معرفی و تحلیل بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا ؛ خدا را در فیلم جُستن

بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا به جستجوی انتزاعی‌ترین مسئله هستی میان آثار هنری میپردازد.

کسانی که با دنیای فلسفه عجین هستند نباید برای صرف زمان خود حتما مشغول خواندن کتاب‌های فلسفی شوند، بل گاه مطالعه‌ی یک رمان فلسفی یا تماشای یک فیلم فلسفی می‌تواند به طور ملموس‌تر و انضمامی‌تر، موجب شود که پایه‌های یک دکترین فلسفی در زندگی روزمره دیده شوند.

معرفی و تحلیل بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا

خدا را در فیلم جُستن

فهرستِ مطالبی که در بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا خواهید خواند به شرح زیر است:

به روز رسانی خواهد شد…

بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا
بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا

مطالعه‌ی رمان تهوع سارتر، در برخی مواقع خاص، بسیار دلنشین‌تر از مطالعه‌ی کتاب هستی و نیستی اوست، و این در حالی است که هر دوی این کتاب‌ها در حال گفتن یک سری مطلب مشابه هستند. منظور‌ام از مواقع خاص، مواقعی است که به هر علتی نمی‌توان دقت و توجه و تمرکز را روی مطالعه‌ی کتاب سنگین هستی و نیستی گذاشت و در عوض اوضاع بیرونی و درونی به‌گونه‌ای است که مطالعه‌ی یک رمان بیش‌تر باب طبع است. همین قضیه برای فیلم های فلسفی نیز صادق است.

Det sjunde inseglet

مُهر هفتم فیلمی سوئدی در ژانر فانتزی تاریخی به کارگردانی اینگمار برگمان محصول سال ۱۹۵۷ است. این فیلم کمک قابل ملاحظه‌ای به تبدیل شدن برگمان به کارگردانی بین‌المللی کرد. به‌ویژه پس از آنکه فیلم در سال ۱۹۵۷ برنده جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره فیلم کن شد. فیلم در مورد یک شوالیه قرون وسطایی است که سفری را از سرزمین طاعون‌زده آغاز کرده‌است و یک بازی شطرنج میان او و مظهر مرگ که برای ستاندن جان او آمده‌است.

مُهر هفتم فیلمی بود که اعتبار جهانی برگمان را در میانه دهه ۱۹۵۰ تضمین کرد و آوازه او را در محافل هنری و فرهنگی همه کشورها گسترانید. برای بسیاری که میانه چندانی با سینما نداشتند، مُهر هفتم مظهر فیلم‌های روشن‌فکرانه و «سنگین» شد. این ارزیابی‌ها بیشتر متکی بر تحسین مایه‌های فلسفی و تمثیل‌پردازی‌های فیلم بود.

تحلیل مُهر هفتم

مُهر هفتم صریح‌ترین و بی‌واسطه‌ترین رویکرد به پرسش وجود خداوند است (پرسشی که در فیلم به گونه‌های مختلف پاسخ می‌گیرد) و در برابر پس‌زمینه‌ای قرون وسطایی، وهم و جادو، سرگشتگی و ویرانی و اضطراب‌های هستی شناختی خودنمائی می‌کنند. از لحاظ بصری نیز مُهر هفتم بسیار به یادماندنی است تصویر سلطه مرگبار طاعون، کوره‌راه‌ها و چشم‌اندازهای لخت و سرد، شطرنج‌بازی شوالیه با مرگ و رقص آئینی شخصیت‌ها تنها چند نمونه از جلوه‌های دراماتیک کار هستند.

فون سیدو و بیورنستراند در کنار یکدیگر می‌درخشند و پوپ در نقش «یوف» بهترین بازی عمرش را ارائه می‌دهد. آندرسون و لیندبلوم که بعدها در فیلم‌های برگمان مکرر حضور یافتند، نیز دیدنی‌اند.

The Truman Show

نمایش ترومن فیلمی طنز و علمی تخیلی و درام محصول سال ۱۹۹۸ میلادی است. این فیلم توسط پیتر ویر کارگردانی شده تهیه‌کنندگی این فیلم نیز بر عهده اسکات رودین، اندرو نیکول، ادوارد فلدمن و آدام شرودر بوده‌است. اندرو نیکول نویسندگی این فیلم‌ها هم بر عهده داشته‌است. ستاره این فیلم جیم کری نقش مردی را بازی می‌کند که بدون آن که بداند، از همان زمان تولد در یک نمایش تلویزیونی شبیه‌سازی شده در دنیایی که توسط شرکتی ساخته شده، زندگی می‌کند.

او از این موضوع آگاه می‌شود و تصمیم می‌گیرد فرار کند. از دیگر بازیگران این فیلم می‌توان به لورا لینی، نوآ امریک، ناتاشا مک‌الهون، هالند تیلور، اد هریس و برایان دلات اشاره کرد. فیلم زندگی مردی را نمایش می‌دهد که زندگی‌اش، بدون اطلاع وی، به صورت ۲۴ ساعته از شبکهٔ تلویزیونی برای میلیون‌ها نفر در سراسر جهان در حال پخش است. ترومن، به واقعیت زندگی خویش شک می‌کند و جهت رسیدن به حقیقت زندگی‌اش شروع به کاوش می‌کند. ترومن شو فیلم رد خدا نیست اما آن را با نگاهی متفاوت دنبال کرده است.

تحلیل نمایش ترومن

کارگردان و نویسنده فیلمنامه ترومن شو را به ما تزریق می‌کنند و مسئله ای را نبش قبر می کنند که چهار سده پیش یک فیلسوف با آن، نظام تفکر فلسفی را به هم ریخت. یکی از نقاط عطف تاریخ تفکر، زمانی بود که بشر و ذهن او به عنوان فاعل شناسا، مشروعیت و حجیت یافت. تا پیش از آن، جهان بیرونی امری مستقل و بی نیاز از اثبات تلقی می شد. جهانی که انسان در کنار آن قرار می گرفت. جهان وجود داشت، چه ما این گونه باور و تصور کنیم، چه نکنیم.

بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا

بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا
بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا

اما دکارت پرسشی را مطرح کرد و شیوه ای را قرار داد که با آن لازم بود تا جهان به عنوان چیزی مشکوک و ممکن از سوی ذهن بشر ثابت شود و به رسمیت شناخته شود. انگار که اگر مهر تایید آگاهی ما بر آن نباشد، جهان وجود ندارد. این گونه خشتی از بنای روزگار مدرن گذارده شد.در ۱۶۳۷ میلادی دکارت پرسشی را مطرح کرد که جیم کری اکنون در فیلم «ترومن شو» درگیر آن می شود: «اگر نه یک خدای واقعی _ که خیر اعلی و سرچشمه اصلی حقیقت است، بلکه شیطانی شریر و مکار و فریبکار تمام مهارت خود را در فریفتن من به کار بسته باشد چه؟

بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا

بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا
بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا

اگر آسمان، هوا، زمین، رنگ ها، اشکال، صداها و تمام اشیای خارجی که می بینیم، اوهام و فریب هایی باشند که این شیطان برای صید خوش باوری من از آنها استفاده می کند چه؟»«ترومن باربانک » همان بازیگر مقهور تصمیم های دیگران است. کسی است که همه اطرافیان او جز یک نفر دست به دست هم داده  اند، مبادا که جریان ثابت روزمره برای او به هم خورد.می کوشند تا او از مرداب راکد جهل مرکب خویش بیرون نیاید.

بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا

بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا
بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا

با این همه «ترومن» پاسخ های منفی و ناسازگاری های محیط پیرامون را جدی می گیرد، تردید به اندیشه او راه می یابد، آرامش مردابی او را به هم می زند و می فهمد که چقدر کلیشه ای و از پیش تعیین شده عمل می کند. شک و حیرت، سامانه ثابت گذشته را فرو می ریزد. عصیان می کند، طغیان می کند، خشم کارگردان را برمی انگیزد، کارگردانی که همان شیطان پرسش دکارتی است.اگر «ترومن باربانک» قهرمان اصلی فیلم دستخوش یک شبه شک دکارتی می شود، نقش دیگر فیلم، یعنی همان کارگردانی که نمایش ترومن را به خورد مردمان جهان می دهد، نیز فرزند همین دنیای مدرن است.

When Nietzsche Wept

وقتی نیچه گریست فیلمی است به کارگردانی Pinchas Perry که در سال ۲۰۰۷ با اقتباس از رمانِ وقتی نیچه گریست نوشتهٔ اروین یالوم ساخته شده است. این فیلمِ درام محصول کشور آمریکاست و بازیگرانی همچون آرماند آسانته (در نقشِ فریدریش نیچه)، بن کراس (در نقشِ یوزف برویر) و کاترین وینیک (در نقشِ لو سالومه) در آن هنرنمایی کرده‌اند. این فیلم روایت‌گرِ دیدارِ خیالیِ فریدریش نیچه، فیلسوفِ آلمانی، و یوزف برویر، پزشک اتریشی، و رابطهٔ پر فراز و نشیب این دو است.

وین، پایان قرن نوزدهم. لو سالومه، دختری جوان و دلربا، نامه‌ای عجیب برای یوزف برویرِ مشهور می‌نویسد: «دکتر برویر، باید شما را ببینم، موضوعِ مرگ و زندگی در میان است. فردا صبح ساعت ۹ در کافه روسه (Cafe Rousse) شما را می‌بینم». سالومه آمده است تا یوزف برویر، پزشکِ مشهور و استادِ زیگموند فروید را ببیند. او نگرانِ دوستش، نیچه است و از برویر می‌خواهد که دوستش را درمان کند.

بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا

برویر باید اندیشمندِ بزرگ و تنهایی که از سردردهایِ شدید میگرنی رنج می‌برد را درمان کند و او را از این گرفتاری برهاند. ولی نیچه نباید از این جریان و دیدار برویر و سالومه بویی ببرد. برویر تصمیم می‌گیرد با روشِ جدید «بیان‌درمانی» که به‌تازگی در مورد بیمار دیگرش آنا. او. تجربه کرده، نیچه را درمان کند. با این حال فیلسوفِ مغرور آلمانی، حاضر نیست «روانِ» خود را به دست یک پزشک بسپارد و تنها از او می‌خواهد که «جسم» او را درمان کند.

کوشش‌ها و ترفندهای گوناگون برویر برای مطرح ساختن مشکلاتِ روحی نیچه راه به جایی نمی‌برد. سرانجام ترفند زیرکانه و البته خطرناک برویر برای ورود به دنیایِ درونی نیچه سرآغازِ دیدارهای پیاپی او و نیچه می‌شود، دیدارهایی که در آن هر یک از آن دو می‌کوشند تا دیگری را درمان کنند. به‌این‌ترتیب میان برویرِ آرام و دلسوز، و نیچهٔ حساس و خوددار، دوئل گفتاریِ تندی به وجود می‌آید و هر چه این دو به هم نزدیکتر می‌شوند، برویر بیشتر متوجه می‌شود که فقط در صورتی می‌تواند نیچه را معالجه کند که وی اجازهٔ این کار را به او بدهد.

تحلیل وقتی نیچه گریست

ظاهرا بنیان فیلم بر شرح حال زندگی و احوالات نیچه استوار است اما به تصور نگارنده باطن فیلم حاکی از تصدیق لحظه به لحظه نظریات زیگموند فروید است. همان شخصیتی که به نظر می‌رسد نقش سوم یا چهارم فیلم را ایفا می‌کند اما بواقع نقش تفکر او نقش اول فیلم است. در پایان فیلم، چه در مورد دکتر بروئر و چه در مورد نیچه متوجه می‌شویم، علت اصلی تمام روان‌رنجوری‌های این دو شخصیت، تعارضهای جنسی بوده است. «فروید سه نوع اضطراب را معرفی کرد: اضطراب واقعی، اضطراب روان‌رنجور و اضطراب اخلاقی. اولین نوع اضطراب، که اضطراب‌های دیگر از آن ناشی می‌شوند، اضطراب واقعی یا عینی است.

این اضطراب شامل ترس از خطرهای ملموس در دنیای واقعی است. انواع دیگر اضطراب، یعنی اضطراب روان‌رنجور و اخلاقی، همواره برای بهداشت روانی ما مشکل‌سازترند. ریشه اضطراب روان رنجور، در کودکی‌است، در تعارض بین ارضای غریزی و واقعیت. اضطراب اخلاقی نیز ترس از وجدان شخص است.» (شولتز، ۱۳۸۵، ص۶۴) اما نکته قابل تأمل‌تر، تأثیر اجتناب‌ناپذیر اندیشه‌ها و سخنان نیچه بر علم روانکاوی و حتی بر نظریات فروید است؛ مطلبی که اگر چه در فیلم به تفصیل پرداخت نشده است، اما از یکی از دیالوگ های فیلم درمی‌یابیم کارگردان فیلم -پینچاس پری- این موضوع را نیک دریافته و از زبان فروید بازیگر، به آن اقرار می‌نماید؛ آنجا که دکتر بروئر روش درمان نیچه را (در مورد خودش) برای فروید توضیح می‌دهد و فروید با تعجب می‌پرسد آیا نیچه تو را روی تخت خواباند و گفت چشمانت را ببندی و تمرکز کنی؟

بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا

بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا
بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا

جالب توجه است بدانیم این دقیقا همان روش «تداعی‌آزاد» فروید برای درمان بیمارانش بود، روشی که فروید پس از کنار گذاشتن روش دکتر بروئر(هیپنوتیزم یا خواب مصنوعی) توانست با آن بسیاری از بیماران روان‌رنجورش را درمان کند. «فروید تصمیم گرفت در روال کارش از خواب مصنوعى مدد نگیرد. فروید به دو دلیل چنین کرد: نخست به این سبب که به رغم گذراندن یک دوره آموزشى به استادى برنهایم در بیمارستان ننسى، موفق نشد بیماران را به تعداد مکفى به خواب مصنوعى ببرد؛ و دوم به این دلیل که از نتایجِ درمانىِ پالایش بر اساس خواب مصنوعى ناراضى بود. درست است که این نتایج، درخور توجه بودند و پس از درمانى کوتاه‏مدت حاصل مى‏آمدند، اما متعاقباً معلوم شد که تداوم ندارند و بیش از حد به روابط شخصىِ بیمار با پزشکش وابسته‏اند. کنار گذاشتن خواب مصنوعى، سیر تحول روش درمان هیسترى تا آن زمان را بر هم زد و این به معناى آغازى نو در این مسیر بود. فروید شیوه «تداعى آزاد» را جایگزین کرد، به بیان دیگر، از بیمارانش خواست که از هرگونه تفکرِ آگاهانه خوددارى کنند و با تمرکز حواس و سکوت، اندیشه‏هایى را که خود به خود (به طور غیر ارادى) به ذهنشان متبادر مى‏شود بى‏اختیار دنبال کنند؛ یعنى «لایه فوقانى ضمیر آگاهشان را کنار بزنند.»» (فروید، ۱۳۸۲، بی جا)

بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا

بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا
بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا

بنابراین، پژوهش در آثار نیچه از نقطه‌نظر علم روانکاوی و بدست آوردن سهم تفکرات نیچه دراین علم می‌تواند دستمایه خوبی برای پژوهش‌های معاصر باشد. هنر نیچه و نگاه نیچه به هنر نیز در عین ارتباط تنگاتنگ، دو مقوله جدا از هم هستند. هنر نیچه، تفاوت‌هایش با دیگر فلاسفه و زبان‌شناسان و دیدگاه اعتراضی او نسبت به زندگی‌است. مراد وی از مرگ خدا در واقع افول و در پی آن مرگ دیدگاه مسیحی و اخلاق مسیحی نسبت به زندگی و جهان است.

از طرفی دیدگاهش درباره هنر یعنی اعمال نگاه دیونیزوسی به انسان و هستی، سایه‌ی سنگینی بر تفکراتش انداخته و مبانی اندیشه‌ی وی را تحت‌الشعاع قرار داده است. و اما درباره موضوع اصلی فیلم یعنی مویه‌ی نیچه در پایان فیلم، کارگردان فیلم ذهن مخاطب را به این مسیر سوق می‌دهدکه اگر در دنیای واقعیت، جسم و روح نیچه به همین روش، تحت درمان قرار می‌گرفت و عشق لوسالومه او را نمی‌شکست، ای بسا شخصیتی که امروز از نیچه در کتابها باقی مانده است، اینچنین رو به زوال نمی‌رفت و برخی تناقض های گفتاری و رفتاری را موجب نمی‌شد. کارگردان، چیزی را به بیننده نشان می‌دهد که هیچ کسی در زمان حیات نیچه از وی ندیده‌است؛ گریه کردن نیچه را.

La vita è bella

زندگی زیباست فیلمی ایتالیایی به کارگردانی روبرتو بنینی است. این فیلم یکی از برترین آثار کمدی جهان محسوب می‌شود؛ هرچند که فقط نیمه اول فیلم حالت کمدی دارد. در واقع فیلم از آن دسته ایست که به دو قسمت کاملاً متفاوت تقسیم می‌شوند.

نیمهٔ اول این فیلم دربارهٔ گوییدو یک یهودی است که تازه به شهر آمده درگیر ماجرای عاشقانه می‌شود. نیمهٔ دوم فیلم به مسئلهٔ یهودی‌ستیزی در زمان جنگ جهانی دوم می‌پردازد. زندگی زیباست جایزهٔ اسکار بهترین فیلم غیر انگلیسی‌زبان، اسکار بهترین موسیقی متن و همچنین اسکار بهترین بازیگر مرد (روبرتو بنینی) را در سال ۱۹۹۸ کسب کرد. این فیلم رقیب فیلم بچه های آسمان در قسمت جایزه اسکار بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان بود که در نهایت فیلم Life Is Beautiful برنده جایزه اسکار شد.

بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا

بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا
بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا

داستان فیلم حول محور گوییدو مردی یهودی می‌گردد که در طی جریان عاشقانه ای با زنی مسیحی ازدواج می‌کند. در ابتدای داستان اشاراتی کوچک به یهودی‌ستیزی در دوران جنگ جهانی دوم می‌شود. با این حال، در نیمه دوم فیلم، بینندگان بیش از پیش با نگرانی‌ها و سختی‌های یهودیان آشنا می‌شوند. پس از چندی گوییدو و پسر خردسالش به اردوگاه‌های کار اجباری مخصوص یهودیان (که در دوران جنگ به وجود آمدند) روانه می‌شوند. داستان به شیوه ای احساسی به چگونگی عشق پدر به فرزندش می‌پردازد و تلاش شایستهٔ ستایش گوییدو برای دور نگه داشتن پسرش از ناراحتی‌های روانی و جسمی دوران جنگ.

تحلیل زندگی زیباست

بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا
بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا

کارگردان فیلم بنینی به راجر ایبرت منتقد مشهور فیلم گفته‌است که «این فیلم مخالفت شدید جناح راست ایتالیا را برانگیخته است. از طرف دیگر در فستیوال کن نیز برخی از منتقدان چپ را به علت استفاده از طنز در ارتباط با هولوکاست آزرده خاطر کرده‌است.» آنچه ممکن است برای هر دو جناح توهین‌آمیز باشد، کنار زدن سیاست به نفع نبوغ ساده انسانی است.

بنینی واقعاً از هولوکاست کمدی نمی‌سازد. او نشان می‌دهد که چگونه گوییدو از تنها موهبتی که دارد برای محافظت از پسرش استفاده می‌کند. اگر تفنگ داشت به سمت فاشیست‌ها شلیک می‌کرد. اگر لشکری داشت آنها را نابود می‌کرد. گوییدو یک دلقک است و کمدی سلاح اوست. فیلم در واقع هولوکاست را کمی ملایم می‌کند تا طنز را اصلاً ممکن کند. در اردوگاه‌های مرگ واقعی هیچ نقشی برای گوییدو وجود نخواهد داشت.
اما «زندگی زیباست» دربارهٔ نازی‌ها و فاشیست‌ها نیست، بلکه دربارهٔ روح انسان است. این فیلم در مورد نجات هر چیز خوب و امیدوارکننده از خرابه رویاهاست. در مورد اعتقاد یا این توهم ضروری انسانی است که همه چیز برای فرزندان ما بهتر از آنچه در حال حاضر هست خواهد بود.

pi -faith in chaos

بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا
بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا

pi پی-باور به آشفتگی فیلمی سورئالیستی و تریلر روانشناسانه به کارگردانی دارن آرونوفسکی است که در سال ۱۹۹۸ ساخته شد و توانست جوایز جشنواره فیلم ساندنس و جایزه ایندپندنت اسپیریت برای بهترین فیلم‌نامه را ببرد. نام این فیلم از عدد پی گرفته شده است.

داستان درباره یک نابغه ریاضی به نام ماکسیمیلیان کوهن است که در نظریه اعداد کار می‌کند و اعتقاد دارد که جهان از عدد ساخته شده است. مکس از سردرد خوشه ای، پارانویای شدید، توهم و اختلال اضطراب اجتماعی رنج می‌برد. او برای بدست آوردن قابلیت پیش بینی بازار بورس از یک ابرکامپیوتر به نام «ایوکلید» (اقلیدس) استفاده می‌کند که معادلاتی را که بر اساس چند میلیارد متغیر درست کرده است حل کند.
سر و کار ماکسیمیلیان رفته رفته با چند روحانی کابالا می‌افتد که اعتقاد دارند از طریق ریاضی می‌توان به اسم اعظم خداوند پی برد. وی این مفهوم را پیگیری می‌کند و… پی فیلم رد کردن خدا نیست اما خدا را در اعداد و اذهان جستجو می‌کند که در ادامه به آن می‌پردازیم.

تحلیل پی

بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا
بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا

فیلم «پی»، اولین اثرِ سینمایی بلند و مستقل آرنوفسکی است که به حق می‌توان گفت از لحاظ کیفیت فرمی و ژرفایِ محتوایی، نه تنها پایین‌تر از باقیِ فیلم‌های او نیست، بلکه از تعدادی از فیلم‌هاش که بعد از آن ساخت هم بهتر است. فیلم «پی» در کارنامه‌ی آرنوفسکی، یک معرفی و قدم اولِ محکم و پر قدرت است.

این فیلم بدون شک یکی از بهترین آثار کارنامه‌ی پربار دارن آرنوفسکی است و از قابل بررسی‌ترین فیلم‌های مستقلی است که می‌توان با آن مواجه شد. برای نقد و بررسی و دست یافتن به بن‌اندیشه‌ی این فیلم که به خوبی در ادامه فرمِ بصری و سینمایی اثر را می‌سازد، بایستی با تحلیل فیلم‌نامه و عنصر آن شروع کرده و سپس به تحلیل تکنیک‌های سینمایی بپردازیم.

در طول فیلم هیچ توجیه منطقی‌ای برای علاقه‌ی آن یهودی به کوهن در همان ابتدا وجود ندارد. یا هیچ وقت نمی‌فهمیم که مکس با آن خانم کارگزار بورس قبلا چه رابطه‌ای داشته و چرا او و همراهانش از پروژه‌ی علمیِ کوهن خبر دارند. همچنین وقایع دیگری نظیر تولید مایعی لزج از کامپیوتر کوهن و مواجهه‌اش با وقایعی عجیب و متافیزیکی در مترو هم وجود ندارد. خواندن چنین وقایعی با علت و معلول هم نتیجه‌ای نخواهد داشت و هم اشتباه است.

بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا

بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا
بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا

کدگذاری‌های آرنوفسکی نظیر استفاده از عنصر تکرار بر این ادعا که فیلم کاملا در ذهن کوهن می‌گذرد صحه می‌گذارد. تکرار تولید آن مایع لزج از کامپیوتر، تکرار نظریه‌ها و درونیات کوهن، مواجهه بودن مداوم مخاطب با تصاویر و وقایعی سورئال و استفاده از تکنیک گفتار روی تصویر، همگی نشانه‌هایی هستند برای روایت‌های ذهنی و درونی.

در ساحت کارگردانی، فیلم در ابتدا با سود جستن فیلم‌برداری سیاه و سفیدِ با کنتراست بالا، فضایی اکسپرسیونیستی را تصویر می‌کند. سود جستن از چنین تکنیکی، برای نشان دادن درونیات کوهنی که دائما در حال رنج کشیدن است، بسیار مناسب و درست است. فضاهای پر کنتراست و پر از سایه، کاملا مطابق با فضای پر از تنشِ ذهنیِ فیلم‌نامه است.

در فیلم با فردی مواجه‌ایم که می‌خواهد با حقیقت یکتای جهان در بیفتد، چنین اقدامی قطعا ملایم و نرم نخواهد بود، بلکه بسیار سخت، طاقت‌فرسا و پر از چیزهای ناشناخته است. سایه‌های بسیار عمیق و تاریک فیلم نشانگر همین وجوه ناشناخته‌ی موجود در جهانی است که کوهن می‌خواهد در آن پا بگذارد. در تدوین نیز، فیلم با یک ریتم بیرونی بالا و پر از کات‌های نامتعارف، به کمک فضای سنگین فیلم می‌آید. فیلم از اینسرت‌شات‌ها و اکستریم کلوزآپ‌ها تا لانگ‌شات و پلان‌های سورئال در خود جای می‌دهد و تنوع پلان‌های فیلم از لحاظ کیفیت بصری، دلالتی است بر کثرت عناصری که در فیلم‌نامه در جستجوی وحدتی معنایی هستند.

این فضای تنگ و تاریک که در ذهن کوهن دنبال شده و به فیلم‌برداری و تدوین می‌رسد، در طراحی صحنه و نورپردازی هم نمود پیدا می‌کند. خانه‌هایی که در فیلم نشان داده می‌شوند از جمله خانه‌ی کوهن، همگی شلوغ و تنگ و تاریک هستند. در تنگنا بودن و قدم زدن در تاریکی، گزاره‌ای است که به وضوح در فیلم‌نامه‌ی اثر حضور  دارد و به خوبی می‌تواند در دیگر ساحات فیلم خود را نشان بدهد.

بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا

بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا
بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا, فیلم فلسفی خدا, فیلم فلسفی در مورد خدا, فیلم در مورد خدا, فیلم های در مورد خدا, فیلم اثبات خدا, فیلم رد کردن خدا, فیلم رد خدا

تعداد قفل‌های زیاد درِ ورودی خانه‌ی کوهن، که در فیلم تاکید بسیاری بر آن می‌شود، علاوه بر نشان دادن تنگنا و فشاری که کوهن در فیلم تحمل می‌کند، در ساحت زیرمتن نیز، استعاره‌ای است از فردیتِ غیر قابل نفوذ کوهن. همان‌طور که قبلا ذکر شد، فیلم به طور کامل در ذهن کوهن می‌گذرد و نزدیک‌ترین مکان فیلم به ذهن کوهن، اتاق او است.

جایی که تنها خودش در آن حضور دارد و هیچکس را در آن راه نمی‌دهد و به محض مشاهده‌ی دیگری در آن مکان، آرامشش را از دست می‌دهد. این نکته، نشانگر تنهایی زیاد کوهن و میل شدید او به این تنهایی است. انزوای شلوغ و به هم ریخته‌ی کوهن در اتاقش، نشانگر تشویش ذهنی است که قصد دست و پنجه نرم کردن با حقایق جهان را دارد.

فیلم «پی»، یک فیلم عمیق و استادانه است که مستقل بودن و بودجه‌ی محدودش، آن را دوست داشتنی‌تر می‌کند. این فیلم حدیث نفس انسان‌های در جستجوی حقیقتِ قرن بیست و یکمی است. انسانی که هیچ چاره‌ای جز تکیه کردن بر فردیت خود در راه یافتن معرفت ندارد. پایان فیلم، با اینکه با لبخند و رهاییِ کوهن رقم می‌خورد، اما به غایت تراژیک است.

اگر بگوییم که فیلم «پی»، یک تراژدی پست‌مدرن است، پر بی‌راه نگفته‌ایم. تراژدی‌ای که انسان را در مسیر حقیقت‌جویی، تنها و ضعیف نشان می‌دهد و چاره‌ای جز رهایی و لبخند زدن برای انسان باقی نمی‌گذارد. در این جهان حقیقتی وجود دارد که دلیل همه چیز است، حتی ما، اما هیچ‌گاه آن را درک نخواهیم کرد و تلاش برای درک آن، چاره‌ای جز تسلیم و سر فرود آوردن برای ما ندارد. این فیلم، راویِ ضعف تراژیک انسان مدرن در مسیر درک جهان بیرون و درون است.

Stalker

بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا
بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا

از جمله فیلم های در مورد خدا استاکر است. استاکر فیلمی است هنری در ژانر علمی تخیلی و درام، محصول سال ۱۹۷۹به کارگردانی آندری تارکوفسکی. فیلم اقتباسی آزاد از رمان گردش کنار جاده اثر برادران استروگاتسکی است، تلفیقی است از المانهای ژانر علمی تخیلی با موضوعات دراماتیک روانشناختی و فلسفی. عنوان فیلم به روسی Сталкер است که معنی تعقیب‌کننده آزاردهنده می‌دهد. این فیلم با نام منطقه به فارسی دوبله شده‌است و به نظر یک فیلم فلسفی در مورد خدا است.

استاکر داستان منطقه‌ای اسرارآمیز در دنیایی پس از فاجعه است. در منطقه محلی وجود دارد که مردم باور دارند در آن عمیق‌ترین آرزوهای قلبی فرد برآورده می‌شوند. داستان فیلم تلاش دنبال‌گر (استاکر) برای رساندن دو مسافر به این محل است. این فیلم فلسفی خدا را جستجو می‌کند.

تحلیل استاکر

بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا
بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا

استاکر فیلم اثبات خدا نیست اما به جستجوی آن میپردازد. ساخته‌ی فاخر آندری تارکوفکسی (Andrea Tarkovsky) شاید توسط عامه مخاطبان به عنوان فیلمی ملال‌آور و حتی مسخره تلقی شود، البته که چنین فیلمی بدون شک برای عموم سینمادوستان ساخته نشده و تنها عشاق آثار کلاسیک و هنری هستند که می‌توانند خود را در داستان‌پردازی و قصه‌سرایی ژرف، فلسفی، نظام‌مند و هدف‌مند آن غرق کنند و خود را به آن بسپارند تا ببینند ایشان را به کدام سو هدایت می‌کند.

“استاکر” دوباره لذت ورق زدن و مطالعه‌ی کلمه به کلمه‌ی رمان‌های عمیق کلاسیک را برای تماشاگرانش زنده می‌کند و با بسط دادن و پر و بال دادن به آن فرم بخصوص از فضاسازی، به تحلیل فلسفه‌هایش می‌پردازد که مرکز ثقل تمامی آنها در به چالش کشیدن باور و ایمان بیننده‌اش است. این فیلم در مورد خدا است.

بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا

بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا
بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا, فیلم فلسفی خدا, فیلم فلسفی در مورد خدا, فیلم در مورد خدا, فیلم های در مورد خدا, فیلم اثبات خدا, فیلم رد کردن خدا, فیلم رد خدا

فیلم، با نماهایی لرزان از خانه‌ی کاراکتر استاکر آغاز می‌شود. لحظاتی که در آن شاهد تکان خوردن لیوانی بر روی میز هستیم، به شکلی که گویا معجزه شده و لیوان به خودی خود تکان می‌خورد و تصویری خیال‌انگیز از این رخداد در ذهن مخاطب شکل می‌گیرد. اما کمی پس از آن در می‌یابیم که این لرزش‌های متداوم ظاهرا ناشی از عبور قطاری از آن نزدیکی بوده و تارکوفسکی با این حرکت افکار مخاطب خود را فرومی‌پاشاند و او را وادار می‌کند تا در عقاید اولیه‌اش تغییر حاصل کند؛ و به خود اطمینان دهد که در این دنیای تاریک خبری از معجزه و رویا‌های اینگونه نیست. اتمسفر “استاکر” در سکانس‌های آغازین به طرز بی‌رحمانه‌ای تهوع‌آور، قیرگون و بی‌روح است.

بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا

بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا
بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا, فیلم فلسفی خدا, فیلم فلسفی در مورد خدا, فیلم در مورد خدا, فیلم های در مورد خدا, فیلم اثبات خدا, فیلم رد کردن خدا, فیلم رد خدا

البته که قصد تارکوفسکی هم بر این بوده که چنین تصویر ذهنی‌ای در ذهن مخاطبانش شکل بگیرد تا بتواند به تحقق بخشیدن مقصود حقیقی‌اش نزدیک شود، که در ادامه آنرا زیر ذره‌بین قرار خواهیم داد. تم رنگی خاکستری گاها متمایل به قهوه‌ای و دیالوگ‌هایی که کاراکتر‌ها را موجوداتی بی‌تفاوت و بی‌رغبت نسبت به زندگی‌های به ظاهر کثیف‌شان نشان می‌دهد؛ و فشار اجتماعی و اقتصادی شدیدی که متحمل می‌شوند تماما در حال زمینه‌چینی برای خط داستانی میانی و اصلی فیلم هستند.

بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا

بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا
بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا, فیلم فلسفی خدا, فیلم فلسفی در مورد خدا, فیلم در مورد خدا, فیلم های در مورد خدا, فیلم اثبات خدا, فیلم رد کردن خدا, فیلم رد خدا

این فرم خاص از زمینه‌چینی در حقیقت یکی از اجزای بنیادی قصه نیز هست که بیانگر تمایز و کنتراست شدید میان “منطقه” و محیط شهری و ماشینی محل سکونت کاراکتر‌هایش است. که این اختلاف و فاصله‌ی قابل ملاحضه چه از نظر فنی و هنری و چه از نگرش مفهومی و فلسفی، در حقیقت به قصد آزمایش و بررسی باور‌های مردم، و میزان ایمان و در نتیجه انسانیت ایشان است. لازم به ذکر است که اتمسفر سنگین و دستوپیایی‌شکل شهر، شاید برای دوست‌داران آثاری با فضاسازی پادآرمان‌شهر و این‌چنینی خالی از لطف نباشد، همینطور که برای من نبوده است.

بیشتر بخوانید:

از همراهی شما تا انتهای نوشتار بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا سپاس‌گزار هستیم. حتما ما را با نظرات خود در رابطه با این نوشتار، آگاه کنید. شما می‌توانید به عنوان نویسنده مهمان در سایت فیگار عضو شوید و علاوه بر اشتراک نظرات خود در رابطه با مقاله‌ها، نقد فیلم ، نقد سریال ، اخبار سینما و مطالب خودتان را نیز انتشار دهید. برای مطالعه فراخوان مرتبط با آن بر روی لینک نویسنده مهمان کلیک نمایید. در ضمن شما همراهان عزیز می‌توانید به اینستاگرام فیگار جهتِ شناختِ مهمترین فیلم های ژانرهای مختلف و خلاصه نقد و بررسی‌های فیلم‌های روز دنیا مراجعه کنید.


One thought on “معرفی و تحلیل بهترین فیلم های فلسفی در مورد خدا ؛ خدا را در فیلم جُستن

  1. سلام. بنظرم زیبنده شما که در حال تولید محتوای فاخر هستید اینهمه تبلیغات… نیست. اگر مالک سایت هم نباشید بهترست برای خودتان یک وبگاه که هزینه چندانی ندارد راه‌اندازی فرمایید تا متن تحت شعاع حاشیه قرار نگیرد.
    مهمترین بخش فیلم π، کدگذاری های روانفسکی در اطاق _خانه_ماکسیمیلیان _ کوهن اتفاق می‌افتد که با ظرافت بتصویر و با زیرکی عین قطعات پازل کنارهم قرار گرفته اند می‌باشد.
    کابالیست ها_هر تعریفی غیر پاپیسم و پیشتر یوحناو …-در قرون وسطی عین جادوگران! توسط کلیسا دستگیر با اعتراف گیری وحشیانه آن دوران به صلیب کشیده و در آتش مدعیان رحمانیت خدا و مسیحیت سوزانده میشدند.
    دوران سیاه حکومت کلیسا سوژه فیلم های قرون وسطایی شده که همگی بصورت معناداری به نفی خدا نمی‌پردازند چون اساسا هر تفکری بجز پاپیسم و نمایندگان الله کافر و مشرک محسوب و به وحشیانه ترین شکل ( لطف پاپ ها در دوران حکومت کلیسا چنین بود تا در آتش روح گناهکاران تطهیرو بجای جهنم به بهشت_ زورکی_ فرستاده شوند!) میشدند و هنوز ذهن بشر و سیاست زیر سایه تکفیر قرار و احتیاط نیز شرط عقل می‌باشد.
    پس نکته مهم در بررسی تمام آثار ادبی،هنری و سینمایی جهان، زمان تولید آنها می‌باشد.
    ابهام در شکل گیری رابطه کوهن و زن کارگزار ، تعداد قفل‌های زیاد درِ ورودی خانه‌ ، واگذاری مکاشفه بر عهده اقلیدوس، بازار بورس و سوالات باقیمانده سکانس پایانی با یک لبخندمیتوانند توجیهی فشاری باشد که از سوی کاسبان دین قرون وسطایی و عهد جدید هلوکاستی بر روی خالق اثر بوده باشد.
    تنهایی، افسردگی، جامعه گریزی، فردگرایی و فشاری که کوهن در فیلم تحمل می‌کند به جذابیت اثر کمک چندانی نکرده هر چند باید در نظر داشت کارگردان فیلم در اولین ساخته سینمایی دنیای دوران خود قرار و تلاشی که برای تلطیف فضای این اثر میبینم بنوعی برای در امان نکته داشتن اثر از گزند کاسبان دین که هنوز بزرگترین چالش برگزار کنندگان جشنواره های سینمایی جهان میباشد و …
    _ بر همین اساس می‌توان اعتقاد نظری و مبانی فکری روانفسکی را تا حدودی نزدیک‌ به فروید و عرفان های حلقه همچون کابالایسم_اثبات وجود خالق نه خدا با علم ریاضی و … _ ارزیابی نمود.
    بنظرم استاکر تارکوفسکی مکمل π بوده و مخاطبان علاقه مند به آثار فلسفی و نظری میتوانند پاسخ سوالات ذهنی باقیمانده خود را در این فیلم پیدا کنند.
    برای تجربه نوشتن، نوشتم …
    موفق باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *