سه گانه مرد آهنی جزو پرطرفدارترین آثار دنیای سینمایی مارول است، اما 10 واقعیت تلخ در مورد فیلم های مرد آهنی وجود دارد که باید بدانید.
سه گانه مرد آهنی دنیای سینمایی مارول ممکن است این فرنچایز را شروع کرده باشد و یکی از مهمترین قهرمانان آن را معرفی کرده باشد، اما تماشای مجدد سه فیلم مرد آهنی پس از پایان آن، چند حقیقت تلخ را برجسته میکند. از سال 2008، مرد آهنی آغاز دنیای سینمایی مارول بود. اگرچه در آن زمان کمی بیش از یک مزاحمت بود، دنیای مشترک بعدی یکی از بزرگترین و موفقترین فرنچایزهایی را که تا به حال ساخته شد، ایجاد کرد و بهترین فیلم های مارول به پروسه ساخت رسیدند.
این سه گانه با مرد آهنی 2 در سال 2010 ادامه یافت و با مرد آهنی 3 در سال 2013 به پایان رسید. بازی رابرت داونی جونیور در نقش تونی استارک اغلب به عنوان یکی از برترین بازیگران مرد در دنیای سینمایی مارول مورد ستایش قرار میگیرد و قهرمان او به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از روایت این فرنچایز عمل میکند. اگر نمیدانید که آثار دنیای مارول را چطور تماشا کنید، میتوانید به مقاله ترتیب دیدن فیلم ها و سریال های مارول تا سال 2025 مراجعه نمایید. در این مقاله از فیگار 10 واقعیت تلخ در مورد فیلم های مرد آهنی را بررسی خواهیم کرد.
10 واقعیت تلخ در مورد فیلم های مرد آهنی
واقعیت های ناراحت کننده از فیلم های مرد آهنی
شما میتوانید فهرست 10 واقعیت تلخ در مورد فیلم های مرد آهنی را در یک نگاه در لیست زیر مشاهده کنید:
- تغییر بازیگر رودی رودز مشکل بزرگی است
- سه گانه مرد آهنی جاستین همر را هدر دادن
- شهرت بد مرد آهنی 2 کاملاً شایسته نیست
- وطن پرست آهنی تنها یک شوخی بیمزه بود
- شخصیتهای فرعی کمتر مورد استفاده قرار میگیرند
- پیچش داستانی ماندارین بسیار بد بود
- پایان مرد آهنی 3 بی معنی است
- مرد آهنی MCU بدون دیگر قهرمانان خوب نبود
- مسائل سلامت روان تونی به خوبی نشان داده نشد
- سه گانه مرد آهنی آنطور که نوستالژی نشان میدهد بینقص نیست
مقالات مکمل:
سه گانه مرد آهنی جزو بهترین فیلم های ابرقهرمانی میباشد، اما حقایقی در مورد آن وجود دارد که نشان میدهد این سه گانه به اندازهای که از آن تعریف میکنند خوب نیست. هیچ شکی در این مورد نیست که شخصیت مرد آهنی جزو فوق العادهترین قهرمانان مارول است، اما میتوانست سه گانه بهتری داشته باشد. برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد مرد آهنی میتوانید مقاله بهترین کمیک های مرد آهنی را مطالعه نمایید. در ادامه به 10 واقعیت تلخ در مورد فیلم های مرد آهنی میپردازیم.
تغییر بازیگر رودی رودز مشکل بزرگی است
در فیلم مرد آهنی 1، ترنس هاوارد نقش سرهنگ جیمز رودز، بهترین دوست تونی استارک را بازی کرد. پس از بروز مشکلاتی بین هاوارد و مارول، این نقش برای قسمت دوم با دان چیدل برای ایفای نقش رودی مجدداً انتخاب شد. حتی با آگاهی از تغییر، تماشای مجدد آن فوقالعاده سخت است، زیرا هر دو بازیگر انرژیهای کاملاً متفاوتی را به نقش وارد میکنند.
اگرچه درام پشت صحنه در نهایت تغییر را اجتناب ناپذیر کرد، اما این تغییر آنقدر آشکار است که جهش شخصیت از مرد آهنی 1 به مرد آهنی 2 بخش خوبی از بهتر شدن این سه گانه را خراب میکند. رودی در نهایت به عنوان ماشین جنگی معرفی شد و برای اطلاعات بیشتر در مورد این شخصیت میتوانید مقاله بهترین کمیک های ماشین جنگ را مطالعه کنید.
سه گانه مرد آهنی جاستین همر را هدر داد
اگرچه جاستین همر ممکن است مهمترین شخصیت منفی مارول نباشد، اما او یکی از بهترین شرور های مارول است که پتانسیل بالایی داشت. اعلام حضور بازیگر مشهور سم راکول در این نقش بسیار خوشایند بود، اما پس از یک بار حضور در مرد آهنی 2، واضح است که ترکیب امیدوارکننده بازیگر و شخصیت کاملاً هدر رفته است.
جاستین همر یکی از عناصر بهتر مرد آهنی 2 است و احتمالاً میتوانست نقش جالبی در این فرنچایز داشته باشد، اما این واقعیت که هرگز محقق نشد، بیش از یک دهه بعد به نظر یک فرصت بزرگ از دست رفته است. شاید سریال جنگهای زرهی بتواند همر را بازگرداند و فرصتهای بیشتری به او بدهد.
شهرت بد مرد آهنی 2 کاملاً شایسته نیست
به خوبی مستند شده است که بسیاری از چیزها با مرد آهنی 2 اشتباه پیش رفتند، اما پس از تماشای مجدد این سه گانه، فیلم دوم به همان اندازه که شهرتش نشان میدهد بد نیست. علاوه بر معرفی بیوه سیاه به MCU، پیشرفت طبیعی مضامین مرد آهنی را نیز مورد بررسی قرار داد و تونی استارک را وادار کرد تا مسئولیتهای اخلاقی ساختههایش را بررسی کند و به طرز ماهرانهای تغییر کلی شخصیت را از خودشیفتگی به قهرمانی تقویت کرد.
اگرچه این در واقع فیلمی با بیش از چند موضوع است، اما داستان آن کاملاً سنجیده و تا حدودی قابل تأمل است و از قسمت اول مرد آهنی با منطق بیشتر از آن چیزی که اعتبار دارد دنبال میشود. اگر به شخصیت مرد آهنی علاقهمند هستید، مقاله قوی ترین زره های مرد آهنی میتواند برای شما جذاب باشد.
وطن پرست آهنی تنها یک شوخی بیمزه بود
اگرچه فیلم مرد آهنی 2 در اوایل MCU منتشر شد، تعداد قابل توجهی از شخصیتهای کمیک را معرفی کرد. یکی از آنها وطن پرست آهنی بود، اگرچه به جای نورمن آزبورن، جیمز رودز آن را هدایت میکرد. حضور وطن پرست آهنی در MCU حتی کل فیلم هم دوام نیاورد و در عوض قبل از اینکه رودز لباس سنتی ماشین جنگی خود را بپذیرد به چند شوخی خلاصه شد.
شوخی که آزبورن آیرون پاتریوت به MCU راه پیدا میکند، هنوز پس از گذشت بیش از 10 سال به نتیجه نرسیده است و باعث میشود که ارجاعات فیلم مرد آهنی 2 هم ارزان و هم کاملاً ضعیف به نظر برسد. میهن پرست آهنی جزو نا امیدکننده ترین شخصیت های دنیای سینمایی مارول میباشد.
شخصیتهای فرعی کمتر مورد استفاده قرار میگیرند
اگرچه سه گانه مرد آهنی بر قهرمان اصلی خود متمرکز است، اما تعداد انگشت شماری از شخصیتهای کلیدی MCU را نیز معرفی میکند. ماشین جنگی، بیوه سیاه و نیک فیوری همگی برای اولین بار در این سه گانه حضور دارند و علیرغم اهمیت بسیار زیاد آنها برای فرنچایز گستردهتر، آنها به ندرت ظاهر میشوند.
ممکن است MCU در مراحل ابتدایی خود بوده باشد، اما عدم تمرکز بعدی بر داستانهای انفرادی این شخصیتها باعث میشود در مقایسه با فیلمهای مرد آهنی، فقدان زمان نمایش آنها در صفحه نمایش ناامیدکنندهتر به نظر برسد. در آن زمان، گنجاندن آنها یک مزاحمت جالب از آنچه قرار بود اتفاق بیفتد به نظر میرسید، اما با نگاهی به گذشته، احساس میکنیم که باید زمان بیشتری برای آنها صرف میشد.
پیچش داستانی ماندارین بسیار بد بود
در طول سالها، MCU از پیچشهای داستانی بسیاری استفاده کرده است که بسیاری از آنها عالی هستند. با این حال، یکی از مواردی که تقریباً در سراسر جهان مورد تحقیر قرار گرفت، افشای تکان دهنده مرد آهنی 3 بود که ماندارین که یکی از نمادین ترین دشمنان مرد آهنی است، چیزی جز بازیگری نبود که به دستور دانشمند دیوانه آلدریچ کیلیان استخدام شده بود.
پس از 10 سال، هنوز به طرز باورنکردنی ثابت میماند و یک شخصیت شرور مهم مرد آهنی را به طور کامل از کمیکها هدر میدهد و همچنین انطباق بسیاری از داستانها را در این روند غیرممکن میکند. اگر به پیچشهای داستانی مارول علاقهمند هستید، میتوانید مقاله بهترین پیچش های داستانی در فیلم های فاز 1 تا 4 دنیای سینمایی مارول را مطالعه نمایید.
پایان مرد آهنی 3 بی معنی است
مرد آهنی 3 از وقایع فیلم انتقام جویان پیروی میکند و تا حد زیادی بر روی تونی استارک تمرکز دارد که خود را به عنوان یک قهرمان در پی نبرد نیویورک ارزیابی خواهد کرد. پس از مبارزه با یک دشمن بسیار خطرناک، این سه گانه با تصمیم استارک به پایان میرسد که تصمیم میگیرد لباسهای مخصوص خود را نابود کند و از زندگی خود به عنوان یک ابرقهرمان کناره گیری نماید تا با پپر پاتس باشد.
در زمان انتشار، پایانی شیرین و مناسب برای قوس روایی قهرمان بود. با این حال، برای فیلم انتقام جویان: عصر اولتران، بازنشستگی استارک به پایان رسید تا او دوباره به تیم قهرمانان MCU ملحق شود و به طور عطف به پایان سه گانه مرد آهنی ضربه زد. این موضوع میتواند یکی از سوتی های دنیای سینمایی مارول باشد.
مرد آهنی MCU بدون دیگر قهرمانان خوب نبود
دو فیلم اول مرد آهنی قبل از انتقام جویان اکران شدند و این سه گانه اندکی پس از اولین فیلم تیمی دنیای سینمایی مارول به پایان رسید. تماشای مجدد قوس سه فیلم، یک دهه بعد نشان میدهد که مرد آهنی MCU به عنوان شخصیتی با قهرمانان دیگر بهتر است و باعث میشود که در مقایسه با بازیهای انفرادیاش خیلی کمتر دلسوز به نظر برسد. بدون نمایش ویژگیهای رهبری رستگارانهاش، استارک به سادگی در بیشتر سهگانه مرد آهنی مغرور ظاهر میشود و واضح است که این شخصیت در فیلمهای انتقامجویان در بهترین حالت خود قرار داشت.
مسائل سلامت روان تونی به خوبی نشان داده نشد
در طول سه گانه مرد آهنی در MCU، این قهرمان با مشکلات زیادی روبرو شد و سه گانه خود او از بیرون رفتنهای انفرادی نیز از این قاعده مستثنی نیست. مرد آهنی 2 به شدت حاکی از این است که اعتیاد استارک به یک مشکل تبدیل شده است، در حالی که مرد آهنی 3 قهرمان را میبیند که پس از وقایع انتقام جویان با PTSD مبارزه میکند.
متأسفانه، شیوهای که سه گانه مرد آهنی مسائل مربوط به سلامت روان استارک را به تصویر میکشد، تا حدودی غیرمسئولانه است، زیرا در هر دو مورد، مشکلات به سختی پیش از حل شدن راحت و با حداقل تصدیق حل میشوند. رسیدگی به چنین موضوعات حساسی به ندرت آسان است و تماشای مجدد این سه گانه نشان میدهد که فیلمها تا چه حد به نگرانیهای روانی استارک بی توجهی کردند.
سه گانه مرد آهنی آنطور که نوستالژی نشان میدهد بینقص نیست
بهعنوان اولین قهرمان MCU و یکی از محبوبترین آنها، بازیهای انفرادی مرد آهنی با احترام زیادی مورد توجه قرار میگیرد. با این حال، تماشای مجدد این سه گانه یک دهه بعد نشان میدهد که فیلمها آنقدرها که شهرتشان نشان میدهد بینقص نیستند. از بسیاری جهات، فیلمها کمدی را در لحظههای اشتباه پیش میبرند و بر اساس صحنه به صحنه، بین جدیت و سادهروی چرخ میزنند.
آنها همچنین عناصر کلیدی اسطورههای شخصیت را نادیده میگیرند و با سرعت از وقایع مهم عبور میکنند. اگرچه فیلمهای سه گانه مرد آهنی به درستی در MCU مورد احترام هستند، تماشای مجدد آنها پس از 10 سال ثابت میکند که آنها از کامل بودن فاصله زیادی دارند.
بیشتر بخوانید:
- شخصیت هایی که میتوانستند به جای مرد آهنی بشکن بزنند و زنده بمانند
- 10 شخصیت که میتوانند شرور فیلم ثور 5 باشند
- 10 چیزی که طرفداران فکر نمیکردند در MCU ببینند
- بحث برانگیزترین انتخاب شخصیت در فاز اول مارول
- شخصیت هایی از دنیای سینمایی مارول که محبوب نبودند
از همراهی شما تا انتهای نوشتار 10 واقعیت تلخ در مورد فیلم های مرد آهنی سپاسگزار هستیم. حتما ما را با نظرات خود در رابطه با این نوشتار، آگاه کنید. شما میتوانید به عنوان نویسنده مهمان در سایت فیگار عضو شوید و علاوه بر اشتراک نظرات خود در رابطه با مقالهها، نقد فیلم ، نقد سریال ، اخبار سینما و مطالب خودتان را نیز انتشار دهید. برای مطالعه فراخوان مرتبط با آن بر روی لینک نویسنده مهمان کلیک نمایید. در ضمن شما همراهان عزیز میتوانید به اینستاگرام فیگار جهتِ شناختِ مهمترین فیلم های ژانرهای مختلف و خلاصه نقد و بررسیهای فیلمهای روز دنیا مراجعه کنید.