نقد فیلم مونیخ لبه جنگ (2021 Munich The Edge of War) ؛ توقف یا تمسخرِ هیتلر!؟

در نقد فیلم مونیخ لبه جنگ به سراغ فیلمی بر اساس واقعیت و بر پایه رمان “مونیخ” نوشته رابرت هریس می‌رویم. نویسنده دو دیپلمات جوانِ نسبتا خیالی را به رمان خود اضافه کرده است و فیلمی دراماتیک به ما عرضه شده است. با نقد 2021 Munich The Edge of War همراه ما باشید.

هریس در رمان خود چهار روز از امضای قرارداد توافقنامه مونیخ در سپتامبر ۱۹۳۸ را توصیف می‌کند که در آن آدولف هیتلر، نویل چمبرلین، ادوار دالادیه و بنیتو موسولینی در مورد واگذاری مناطق آلمانی چکسلواکی به آلمان توافق کردند.

به گفته هریس، چمبرلین قصد آرام کردن اروپا را داشت که شکست خورد، زیرا هیتلر به هر قیمتی جنگ می‌خواست. او در مورد اقدام چمبرلین می‌نویسد: “اما ارزش امتحان کردن را داشت چرا که به متفقین این اختیار اخلاقی را داد که علیه هیتلر بجنگند.”

نقد فیلم مونیخ لبه جنگ

تقلیل‌گرایی در نقدِ جنگ دوم جهانی

فهرست مطالبی که در ادامه نوشتار نقد فیلم مونیخ لبه جنگ خواهید خواند به شرح زیر است:

نقد 2021 Munich The Edge of War
نقد 2021 Munich The Edge of War

مونیخ  لبه جنگ یک فیلم درام بریتانیایی محصول ۲۰۲۱ به کارگردانی کریستین شوچو و بر اساس فیلمنامه‌ای از بن پاور است. جرمی آیرونز، جرج مکای، یانیس نیوونر، ساندرا هولر، لیو لیزا فریس، آگوست دیل، جسیکا براون فیندلی، آنجلی موهندرا و اولریش ماتس در این فیلم بازی می‌کنند.

آغازِ سیاسی

نقد فیلم مونیخ لبه جنگ, نقد 2021 Munich The Edge of War, داستان فیلم مونیخ لبه جنگ
نقد فیلم مونیخ لبه جنگ, نقد 2021 Munich The Edge of War, داستان فیلم مونیخ لبه جنگ

داستان فیلم مونیخ لبه جنگ در سال 1932 رخ می‌دهد. هیو لگت، پل فون هارتمن و دوست دخترش لنا فارغ التحصیلی خود را از دانشگاه آکسفورد جشن می‌گیرند. پس از مدتی هارتمن اصرار دارد که برای تجربه “آلمان جدید” به مونیخ رفته و او را ملاقات کنند.

شش سال بعد، لگت به عنوان منشی نویل چمبرلین (نخست وزیرِ وقتِ بریتانیا) کار می‌کند و اروپا در آستانه جنگ است. چمبرلین تلاش می‌کند تا به هر قیمتی با آدولف هیتلر صلح کند، حتی اگر به آلمان اجازه دهد کنترل سودتنلند را از چکسلواکی (متحد بریتانی) بگیرد.

چمبرلین با بازی خوبِ جرمی آیرونز در تلاش برای توقف عملیات نظامی به بنیتو موسولینی نامه می‌نویسد. این حرکت او ظاهرا کار می‌کند و هیتلر با دعوت از چمبرلین و نخست وزیر فرانسه ادوارد الادیر برای کنفرانسی به مونیخ موافقت می‌کند.

یارانِ غار

داستان Munich The Edge of War, تحلیل فیلم مونیخ لبه جنگ
داستان Munich The Edge of War, تحلیل فیلم مونیخ لبه جنگ

در نقد فیلم مونیخ لبه جنگ و در بهبوهه این اتفاقات ما با زندگی دو کاراکتر اصلی (هیو لگت و پل هارتمن) با تدوین موازی و پُرریتمِ کارگردان آشنا و آشناتر می‌شویم. دو دوستِ قدیمی که حالا در دو جبهه متفاوت قرار گرفته‌اند. دو دوستی که من را به یاد دکتر شاپور بختیار و مهندس بازرگانِ خودمان انداختند.

هارتمن به عنوان مترجم در وزارت امور خارجه در برلین کار می‌کند در حالی که مخفیانه با یک ژنرال (ورماخت) در تلاش برای سرنگونی هیتلر در صورت موافقت مقامات ارشد ارتش است.

هارتمن توسط معشوقه‌اش (هلن وینتر) سندی به سرقت رفته به دستش می‌رسد. سندی که نشان می‌دهد هیتلر قصد تسخیر اروپا را دارد. در داستان Munich The Edge of War هارتمن و دیگران دوباره گرد هم می‌آیند و توافق می‌کنند که تحویل اطلاعات به چمبرلین در زمانی که او در مونیخ است بهترین گزینه آنهاست.

هارتمن فاش می‌کند که یک همکلاسی قابل اعتماد سابق به نام لگت دارد که احتمالا می تواند کمک کند. سر هوراس ویلسون و یکی از مقامات ارشد MI6 در مورد سندی که هارتمن در اختیار دارد با لگت تماس می‌گیرند و او موافقت می‌کند که علی‌رغم خطرات مرتبط با جاسوسی به آنها کمک کند.

رنگ و بوی جذاب

بررسی فیلم مونیخ لبه جنگ, نقد مونیخ لبه جنگ, نقد Munich The Edge of War 

سکانسِ ملاقات لگت و همسرش در رستوران تناقض دراماتیکی را در ذهن من اختراع کرد. نور و رنگِ نرمِ داخل رستوران و فضای خشن بیرون به شکل شاعرانه‌ای طراحی شده بود. همچنین بازی خوبِ جسیکا براون در انتقال حس عشق به مخاطب موثر است.

در تحلیل فیلم مونیخ لبه جنگ ماسکِ ضد گاز اشک‌آورِ پسر لگنت نیز در ابتدای فیلم نویدبخش و نمادی از شروع جنگی به نظر می‌رسد که لگت در تلاش است از وقوع آن جلوگیری کند.

هالیوود در خدمت متفقین

نویل چمبرلین
راست: نویل چمبرلین در فیلم, چپ: نویل چمبرلینِ واقعی, بازیگرش از خودش جذاب‌تر نباشد کم ندارد

همان‌طور که می‌دانید حدود هفتاد سال است که سینمای جهان در خدمت امپریالیسمِ فرهنگیِ غرب و بسط نگرش‌های جامعه‌شناختی و گاها تحرفِ تاریخِ آمریکا و انگلیس نسبت به جنگ دوم جهانی است.

در بررسی فیلم مونیخ لبه جنگ کافی است در ذهن خود مرور کنید فیلم‌هایی را که در مورد واقعه هولوکاست و در کل ظلم علیه یهودی‌ها ساخته شده و مقایسه‌اش کنید با تعداد فیلم‌هایی که در مورد بمب‌باران اتمی آمریکا ساخته شده است.

بیشتر بخوانید:

نقد فیلم مونیخ لبه جنگ

هیتلر
راست: بازیگرِ هیتلر, چپ: هیتلرِ واقعی, بدون شرح

در نقد مونیخ لبه جنگ سوال و مسئله اینجاست: آیا در این جنگ فقط یک طرف مورد ظلم قرار گرفت؟ چه بر سر کودکان و زنان و مردان ژاپنی در این سال‌ها آمد؟

جنگ دوم جهانی خاورمیانه را چگونه به نفع آمریکا و روسیه و انگلیس منظم کرد؟ چرا کسی در مورد مذاکره سایکس پیکو صحبتی به میان نمی‌آورد؟

نقد فیلم مونیخ لبه جنگ, نقد 2021 Munich The Edge of War, داستان فیلم مونیخ لبه جنگ
تحریف تاریخ توسط هالیوود و رسانه, نقد فیلم مونیخ لبه جنگ

این مسئه و مسائلی مشابه به این ذهنِ مشکوکِ بنده را به سمتی می‌برد که شاید در اذهان دیگر به آن تئوری توطئه می‌گویند اما شواهد و مستندات و استدلالات موجود دلیل بر ادعای بنده است: سمت و سوی کلی رسانه (علی الخصوص هالیوود) به سوی خاموش کردن واقعیاتی است که به ضرر آنهایی که عرض کردم تمام می‌شود.

پیش به سوی مونیخ

داستان Munich The Edge of War, تحلیل فیلم مونیخ لبه جنگ, بررسی فیلم مونیخ لبه جنگ, نقد مونیخ لبه جنگ, نقد Munich The Edge of War 
داستان Munich The Edge of War, تحلیل فیلم مونیخ لبه جنگ, بررسی فیلم مونیخ لبه جنگ, نقد مونیخ لبه جنگ, نقد Munich The Edge of War

لگت چمبرلین را متقاعد می‌کند که او را تحت عنوان مترجم به مونیخ ببرد. هارتمن سوار قطار هیتلر راهی مونیخ می‌شود و سند و یک تپانچه را در دستشویی قطار پنهان می‌کند.

او متوجه می‌شود که هم کوپه‌ای او دوست دوران کودکی‌اش (فرانتس سائر) است که افسر محافظ شخص هیتلر شده است. سائر به هارتمن مشکوک می‌شود.

در نقد Munich The Edge of War دوربین روی دست‌ها خوب درآمده و فضای مستند فیلم را به زیبایی و آرامی به مخاطب القا می‌کند. در عین حال پلان‌های ثابت هم در جای خود حاوی سکونِ محتوایی سکانس‌ها است.

بیشتر بخوانید:

نقد فیلم مونیخ لبه جنگ

نقد فیلم مونیخ لبه جنگ, نقد 2021 Munich The Edge of War, داستان فیلم مونیخ لبه جنگ
نقد فیلم مونیخ لبه جنگ, نقد 2021 Munich The Edge of War, داستان فیلم مونیخ لبه جنگ

در مونیخ، لگت و هارتمن دوباره با هم متحد می‌شوند. در حالی که یک فلش‌بک نشان می‌دهد که آنها در سال 1932 پس از یک مشاجره لفظی شدید مربوط به حمایت هارتمن از نازیسم در آن زمان با یکدیگر اختلاف پیدا کردند.

در زمان حال لگت موافقت می‌کند که سند را در اختیار بگیرد، اما اصرار دارد که خود هارتمن این استدلال را به چمبرلین ارائه دهد که او نباید قرارداد مونیخ را امضا کند.

لگت و هارتمن با چمبرلین ملاقات می‌کنند که ایده امضا نکردن توافقنامه بر اساس برنامه‌های مبهم ارتش آلمان برای کودتا را مسخره می‌کند و از امضا نکردن آن خودداری می‌کند. با نقد فیلم مونیخ لبه جنگ همراه فیگار باشید.

بیشتر بخوانید:

کینه شخصی

داستان Munich The Edge of War, تحلیل فیلم مونیخ لبه جنگ, بررسی فیلم مونیخ لبه جنگ, نقد مونیخ لبه جنگ, نقد Munich The Edge of War 
داستان Munich The Edge of War, تحلیل فیلم مونیخ لبه جنگ, بررسی فیلم مونیخ لبه جنگ, نقد مونیخ لبه جنگ, نقد Munich The Edge of War

هارتمن لگت را برای دیدن لنا به یک آسایشگاه محلی می‌برد و فاش می‌کند که در سال 1935 در یک گردهمایی ضد نازی‌ها شرکت کرده است، اما پس از اینکه مشخص شد یهودی است، ستاره داوود در پشت او حک شده و از پنجره به بیرون پرتاب شده است.

هنگامی که لگت به هتل خود باز می‌گردد، متوجه می‌شود که اتاقش توسط سائر جستوجو شده است. درین اثنا لگت متوجه می‌شود که سند دزدیده شده است.

یکی از سکانس‌های احمقانه فیلم سکانسی است که هارتمن در نزد هیتلر اسلحه می‌کشد و هیچ محافظی هم وجود ندارد. البته در بخش هالیوود در خدمت متفقین عرض کردم که سیاست کلی صنعت سینما و هالیوود در خدمت برنده‌های جنگ دوم است و این سکانس هم بخش از همین سیاست است.

هیتلر در کلِ فیلم مثل احمق‌ها رفتار می‌کند و حرف می‌زند، چهره‌اش زشت است. او حتی متوجه کسی نمی‌شود که در دو متری‌اش اسلحه کشیده و قصد ترورِ او را دارد. این سکانس صحنه مناسبی برای نقد فیلم مونیخ لبه جنگ است.

بیشتر بخوانید:

پایان

نقد فیلم مونیخ لبه جنگ, نقد 2021 Munich The Edge of War, داستان فیلم مونیخ لبه جنگ
نقد فیلم مونیخ لبه جنگ, نقد 2021 Munich The Edge of War, داستان فیلم مونیخ لبه جنگ

همانطور که لگت وارد ماشین عازم فرودگاه می شود، جوآن منزیس تایپیست فاش می کند که خواهرزاده یک سرهنگ ارتش بریتانیا است و او این سند را در اختیار گرفته است تا از یافتن ساور جلوگیری کند.

چمبرلین به عنوان یک قهرمان به بریتانیا برمی‌گردد و سخنرانی معروف خود یعنی “صلح برای زمان ما” را ارائه می‌دهد. لگت نزد همسر و پسرش به خانه برمی‌گردد و فاش می‌کند که با فرا رسیدن جنگ، قصد دارد کارش را رها کند و به جنگ بپیوندد.

توافق مونیخ در نهایت شکست می‌خورد و جنگ جهانی دوم تنها یک سال بعد آغاز می‌شود. چمبرلین پیش از مرگ با شرمندگی استعفا می‌دهد. با این حال، این سند انگلیسی‌ها را بر آن می‌دارد تا برای جنگ آماده شوند و در نهایت برنده شوند.

پرسش‌ های متداول در رابطه با فیلم مونیخ لبه جنگ

آیا فیلم مونیخ لبه جنگ بر اساس واقعیت است؟

نه کاملا. باید گفت در حالی که وقایع واقعی و شخصیت‌های واقعی در فیلم وجود دارند، داستان بر اساس رمان تخیلی/تاریخیِ “مونیخ” اثر رابرت هریس در سال 2017 است. این کتاب حول وقایعِ پرتنشی است که در پاییز 1938، زمانی که اروپا در آستانه جنگ قرار داشت رخ می‌دهد.

هیو لگت و پل هارتمن واقعی هستند؟

در حالی که به نظر می‌رسد هیچ الهامی در دنیای واقعی برای شخصیت جورج مک کی وجود ندارد (هیو لگات). اما به نظر می‌رسد شخصیتِ جانیس نیوونر (پل فون هارتمن) از دیپلمات واقعیِ ضد نازی، آدام فون تروت زو سولز (تصویر زیر) الهام گرفته شده است.

نقد فیلم مونیخ لبه جنگ
نقد فیلم مونیخ لبه جنگ

طبق شواهد تاریخی که در سایت historyvshollywood.com یافتم او همچنین با نویل چمبرلین ملاقات کرده البته نه در مونیخ. در زندگی واقعی آنها در خانه روستایی چمبرلین در باکینگهام‌شر در ژوئن 1939 درست پس از انکار هیتلر در مورد قرارداد مونیخ، ملاقات کردند.

آدام فون تروت زو سولز سرانجام به دلیل نقشش در توطئه سرهنگ کلاوس فون اشتافنبرگ برای ترور آدولف هیتلر در 20 ژوئیه 1944 دستگیر شد که به عنوان عملیات والکری شناخته می‌شد. او مجرم شناخته شد و در 26 اوت 1944 به دار آویخته شد.

بیشتر بخوانید:

از همراهی شما تا انتهای نوشتار نقد فیلم مونیخ لبه جنگ سپاس‌گزار هستیم. حتما ما را با نظرات خود در رابطه با این نوشتار آگاه کنید. شما می‌توانید به عنوان نویسنده مهمان در سایت فیگار عضو شوید و علاوه بر اشتراک نظرات خود در رابطه با مقاله‌ها، نقد‌ها و مطالب خودتان را نیز انتشار دهید. برای مطالعه فراخوان مرتبط با آن بر روی لینک نویسندگی مهمان کلیک نمایید.


4 thoughts on “نقد فیلم مونیخ لبه جنگ (2021 Munich The Edge of War) ؛ توقف یا تمسخرِ هیتلر!؟

  1. کاملا درسته. در تمام فیلمهایی که دیدم هیتلر همیشه یه فرد احمق و زشت صورت بوده که حتی حرکاتش هم اسلوموشن هستن. توی فیلم سقوط که علنا دیالوگهای دروغ توی دهن هیتلر میزارن((مردم آلمان باید تا آخرین نفر نابود بشن))و … یا دیالوگ خنده دار گوبلز((مردم آلمان مارو انتخاب کردن. پس حالا باید تاوانش رو هم بپردازن)) یعنی گوبلز داره میگه ما شیطان صفت هستیم و مردم آلمان با انتخاب ما خودشونو بدبخت کردن!!!! آخه کدوم آدمی میاد درباره خودش و مرامی که درست یا غلط بهش باور داره همچین حرفی بزنه؟ کدوم مغازه داری به مشتریش میگه جنسای من همش آشغاله؟

  2. من نمی دونم چرا ی سری کاسه داغ تر از اش هستن .
    اقا آلمانیهای خودشون ب جنایاتشون اعتراف کردن . این همه ادمو مردن ب خاطر فاشیست . اونوقت ی عده توی ایران از المانی ها المانی تر هستن .
    اما در مورد ژاپن . اونا توی چین کم جنایت نکردن . بعدشم افتادن دست ی جنایتکار تر از خودشون .
    میخوان دل بسوزونید دل بسوزنید برای ملت تجیب ایران .
    نه ی مشت ملت و حکومت جنایتکار که مرگ صد ملیون انسان را ب تاریخ ارمغان آوردن .

    1. چه قدر عجیبه که در کسری از ثانیه از ضد فاشیست به فاشیست تبدیل شدید توی نظرتون. زیاد هم عجیب نیست البته. شما از کسانی هستین که صب زنده باد میگفتن و شب مرده باد ; )

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *