مرا ببخش. نمیخواهم خیره شوم، اما فکر میکنم تو را میشناسم؛ دیالوگی که در نوشتار نقد فیلم Passing برای خواننده مفهوم میشود.
همه چیز در گرمای غلیظ تابستان نیویورک شروع میشود. زنی روانهی خریدهای روز در لابلای این گرمای شدید به یک لیوان چای پناه میبرد. او آن را پیدا خواهد کرد – یعنی چای – اما ابتدا یک ملاقات در نزدیکی او کمین کرده بود.
او وارد هوای خنک هتل درایتون میشود، جایی که سفید پوستی در لابلای پس زمینهی فیلمی سیاه و سفید خود را در برابر یک زن سیاه پوست عصیانگر به نمایش میگذارد. با نوشتار نقد فیلم Passing همراه ما بمانید تا از عصیان و تراژدی خاص ساختار روایی این فیلم آگاه شویم.
نقد فیلم Passing
روزمرگینگی های پلشت، در عذاب تضاد !
فهرست مطالبی که در ادامه نوشتار نقد فیلم Passing خواهید خواند به شرح زیر است:
- تحلیل ساختاری – پدیده Passing
- نقد فیلم Passing – پسینگ
- تحلیل روانشناختی فیلم Passing
- تحلیل تکنیکی – رنگها
- چرا Passing نتفلیکس سیاه و سفید است؟
- نقاط ضعف – آشفتگی احساس حسادت
- نقاط قوت – تامپسون و نگا
تحلیل ساختاری – پدیده Passing
فیلم Passing به کارگردانی ربکا هال، که فیلمنامهای را نیز از رمانی به همین نام در سال 1929 نوشته نلا لارسن اقتباس کرده است، داستان آشنایی مجدد دوستانی قدیمی را روایت میکند: دو دختر از هارلم، ایرنه ردفیلد (تسا تامپسون) و کلر بلیو (روث نگا).
از آخرین باری که آنها در دوران جوانی از هم جدا شدند، چیزهای زیادی تغییر کرده است. آیرین اکنون متاهل و مادر دو پسر است. کلر سفیدپوست شده است – او با یک سفیدپوست ازدواج کرده، یک دختر سفیدپوست دارد. همانطور که به وضوح در فیلمنامه هال مشخص است – بیشتر از آنچه در رمان به وضوح گفته میشود – این فیلم از دختری سیاه پوستی میگوید که به عنوان یک زن سفیدپوست زندگی میکند. ایرن نیز همینطور است، با این حال یک تفاوت وجود دارد. مارگو جفرسون در کتاب خاطرات خود در سال 2015، Negroland، مینویسد: ساختار روایی Passing، انگیزههای ملودرام یک زیست را در خود دارد.
اولین کارگردانی ربکا هال، شبیه یک فیلم معمولی به نظر میرسد، گویی همچون بازیگری است که تبدیل به کارگردان شده و در لابلای تفکرات روشنفکرانه ممکن است فیلمش را غرق کند. اما اینطور نیست!
این فیلم یک تراژدی است که به پدیده عبور نژادی یا Passing مربوط میشود، و اینکه چگونه داشتن پتانسیل قرار گرفتن در یک جامعه سفیدپوست بر زندگی درونی و بیرونی دو زن سیاهپوست معاصر آن زمان تأثیر میگذارد. هنگام خواندن خلاصه این فیلم، سؤالات کوچکی در ذهن آدمی نقش میبندد – آیا این فیلم برای دورهای که ما در آن زیست میکنیم مفید یا جذاب به نظر میرسد یا اینکه قرار است همه چیز در راستای فضایی کسل کننده شکل بگیرد یا اینکه ایا فیلمبرداری سیاه و سفید مناسب است؟!
از نظر موضوعی – میتوان این سوال را مطرح کرد که آیا هال باید به جای یک فیلمساز سیاه پوست، شخصی باشد که این داستان را تعریف میکند؟ در هر صورت Passing یک فیلم واقعا قدرتمند است، که نوع خاصی از پرستیژ سینمایی را به تصویر میکشد.
در ادامه دوست ایرنه، از حضور کلر، همان خانمی که با یک نژادپرست سفیدپوست ثروتمند (الکساندر اسکارسگارد) ازدواج کره است، در زندگیاش خشمگین میشود، و یک تراژدی را رقم میزند! به همین سادگی…
بیشتر بخوانید:
نقد فیلم Passing
Passing، همان عنوانی است که در فیلمها و رمانهای الهامبخش از آن استفاده میشود؛ اصطلاح Passing، در رابطه با کسی استفاده میشود که به یک گروه نژادی متعلق است که پوست رنگی یا تبار چند نژادی دارد و میتواند با یک گروه نژادی که رنگ سفید دارد همسان شود. گرچه، در شکل گیری آن، این اصطلاح در جوامع نژادی برای اشاره به افراد رنگین پوست استفاده میشود که ترجیح میدهند با جوامع نژادی سفید رنگ معاشرت کنند.
این نکته همان نکتهای است که دو شخصیت زن با تبار چند نژادی، ایرنه ردفیلد (تسا تامپسون) و کلر بلیو (روث نگا)، هنگام ملاقات در منطقه ای عمدتاً سفیدپوست در شهر نیویورک با آن دست و پنجه نرم میکنند. ایرنه ردفیلد از “مزیت” داشتن رنگ پوست روشن تر برای سفر به مناطق تحت سلطه جوامع نژادی سفیدپوست برای خرید مایحتاج مورد نیاز خود و خانواده اش استفاده میکند.
در همین حال، با رنگ پوست روشن تر، کلر بلیو با مرد سفیدپوستی به نام جان بلیو (الکساندر اسکارسگارد) ازدواج کرد و اکنون خود را به عنوان عضوی از جامعه نژاد سفید معرفی میکند. آن دو دوست دوران کودکی هستند که سال ها همدیگر را ندیده بودند. این برخورد، اشتیاق کلر بلیو را برای زندگی دوران کودکی اش در میان جامعه نژاد سیاه، بیدار میکند. کلر بلیو سپس شروع به ملاقاتهای منظم از محل سکونت ایرنه ردفیلد و همسرش، برایان ردفیلد (آندره هالند) کرد، که در منطقهای از نیویورک زندگی میکنند که تحت تسلط جامعه نژاد سیاه پوست است و زمان زیادی را در آنجا میگذراند.
بیشتر بخوانید:
تحلیل روانشناختی فیلم Passing
گفتگو در مورد نژاد در واقع به بحث اصلی در روایت Passing تبدیل شده است. سپس هال از این مضمون برای ایجاد مجموعهای از درگیریهایی که بین دو شخصیت اصلی ایجاد میشود استفاده میکند – از تضاد در مورد موقعیت اجتماعی و ازدواج گرفته تا تعاملاتی که با افراد اطراف آنها شکل میگیرد.
شخصیت های ایرنه ردفیلد و کلر بلیو به عنوان دو شخصیت با پیشینه چند نژادی توصیف میشوند که تعیین کرده اند از کدام هویت نژادی در زندگی روزمره خود استفاده کنند. با این حال، در همان زمان، Passing همچنین در مورد چگونگی حسادت این دو شخصیت نسبت به انتخاب های خود در زندگی توسط یکدیگر صحبت میکند.
شخصیت ایرنه ردفیلد در ابتدا انتخاب شخصیت کلر بلیو را دست کم میگیرد که از هویت نژادی سیاه پوست خود خلاص میشود. تعامل بین این دو باعث میشود که شخصیت ایرنه ردفیلد شروع به تصور (و خواستن) زندگی یک جامعه نژاد سفید کند که عاری از تهدیدها و مشکلاتی است که همیشه در کمین کسانی است که از جامعه رنگین پوست آمده اند.
این تمایل به زندگی بدون تهدید نیز باعث ایجاد پلشتیهای روزمرگینگی روانشناختی در خانواده برایان و ایرنه ردفیلد میشود. کاراکتر کلر بلیو نیز همین احساس را دارد. در تعدادی از دیالوگ ها، شخصیت کلر بلیو حتی بیان میکند که آماده است زندگی و زیست قبلی خود را ترک کند تا به جامعه سیاه پوستی که کنار گذاشته است بازگردد.
هال همچنین از طریق دیالوگ و زبان بدنی که آنها به نمایش میگذارند، اشاره ای به وجود میل جنسی بین دو شخصیت اصلی دارد. میل به یک میل ممنوع که به صورت ظریف ارائه میشود.
تحلیل تکنیکی – رنگها
هال به عنوان اولین کار کارگردانی میتواند هوش خود را در انتخاب زیبایی شناسی که میتواند قدرت داستان سرایی فیلمش را برجسته کند به رخ بکشد. انتخاب ارائه فیلم به شکل سیاه و سفید به وضوح انتخابی روشن برای توصیف دنیایی است که دو شخصیت اصلی فیلم در آن زندگی میکنند.
هال و گراو (فیلمبردارش) زمانی که فیلم بر شخصیت کلر بلیو تمرکز میکند رنگهای روشنتری را انتخاب میکنند و برعکس، با تغییر خط داستانی فیلم به شخصیت ایرنه ردفیلد و زندگی اطرافش، رنگهای تیرهتر ظاهر میشوند.
ترکیب موسیقی جاز که وقتی خط داستانی در زندگی شخصیت ایرنه ردفیلد است، مدام تکرار میشود، تصور جدایی نژادی را که واقعاً در حال به وقوع پیوستن است، تقویت میکند و به پسزمینه داستان در این فیلم تبدیل میشود. هال میتوانست راه آسانی را برای روایت درام فیلمش انتخاب کند. انتخابهایی که او انجام میدهد نشان از آن است که هال کارگردانی است که میتواند برای بیان خط داستانی فیلم هایش پا را فراتر بگذارد.
بیشتر بخوانید:
چرا Passing نتفلیکس سیاه و سفید است؟
این فیلم همانطور که گفته شد، درباره دوستان دوران کودکی ایرن ردفیلد و کلر بلیو است که هر دو زن سیاهپوست هستند اما در دو طرف خط رنگی زندگی میکنند. ایرن از ازدواج خود با برایان (آندره هالند) و ثبات دوستیهایش در جامعه سیاه پوست کاملا راضی است. در همین حین، کلر اصل و نسب خود را ترک کرده و به عنوان یک زن سفیدپوست زندگی خود را میگذراند، حتی با تاجر نژادپرست جان (الکساندر اسکارسگارد) تشکیل خانواده میدهد. یک برخورد تصادفی منجر به ملاقات مجدد دو زن میشود، احساسات آشکار و عواقب مرگباری در طول ساختار روایی فیلم رخ میدهد.
هنگامی که ربکا هال برای اولین بار در سال 2008 رمان Passing را خواند، بلافاصله شروع به نوشتن فیلمنامه کرد. هال با این داستان ارتباط خاصی را گرفت، زیرا پدربزرگ مادری او نیز در حال Passing بود. یک دهه بعد، بازیگران فیلم Passing به رهبری تسا تامپسون و روث نگا که نعمتی برای فیلم هستند، اعلام شد. با بودجه 10 میلیون دلاری، Passing در قالب تک رنگ 4:3 فیلمبرداری شد، یک انتخاب عمدی و از نظر بصری چالش برانگیز.
در مصاحبه اخیر، هال فاش کرد که سیاه و سفید بودن فیلم Passing یک درخواست قاطع از طرف او بود. فیلم او جامعهای جدا از هم را برجسته میکند – فضایی که بسیار تفرقهانگیز است، سیاهپوستان احساس میکنند برای بدست آوردن راحتیهای زیست روزمرهشان نیاز به Passing دارند.
هال اظهار داشت:
تم فیلمهای سیاه و سفید این است که همه چیز خنثی یا خاکستری است، هیچ چیز سیاه یا سفیدی در آن وجود ندارد.
انتخاب فرم سیاه و سفید، همچنین به او این امکان را میداد که سایه و نور را بدون تکیه بیش از حد به گریم شخصیتها دستکاری کند. درعوض، او به نورپردازی، لباس بازیگران، و مکان فیلم برای ایجاد کنتراست، به ویژه بین ایرنه و کلر، بسیار فکر کرده است و در فیلم به شدت مشهود است.
نقاط ضعف – آشفتگی احساس حسادت
Passing همیشه نمیتواند به شکلی روان، روایت خود را به جلو هدایت کند. تمرکز کاملی که به شخصیت ایرنه ردفیلد داده میشود، اغلب این تصور را ایجاد میکند که شخصیت کلر بلیو احساس گم شدن کند.
بسیاری از عناصر داستان از زندگی شخصیت کلر بلیو کنار گذاشته شدهاند، بنابراین احساس دلیل آشفتگی احساسی مسئلهای بنام حسادت شخصیت ایرنه ردفیلد نسبت به شخصیت کلر بلیو کمی دشوار است.
اواسط ساختار روایی فیلم Passing اغلب به نظر میرسد که حول همان درگیری یا حل مشکل میچرخد. احتمالا هال قصد داشت این فرم را برای تأکید بر تضاد درونی توسط دو شخصیت – به ویژه شخصیت ایرنه ردفیلد – استفاده کند. در نهایت این مسئله باعث میشود Passing به آرامی قدرت اتصال یا همراهی بینندهها را با خود از دست بدهد. این عنصر، که باعث میشود پایان تراژیک ارائه شده توسط هال نیز شکل بگیرد، خیلی ناگهانی و با عجله به تصویر کشیده میشود، و سؤالات زیادی در مورد هر دو شخصیت – به ویژه شخصیت کلر بلیو – ایجاد میکند.
نقاط قوت – تامپسون و نگا
بازی درخشان تامپسون و نگا نیز به وضوح کلید دیگری برای موفقیت داستان سرایی این فیلم است. در مقایسه با شخصیت نگا، به لطف شخصیت پردازی شخصیت کلر بلیو، تامپسون شخصیت ایرنه ردفیلد را به عنوان شخصیت آرام تری معرفی میکند.
نیمه اول فیلم که اغلب این دو شخصیت را در کنار هم قرار میدهد، تامپسون اغلب در لابلای ساختار روایی فیلم گم میشود. با این حال، تامپسون باعث میشود که شخصیت ایرنه ردفیلد در بسیاری از لحظات احساسی خود بسیار قاطع به تصویر کشیده شود. اگرچه راز شخصیت کلر بلیو گویاتر است، نگا همیشه میتواند عنصر رازآلود را در هر زمانی و هر مکانی که توسط شخصیتی که بازی میکند به درستی به بیننده منتقل کند.
بیشتر بخوانید:
- بهترین فیلم های اکشن 2022
- بهترین فیلم های رزمی 2022
- بهترین فیلم های فانتزی 2022
- بهترین فیلم های فضایی 2022
- بهترین فیلم های آخرالزمانی 2022
- بهترین فیلم های ماوراءالطبیعه 2022
- بهترین فیلم های خون آشامی 2022
- بهترین فیلم های ترسناک 2022
- بهترین فیلم های علمی تخیلی 2022
- بهترین فیلم های چینی 2022
- بهترین فیلم های هندی 2022
- بهترین فیلم های کمدی 2022
- بهترین فیلم های دی سی 2022 (DC)
- بهترین فیلم های مارول 2022
از همراهی شما تا انتهای نوشتار تحلیل فیلم Passing سپاسگزار هستیم. حتما ما را با نظرات خود در رابطه با این نوشتار آگاه کنید. شما میتوانید به عنوان نویسنده مهمان در سایت فیگار عضو شوید و علاوه بر اشتراک نظرات خود در رابطه با مقالهها، نقدها و مطالب خودتان را نیز انتشار دهید. برای مطالعه فراخوان مرتبط با آن بر روی لینک نویسندگی مهمان کلیک نمایید.