همنواز

نقد فیلم آخرین چیزی که مری دید (The Last Thing Mary Saw) ؛ نقدِ مسیحیت یا ترس؟

متن حوای اسپویلر است. خدمتکاری نیمه‌برهنه روی مشتی برنج روی زمین زانو زده است. جسد پیرزنی در تابوت است. دخترِ خانه خدمتکار شده است و در انتظار مرگ دیگران است. این صحنه دهشتناک ماحصل فیلمی است که در نقد فیلم آخرین چیزی که مری دید به آن خواهیم پرداخت.

داستان The Last Thing Mary Saw در سال 1843 داستانی رخ می‌دهد. داستانی که اهالی شهر و روستا را متحیر می‌کند. دختری به نام مری کور شده و تمام اعضای خانواده‌اش کشته شده‌اند. پلیس متحیر است و در پی یافتن حقیقت او را بازجویی می‌کند.

ای پدر ما که در آسمانی، نام تو مقدس باد. ملکوت تو بیاید. اراده تو چنان‌که در آسمان است، بر زمین نیز کرده شود. نان کفاف ما را امروز به ما بده و گناهان ما را ببخش چنان‌که ما نیز، آنانکه بر ما گناه کردند را می‌بخشیم و ما را در آزمایش میاور، بلکه از شریر رهایی ده زیرا ملکوت، قدرت و جلال از آن توست تا ابدالاباد، آمین.

این متن دعای ربانی در ترجمه فارسی قدیم بر اساس انجیل متی است. دعایی که در ادامه نقد The Last Thing Mary Saw به آن خواهم پرداخت. چون اساس این فیلم روی همین دعا بنا نهاده شده است.

نقد فیلم آخرین چیزی که مری دید

زانو بزن و تادیب شو!

فهرست مطالبی که در ادامه نوشتار نقد فیلم آخرین چیزی که مری دید خواهید خواند به شرح زیر است:

قد The Last Thing Mary Saw
نقد The Last Thing Mary Saw

معبد آرزوهای زمینی شاید عشقی باشد که در سال 1843 میان دو دختر اوج گرفت و آنها با شدیدترین عقاید مسیحی مجازات شدند و دست از عشق برنداشتند.

نگاه فیلم به عشق نگاهِ نسبتا جذابی است. تعریف خوبی ارائه می‌دهد. کاری به همجنسگرا یا استریت بودن عشق ندارم. هویت عشق مد نظرم است: خطرپذیری، طالب هیجان بودن، لذت از مخفی نگاه داشتنش و در نهایت وصال.

ساختار

داستان فیلم آخرین چیزی که مری دید, تحلیل فیلم آخرین چیزی که مری دید, بررسی فیلم آخرین چیزی که مری دید
داستان فیلم آخرین چیزی که مری دید, تحلیل فیلم آخرین چیزی که مری دید, بررسی فیلم آخرین چیزی که مری دید

از جهت ساختار و فرم باید اذعان کرد دکوپاژهای پرسپکتیو توجه من را جلب کرد و می‌شود گفت تا حدودی در خدمت محتوا بود. ازین جهت که شما در اکثر مواقع سه نفر را در راستای هم در کادر می‌بینید که هر کدام کارکردِ شکنجه‌گر و یا معصومانه خودرا در همان پرسپکتیو سه نفره یا بیشتر ایفا می‌کردند که در ارتباط با نفرات دیگر حاضر در کادر بود.

نورپردازیِ شمع‌وار و اساسا رنگ سردِ فیلم هم متناسب با محتوای ترسناک آن بود و در خدمت محتوا عمل می‌کرد.

بیشتر بخوانید:

آمیزش سنت و مذهب

تحلیل فیلم آخرین چیزی که مری دید, بررسی فیلم آخرین چیزی که مری دید, داستان The Last Thing Mary Saw
تحلیل فیلم آخرین چیزی که مری دید, بررسی فیلم آخرین چیزی که مری دید, داستان The Last Thing Mary Saw

زمانی داستایوفسکی نویسنده شهیر روس در اثر خود به نام برادران کارامازف در جایی از قول یکی از شخصیت‌های رمان خود نوشته بود “اگر خدا نباشد، هر کاری مجاز است”. اگر قرار بود امروز داستایوفسکی رمانش را با بازخوانی وضعیت جهان می‌نوشت آیا بازهم همین گزاره را پیش می‌کشید؟

در نقد فیلم آخرین چیزی که مری دید، می‌بینیم در هم آمیختنِ سنت و مذهب در جهانِ فیلم چیزی را پدید آورده که در ماهیتِ زبانی به آن دگماتیسم می‌گویند. دگماتیسمی که تبدیل به سادیسم شده و افراد خانواده با نام خدا هر بلایی سر مری و النور می‌آورند.

نقد فیلم آخرین چیزی که مری دید

نقد فیلم آخرین چیزی که مری دید
نقد فیلم آخرین چیزی که مری دید

اگر به کلام داستایوفسکی بازگردیم شاید بتوان گفت او با طرح گزاره خود درباره حضور خدا نوعی افق اخلاقی که به کارکرد دین مطرح می‌شود را برای جامعه مطرح کرده بود اما با یک نگاه ضمنی به تاریخ بشریت و وضعیت کنونی (مخصوصا در خاورمیانه) متوجه خواهیم شد کلام او کمی از روی ناآگاهی بوده است. با تحلیل فیلم آخرین چیزی که مری دید همراه ما باشید.

ایراد محتوایی

نقد فیلم آخرین چیزی که مری دید, نقد The Last Thing Mary Saw, داستان فیلم آخرین چیزی که مری دید
نقد فیلم آخرین چیزی که مری دید, نقد The Last Thing Mary Saw, داستان فیلم آخرین چیزی که مری دید

ورای مسئله دین و سنت، نکته‌ای که درین فیلم ذهن را آزار می‌دهد و به اصطلاح به شعور مخاطب توهین می‌کند کلکی است که فیلم‌نامه‌نویس محترم به ما زده:

مسئله ساده‌ست. دختر خانه با خدمتکار رابطه هم‌جنسگرایانه دارد و این مسئله در نگاه اعضای خانواده علی الخصوص مادربزرگ محترمه ناپسند، شنیع، به دور از اخلاق و مهم‌تر از همه گناه کبیره محسوب می‌شود.

نقد فیلم آخرین چیزی که مری دید

نقد فیلم آخرین چیزی که مری دید
نقد فیلم آخرین چیزی که مری دید

خب چرا خدمتکار را بیرون نمی‌اندازند؟ من به شما جواب می‌دهم: چون فیلم تمام می‌شد و دیگر ساحتی برای ارائه صحنه‌های احمقانه‌ی ماورا الطبیعه فیلم پیدا نمی‌شد.

شاید پاسخ فیلم‌نامه‌نویس محترم این باشد: در این خانواده‌ها رسم نیست خدمتکار را بیکار رها کرد و می‌بایستی به خانواده‌ای دیگر سپردش. جواب بنده حقیر هم به ایشان می‌تواند این باشد که چطور رسمی است که لخت و نیمه برهنه شکنجه دادن کسی حلال است و بیرون کردن و اخراجش حرام؟

جواب احتمالی بعدی هم این است: کل این فیلم داستانی بود که در کتابی مصور نوشته شده بود. با این جواب هم مشکلی ندارم ولی هر داستانی باید منطقی داشته باشد و مهم‌تر از همه منطق خودش را نقض نکند.

این‌ها از همان دسته تیریک‌های فیلم‌سازی هستند که برای پیش‌برد روندِ روایی فیلم می‌زنند و مخاطب را جای خر می‌گذارند.

شکنجه

نقد فیلم آخرین چیزی که مری دید, نقد The Last Thing Mary Saw, داستان فیلم آخرین چیزی که مری دید
نقد فیلم آخرین چیزی که مری دید, نقد The Last Thing Mary Saw, داستان فیلم آخرین چیزی که مری دید

در ابتدای این نوشتار به دعای ربانی اشاره داشتم و حالا میخوا‌هم به سراغ کارکردش در فیلم بروم. در دوران فرمانروایی مطلق کلیسای کاتولیک در اروپا، بسیاری در دادگاه‌های تفتیش عقاید متهم به ارتداد، شرک و جادوگری و همجنسگرایی می‌شدند. این افراد ابتدا محکوم به تحمل شکنجه و نهایتا اعدام به صورت‌های بسیار غیرانسانی می‌گشتند.

نهایتا پاپ ژان پل دوم با تایید دوره مشهور به “جنایات کلیسا” برای نخستین‌بار در تاریخ کلیسای کاتولیک، با “اشتباه” خواندن بیش از صد عمل کلیسا در آن دوران، از قربانیان شکنجه و مردم جهان عذرخواهی کرد. کشیش‌های مسیحی در دوران موسوم به “قرون وسطی” به “تفتیش عقاید” در محکمه‌های بازجویی دینی روی آورده بودند.

کارکرد امر ماورا الطبیعه در فیلم

تحلیل فیلم آخرین چیزی که مری دید, بررسی فیلم آخرین چیزی که مری دید, داستان The Last Thing Mary Saw
تحلیل فیلم آخرین چیزی که مری دید, بررسی فیلم آخرین چیزی که مری دید, داستان The Last Thing Mary Saw

احتمالا باید دست و پای کارگردانی که بدون توسل به ماورا الطبیعه فیلم ترسناک می‌سازد را بوسید. فیلم‌های ترسناک عموما با چنگ انداختن به سخیف‌ترین حالاتِ ماورا الطبیعه سعی در ترساندن و دراماتیزه کردن دارند.

داستان فیلم آخرین چیزی که مری دید حول محور کتابی است که روند اتفاقات خانواده مَری را پیش‌بینی می‌کرد، جادوگری مادربزرگ، زنده شدنش پس از مرگ و پسری که از جانب او فرستاده شد و… همه و همه هیچ کارکردِ دراماتیک در فیلم نداشتند و صرفا برای یک هدف طراحی شده بودند: ترساندن مخاطب.

در بررسی فیلم آخرین چیزی که مری دید این مسئله هیچ‌مشکلی ندارد که شما صرفا فیلمی بسازید تا مخاطب را بترساند و هیچ هدف دیگری هم در کار نباشد. اما امر ترساندن هم در این فیلم اتفاق نمی‌افتد. به دلیل عدم روش‌مند بودن (در راستای هدف) و دوری فیلم از هارمونیِ آرتیستیک فیلم خوب از آب در نیامده است.

کلام هیچکاک

نقد فیلم آخرین چیزی که مری دید, نقد The Last Thing Mary Saw, داستان فیلم آخرین چیزی که مری دید
نقد فیلم آخرین چیزی که مری دید, نقد The Last Thing Mary Saw, داستان فیلم آخرین چیزی که مری دید

نقد فیلم آخرین چیزی که مری دید را با بخشی از مصاحبه آقای هیچکاک تمام میکنم. ایشان در بخشی از گفتگوی خود که در کتاب “همیشه استاد-آلفرد هیچکاک و سینمایش/به کوشش مسعودفراستی” چاپ شده است می‌گوید:

“برای فیلمسازان دستورکارهایی هست که باید با دلایل درست بکار برند. نیازی به مفاهیم ژرف نیست. من به پیام فیلم توجه ندارم. من مانند نقاشی هستم که گل می‌کشد.

ساخت فیلم پول فراوان می‌خواهد که مال دیگران است. وجدانم می‌گوید باید پول را به آن‌ها برگردانم. سینما پرده ایست که در برابر کلی صندلی باید آن را پر کرد. باید تعلیق آفرید تا مردم دلسرد نشوند.

اگر سیندرلا هم می‌ساختم تماشاگران زمانی خوشحال می‌شدند که در کالسکه، مرده‌ای می‌گذاشتم. تماشاگران برای برخی فیلم‌هایم از زور اضطراب فریاد می‌زنند. من از این پیشامد خوشم می‌آید. من روش داستان‌گویی را از خود داستان بیشتر دوست دارم”

بیشتر بخوانید:

از همراهی شما تا انتهای نوشتار نقد فیلم آخرین چیزی که مری دید سپاس‌گزار هستیم. حتما ما را با نظرات خود در رابطه با این نوشتار آگاه کنید. شما می‌توانید به عنوان نویسنده مهمان در سایت فیگار عضو شوید و علاوه بر اشتراک نظرات خود در رابطه با مقاله‌ها، نقد‌ها و مطالب خودتان را نیز انتشار دهید. برای مطالعه فراخوان مرتبط با آن بر روی لینک نویسندگی مهمان کلیک نمایید.


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *