترین کمیک های مرد آهنی) دزدیده شده را پوشیده بود به دهکده رسید. با هدف بی اعتبار کردن تونی، کلون دهکده را ویران کرد و هزاران نفر را که در آنجا زندگی میکردند را کشت. این شامل بسیاری از دوستان آنتون و پدرش میشد.
آنتون با یک تفنگ پیشرفته توانست به کلون شلیک کند و باعث شود که زره از بین برود. او مرد آهنی (بهترین کمیک های قلب آهنی) را مقصر این اتفاق میدانست و میخواست از از مسئول این اتفاق انتقام بگیرد. آنتون قفسه سینه لباس مرد آهنی را گرفت و از آن برای ساختن زره مخصوص خود با شلاقهای الکتریکی برای کشتن مرد آهنی استفاده کرد.
لیدی دث استریک (Lady Deathstrike)
یوریکو اویاما و دو برادرش توسط پدرشان، لرد دارک ویند، که یک جنایتکار ژاپنی (بهترین انیمیشن های سریالی ژاپنی) بود بزرگ شدند. قاتلان زیادی برای دارک ویند کار میکردند، از جمله کیرا، مردی که یوریکو دوستش داشت. دارک ویند حتی فرزندانش را مانند یک قاتل تربیت کرد و دو پسرش در یکی از ماموریتهای ترور کشته شدند.
یوریکو از پدرش بدلیل اینکه باعث مرگ (وحشتناک ترین مرگ ها در محبوب ترین فیلم ها) برادرانش شد و به خاطر قرار دادن کیرا در ماموریتهای خطرناک و ترساندن عمدی صورتش از پدرش متنفر شد. یوریکو در نهایت توانست پدرش را بکشد و انتقام او را بگیرد. یوریکو میخواست زندگی جدیدی را با کیرا آغاز کند، اما زندگی خود را به عنوان راهی نادرست برای احترام به استاد سقوط کردهاش به پایان رساند. یوریکو پریشان بود و سپس با عنوان لیدی دث استریک مسئولیت امپراتوری جنایتکار پدرش را بر عهده گرفت.
گالاکتوس (Galactus)
نام اصلی گالاکتوس گالان بود و او در کهکشانی قبل از انفجار بزرگ متولد شد. سیاره او یک بهشت محسوب میشد که پر از فناوری پیشرفته بود. گالان بعداً متوجه شد که بیگ بنگ قرار است رخ دهد و سیاره او و هر چیزی که در وجودش وجود دارد را نابود کند.
گالان در فضا سفر کرد تا راهی برای جلوگیری از آن پیدا کند اما چیزی پیدا نکرد. گالان باید مرگ مردم سیارهاش بر اثر مسمومیت ناشی از انفجار بزرگ را تماشا میکرد. گالان میدانست که قرار است بمیرد؛ بنابراین تصمیم گرفت آخرین گونه خود را به مرکز انفجار بزرگ ببرد و با شکوه بمیرد. همه به جز گالان بر اثر برخورد جان باختند. گالان پر از قدرت شد و تبدیل به گالاکتوس شد، موجودی که تنها از گروه کوچکی از مردم قدرت کمتری دارد.
گور (Gorr)
گور قصاب خدا در سیارهای خشن متولد شد که در آن غذا و آب کمیاب بود. پدر و مادرش در اوایل زندگی از دنیا رفتند و او مجبور بود از خودش مراقبت کند. او سرانجام ازدواج کرد و صاحب چند فرزند شد. گور تلاش کرد تا خانواده اش را از هر لحاظ تامین کند، اما انجام این کار دشوار بود. گور برای اولین بار در فیلم ثور: عشق و رعد (بهترین لباس های ثور از کمیک های مارول) با بازیگری کریستین بیل به تصویر کشیده شد.
همسر گور (بهترین کمیک های گور) به او گفت که نگران نباشد، زیرا فکر میکرد که خدایان آنها را نجات خواهند داد. متأسفانه، هر چند بار که گور دعا کرد، هیچ نجاتی حاصل نشد و همه اعضای خانواده او مردند. وقتی به تنهایی در بیابان سرگردان بود، دو خدا را دید که با هم میجنگند. او فهمید که خدایان وجود دارند و عصبانی شد، زیرا میدانست که هیچ یک از آنها تصمیم به نجات خانوادهاش ندارند. سپس سوگند یاد کرد که همه خدایان را با شمشیر نکروس به عنوان انتقام عزیزانش بکشد و تقریباً موفق شد.
بیشتر بخوانید:
- دفعاتی که دکتر استرنج در کمیک ها شرور بود
- دلایلی که ثابت می کند دیسی از مارول بهتر است
- 12 شخصیت MCU که میتوانند در گروه گریفندور باشند
- نقطه ضعف هرکدام از اعضای انتقام جویان
- ضعیف ترین فیلم های مارول
از همراهی شما تا انتهای نوشتار 10 شرور مارول که عزیزانشان را از دست داده اند سپاسگزار هستیم. حتما ما را با نظرات خود در رابطه با این نوشتار، آگاه کنید. شما میتوانید به عنوان نویسنده مهمان در سایت فیگار عضو شوید و علاوه بر اشتراک نظرات خود در رابطه با مقالهها، نقد فیلم ، نقد سریال ، اخبار سینما و مطالب خودتان را نیز انتشار دهید. برای مطالعه فراخوان مرتبط با آن بر روی لینک نویسنده مهمان کلیک نمایید. در ضمن شما همراهان عزیز میتوانید به اینستاگرام فیگار جهتِ شناختِ مهمترین فیلم های ژانرهای مختلف و خلاصه نقد و بررسیهای فیلمهای روز دنیا مراجعه کنید.
اسکارلت ویچ پس چی اونم فرزاندانش همسرش و برادرشو از دست داده و تو فیلم دکتر استرنج دو شرور شده بود البته نه کاملا شرور چون بعدش پشیمون شد