[yasr_overall_rating]در این نوشتار قرار است به نقد سریال Money Heist یا خانه کاغذی بپردازیم. در ادامه با فیگار و هر آنچه که باید درباره این سریال بدانید همراه ما باشید.
Money Heist (به اسپانیایی: La casa de papel) یک مجموعه تلویزیونی در ژانر درام اسپانیایی است که توسط Álex Pina ساخته شده است. در تاریخ 2 مه 2017 از کانال اسپانیا Antena 3 پخش شد.
اوایل سریال حول یک طرح دزدی طولانی مدت یک روزه به ضرابخانه سلطنتی اسپانیا میچرخد، جایی که گروهی از سارقان به عنوان بخشی از طرح حمله و فرار 2.4 میلیارد یورویی آنها را گروگان میگیرند.
هر شخصیت فیلم نام شهری را روی خود گذاشته‌اند. فیلم با صدای توکیو (اورسولا کوربرو) روایت میشود و در آن هشت سارق مسلح به سرپرستی پروفسور (ایلوارو مورته) حضور دارند. این فیلم در مادرید اسپانیا فیلمبرداری شده است. Netflix اواخر سال 2017 این سریال را در اسپانیا توزیع کرد.
من به بخشی از این سریال نقد ویژه‌ای داشتم که این سریال سعی داشت با یک تفسیر سیاسی یا اجتماعی که مانع ریتم و تمپو سریال بود، فاصله بین دیالوگ‌هایی که می‌توانست در ساختار روایت فرم بگیرد را پر کند. در ادامه، آنها سرعت پایین را جبران میکنند.
این سریال حتی در ادامه شکل میگیرد. ما ریو را داریم که بواسطه اتفاقاتی که می‌افتد با PTSD روبرو میشود. کل سریال پر از استرس و درد است و قادر به مدتی فکر نیست. درگیری میان دنور و استکهلم نیز وجود دارد اما در بعضی جاها غیرضروری به نظر میرسد.
شخصیت پالمرو به طور درخشان نوشته شده و به طرز شگفت انگیزی توسط رودریگو د لا سرنا بازی میشود. او در قسمت های ابتدایی فصل مانند یک شرور کامل به نظر میرسید. نجوا نمری در نقش آلیشیا همچنان منحصر به فرد و جسور است، او تنها کسی است که میتواند پروفسور را به نوعی شکست دهد.
در ادامه با فیگار و نقد سریال Money Heist همراه باشید.
نقد سریال Money Heist (خانه کاغذی)
فرار از زندانی از جنس پول
La Casa de Papel که توسط Álex Pina ساخته شده است، یک مجموعه تلویزیونی دزدی است. پینا آن را به عنوان یک داستان تلویزیونی مستقل به تصویر کشیده است. برتری این سریال نسبت به فیلم های معمولی دزدی این است که توسعه شخصیت میتواند ساختاری روایی نسبتاً طولانی را در بر بگیرد.
بیشتر بخوانید: نقد بخش اول فصل 5 سریال Money Heist
در حالی که ژانر Heist معمولاً با تمرکز منطقی مردانه آنگلوساکسونی روایت میشود، La Casa de Papel داستان Heist را از منظر یک زن (توکیو)، تزریق میکند. بنابراین، پویایی های عاطفی مانند اشتیاق و انگیزه دوستی، احساسات و عشق جرم کامل استراتژیک را برای تنش بیشتر متعادل میکند. یکی از ویژگی‌های سریال مانی هیست فلاش بکی هست که در طول ساختار روایت اتفاق می‌افتد. فلاش بک، جهش زمان و توکیو به عنوان یک راوی غیرقابل اعتماد به پیچیدگی روایت می افزایند.
شخصیت ها از چندین زاویه نشان داده میشوند تا تعصبات مخرب بینندگان را بشکنند و آنها را علاقه مند کنند. شرور اصلی، “پروفسور”، به عنوان یک مرد منفعل کاریزماتیک تصور میشد که میتواند سارقان را ترغیب کند تا او را دنبال کنند و با مقاومت سارقان در برابر بانک های قدرتمند و توزیع نابرابر پول در جهان همدردی کنند.
از ویژگی‌هایی که این سریال را توانست جهانی کند نام رمز سارقان بود که بر اساس شهرها در فصل اول به طور تصادفی انتخاب شد. و نکته بعد هویت سالوادور دالی به به عنوانی نمادی از هویت آنها در جامعه، به عنوان طرح ماسک سارقین انتخاب شد. از طرفی دون کیشوت به عنوان یک طرح ماسک جایگزین در نظر گرفته میشود.
فصل اول ؛ نقد سریال Money Heist (خانه کاغذی)
La Casa de Papel یک تریلر اسپانیایی از شرکت Netflix است که یک سرگرمی فوق العاده پرتنش و خیره کننده است. هر اپیزود شما را به قسمت بعدی هدایت میکند. عر فصل درام را قبل از پایان نفس گیر و انفجاری رها میکند. از زمانی که سریال فرار از زندان را دیدم، نمایشی نتوانسته چنین هیجان خام و تنش خفقان آوری را در این ژانر کاملاً شبیه La Casa de Papel به من منتقل کند.
سریال خانه کاغذی میزبان شخصیت‌های رنگارنگ و هوشمندانه است، آنها پر از نقص و اعتقادات باورپذیری هستند که بعد اضافی به شخصیت ها میدهد که در بسیاری از سریال‌های دیگر وجود ندارد.
شات آغازین، که با نور قرمز غسل داده شده است، شخصیت اصلی ما توکیو (اورسولا کوربرو) را نشان میدهد که در سوگ مرگ شریک زندگی خود در جریان یک سرقت قرار دارد. توکیو توسط یک مرد مرموز معروف به پروفسور (Álvaro Morte) به همراه تعداد انگشت شماری از افراد با استعداد دیگر جذب میشود تا در بزرگترین دزدی تمام ادوار شرکت کنند. ماموریت آنها ساده است: ورود به جایی و سرقت 2400 میلیون یورو.
در همان شروع ما شاهد کمی تأثیر از Ocean’s 11 می‌بینیم؛ تصاویری پر زرق و برق و دادن زاویه منحصر به فرد به هر یک از سارقان، پیش زمینه بسیار مهمی را قبل از رسیدن روز سرقت و دنبال کردن شخصیت ها ارائه میدهد.
بیشتر بخوانید:
نقد فیلم Monuments (بناهای یادبود 2020)
نقد فیلم میناماتا (Minamata 2020)
تغییر دیدگاه منحصر به فرد بین پلیس و پروفسور یک امتیاز جالب برای تماشاگران است و باعث میشود سریال با هیجان خاصی روایت شود. در خلال این دیدگاه های تغییر یافته است که La Casa از هرگونه شباهت به سریال‌های دیگر شانه خالی میکند و با ضرب آهنگ خود پیش میرود. اینجاست که یک تنش خفقان آور و منحصر به فرد بر روی هر سکانس ایجاد میکند و شما را بی وقفه پای سریال نگه میدارد.
اگرچه توکیو با روایت خود در پسزمینه تمرکز اصلی را دارد، اما سایر بازیگران مهم در طول سریال قدم به قدم پیش می‌روند و مرز بین شخصیت‌ها از بین میرود.
در نیمه دوم نمایش او در این سریال وی در تلاش است تا با تاکتیک های فزاینده ای ناامیدانه و پرخطر از پلیس پیشی بگیرد. این استفاده هوشمندانه از تغییر دیدگاه های شخصیت به La Casa کمک میکند تا با کمبود شخصیت های کلیشه ای و کهن الگویی برجسته شود.
فیلمبرداری و آهنگسازی به اندازه طرح و شخصیت ها برجسته نیستند اما از زاویه های درست و دوربین استفاده خوبی میشود تا به La Casa De Papel احساس شیک و لطیف بدهد. رنگ های استفاده شده در نماها با قرمزهای تکرار شونده، سبزهای روشن و سفید که به طور برجسته ای در کل رنگ دارند، بسیار در محتوای این سریال حائز اهمیت هستند. این کنار هم قرار گرفتن این جنس از رنگ‌ها، توجه به جزئیات ارائه شده در La Casa De Papel را تقویت میکند و به آن کمک میکند تا از سایر فیلم های هیجان انگیز Heist متمایز شود.
وقتی صحبت از ژانر هیجان انگیز جنایی میشود، در این زمینه نام های شناخته شده زیادی وجود دارد که باعث میشود شاهکار La Casa De Papel در اینجا حتی چشمگیرتر شود. La Casa یکی از بهترین سریال هایی است که از سال 2017 به بازار آمده و معیار آرزوی دیگر تریلرهای جنایی است.
فصل دوم ؛ نقد سریال Money Heist (خانه کاغذی)
بعد از یک مرور مفید 2 دقیقه ای که وقایع سال گذشته را نشان میداد، La Casa De Papel درست در آخرین قسمت از فصل قبل شروع میشود. تحقیقات راکول (ایتزیار ایتوئو) او را به خانه ای سوق داد که سارقان برای نقشه دزدی از آن استفاده میکردند و به نظر میرسد پلیس با شروع تحقیقات در حال بستن آن پرونده است. خوشبختانه نمیداند که آخرین عشق او به غیر از خود پروفسور (Álvaro Morte) نیست.
این موش و گربه بازی بواسطه هدفی که پروفسور دارد به مسئله خاصی بین اعضای گروه دزدی تبدیل میشود. پروفسور در حالی که سعی میکند تحقیقات را از هر راهی که ممکن است خنثی کند، بیش از هر زمان دیگری در معرض دید قرار میگیرد. این ناامیدی فزاینده به داخل گروه نیز سرایت میکند، زیرا توکیو (اورسولا کوربرو) شروع به زیر سوال بردن صحت ادعاهای پروفسور میکند.
اگر فصل اول را ندیده اید، به شدت دچار مشکل در فهم این سریال و فصل دوم آن خواهید شد زیرا این 9 قسمت بر اساس شخصیت پردازی در 13 قسمت اول جلو میرود. برای کسانی که از برخی شخصیت پردازی های معمولی ناراضی هستند حتما در این فصل راضی به دیدن سریال نشسته‌اند. شاید به استثنای نایروبی (آلبا فلورس)، محتوای مناسبی را برای کارساز شدن شخصیت ها در ذهن خود مشاهده کنند.
بیشتر بخوانید: نقد سریال موداک MODOK
این امر خصوصاً در مورد برلین (پدرو آلونسو) صادق است که در این فصل به راحتی شخصیت برجسته ای است و مسلماً سفر او از ابتدا تا انتها یکی از بهترین هاست. با وجود زمان کوتاهتر، پیچ و خمهای زیادی در این مسیر وجود دارد اما همه چیز در این فصل درباره پایان است و اینکه آیا دزدان میتوانند قبل از گرفتار شدن با پول از پس آن برآیند یا خیر.
با این کار، پویایی روایت کمی از این که آیا چه مدت میتوانند حضور خود را تثبیت کنند، تغییر میکند به اینکه زنده میمانند یا گرفتار میشوند. با این تفاسیر، این تغییر ظریف تمرکز را از تنشی کند به یک اقدام سریع منتقل میکند که برای چنین پایان انفجاری مناسب به نظر میرسد اما همچنین اثر بخشی فصل گذشته در داستان را نیز از دست میدهد.
اگرچه ادامه روایت توکیو درباره اتفاقاتی که در فصل جدید رخ میدهد، او را به عنوان قهرمان اصلی در بیشتر این فصل ترسیم میکند، اما در اواسط آن اتفاق بسیار تکان دهنده ای وجود دارد که تمرکز را از توکیو به برلین و سپس به نایروبی تغییر میدهد.
این مبارزه قدرت پویا بیانگر پریشانی روزافزون بین شخصیت ها است و همانطور که از چنین سریال جنایی هیجان انگیز پر از تعلیق انتظار میرود. در این فصل تلفات جانی نیز وجود دارد. La Casa De Papel در جلوگیری از احساس امنیت یا پیچیده شدن شخصیت‌پردازی در هر کاراکتری بسیار خوب عمل کرده است و این واقعاً به بالا بردن تنش برای بار دوم کمک میکند.
فیلمبرداری در این فصل عالی است و از تدوین‌ها و تصاویر هوشمندانه ای استفاده شده است که برای ادامه روند نرم و صیقلی این سریال اولین بار بوده است. در رابطه با دوبله باید بگویم بد نیست. گرچه تماشای این فیلم به زبان اسپانیایی مادری اش ارزش بسیار بالایی دارد تا بفهمیم که بازیگران چقدر مسلط به بیان و هماهنگیشان با فیزیک هستند.
اینکه Netflix چرا دو فصل اول را به یک فصل ادغام نکرده جای تعجب دارد. یا شایدم ندارد. زرنگی این شرکت در فروش و محبوبیت این سریال را می‌رساند. برخی ممکن است 10 دقیقه پایانی قسمت آخر را کمی کلیشه ای یا حتی ساختگی بدانند. اما به عقیده من پایان این فصل خوب است.
فصل سوم ؛ نقد سریال Money Heist (خانه کاغذی)
La Casa De Papel سریالی است که همیشه جایگاه ویژه ای در قلب من خواهد داشت. با شنیدن صدای هیاهوی خوب این نمایش در اسپانیا، فرصتی پیدا کردم با این درام اسپانیایی بیشتر آشنا شوم و آنچه اتفاق افتاد یکی از بهترین نمایش هایی بود که مدتها دیده ام.
یک داستان شگفت آور متشنج و لذت بخش از دزدگیری و تنشی که به سمت زندانی شدن سوق پیدا میکند که در نهایت با جلب مخاطبان بین المللی به این پدیده ها، به یک آکورد واقعی در سراسر جهان تبدیل میشود.
بعد از فصل دوم ما با فصل 3 این سریال هیجان انگیز اسپانیایی برمیگردیم. فصل سوم La Casa De Papel یک فصل غیرضروری اما بسیار لذت بخش است که به خوبی سعی میکند همان فصل اول را با وجود پایان نسبتا خوبش با همان اوج به ثمر برساند.
2 سال بعد از وقایع فصل دوم، La Casa De Papel پس از فرار موفقیت آمیز از دست مقامات، ما با دیدن باند دوست داشتنی دزدی در حال لذت بردن از مکانی بسیار لذت بخش و دل‌انگیز به هیجانی خاص متوسل می‌شویم.
اما دولت می‌فهمد و جای آنها را پیدا میکند، که ریو در یک جزیره دور افتاده اسیر میشود، و توکیو را مجبور میکند از مخفیگاه خارج شود و بار دیگر از پروفسور برای بازگرداندن معشوق خود کمک میگیرد.
علاوه بر ریتم و تمپوی روایی خوبی که از این سریال انتظار دارید، فلاش بک های مفیدی که قسمت های مختلفی از طرح را نشان میدهند و چگونگی اتصال همه آنها به یکدیگر، نه تنها باعث کاهش تنش میشوند بلکه به ما بینشی از عملکرد خود نیز میدهند.
انتقادات زیادی که از فصل گذشته وارد شد ناشی از تصمیمات غیر منطقی شخصیت ها در برنامه ای بود که قرار بود یک طرح عالی باشد. امسال La Casa De Papel با هوشمندی از طریق ایده هایی در رابطه با موضوع عشق و هرج و مرج در لابلای این مسئله‌ی اساسی بین انسان‌ها به این مسئله میپردازد.
این یک ترفند هوشمندانه است و کل سریال را به هم گره میزند و نشان میدهد که در چنین شرایطی احساسات چگونه میتوانند اتفاق بیفتند و همه چیز را تحت سلطه خود قرار دهند. حتی پروفسور، که همیشه استاد عروسک گردانی بود و همه کارهای خود را با آرامش انجام میداد، اذعان میکند که اشتباهات صورت گرفته به دلیل عاشق شدن، تقصیر او بوده است.
بیشتر بخوانید:
واکنش منتقدان به انیمیشن لوکا (Luca 2021)
اگر دو فصل اول را دیده باشید، La Casa De Papel تمام تلاش خود را میکند تا سعی کند از فصل اصلی فراتر رود. به نوعی با اقدامات اکشن طور، تعقیب و گریزهای پرتنش و هزاران شخصیت مختلف که درگیر دزدی هستند و میشوند، به این مهم دست مییابد.
بازگشت لباس های قرمز و ماسک های دالی همیشه شامل نماها و کنش‌های جذابی میشود و در سریال La Case De Papel به طرز شگفت آوری در گره زدن فصل ها به هم خوب عمل میکند. انتظار میرود در همه 8 قسمت، زپلین ها، بازدیدهای RPG، تعقیب و گریزهای هلی کوپتر و درگیری‌ها مسلحانه باشد. Netflix واقعاً تمام تلاش خود را در اینجا انجام داده است تا قسمت سوم را تا آنجا که ممکن است هیجان انگیز و اکشن به تصویر بکشد.
با گفتن این مسائل، می‌توان نتیجه گرفت که فصل سوم سریال خانه کاغذی فصل مناسبی نیست. درواقع هیچ تناسبی با دو فصل قبل خود ندارد. این بار با چهره های جدید و زمان بیشتری برای نمایش پروفسور روبرو هستیم، بعضی اوقات توکیو با وجود روایتی که میکند که عمدتا در اطراف او و ریو میچرخد، مانند یک شخصیت مکمل به تصویر کشیده میشود.
با گفتن این نکته، پالرمو یک مسئله اساسی و متناسب برای دیدن فصل سوم است و دیدن برلین در فلش بک نشان میدهد که او چقدر برای تهدید خصمانه دفعه قبل مهم بود.
اگر از دو فصل اول La Casa De Papel (Money Heist) لذت بردید، در این فصل خبری از آن شور و هیجان فصل‌های قبل نیست. این سریال ممکن است جذابیت شگفت آور سری اول را به وفور نداشته باشد، اما همان سطح از اکشن هیجان انگیز و سریع را که قبلاً دیده ایم، دوباره برای ما می‌سازد.
این بار چندین مضمون خوب در مورد عشق وجود دارد و با چرخاندن سوی طرح به این مسائل حال و هوای دیگری را به ما منتقل و احساس خوبی در انسان ایجاد میکند.
فصل چهارم ؛ نقد سریال Money Heist (خانه کاغذی)
هر زمان که به مهمانی میروید، همیشه یک نفر وجود دارد که مهمانی را زنده میکند. مطمئناً، همه او را تشویق میکنند و در ساعات اولیه مهمانی به رقص و پایکوبی می‌پردازید تا خسته شوید. اما اگر آن دوست همچنان قصد جلب کردن توجه شما و مهمان‌ها را داشته باشد، مجبورید کم کم به زور بخندید و او را همراهی کنید. سریال خانه کاغذی در این فصل حکم این دوست خوش مشرب و شوخ و پر انرژی این مهمونی ما را دارد.
فصل 4 به نظر میرسد که ادامه‌ای برای فصل سوم باشد، فصلی که اساساً ادامه فصل دوم بود اما شعاری. شخصیت ها کمی پر مایه میشوند اما ریتم آن کاهش میابد. این سریال کاملا مشخص است که برای فصل پنجم سرمایه گذاری کرده است و آنقدر ریتمش را کم میکند تا در انتهای این فصل یعنی فصل چهارم ما را منتظر فصل پنجم بگذارد.
بخشی از آنچه La Casa De Papel را در فصل های گذشته بسیار دوست داشتنی و جذاب کرده بود مربوط به شخصیت ها بود و اینکه مبارزات آنها چقدر قابل باور بود. پروفسور مردی عصبی، ناقص اما سرانجام درخشان بود که رشته ها را با دقت کنار هم قرار میداد و آنچنان آنها را به هم میچسباند که لذت دیدن و فهمیدن این طراحیا توسط او ما را به دیدن این سریال و دنبال کردنش وامیداشت.
درواقع پروفسور برای هر ترفندی که پلیس مقابلش میگذاشت جوابی را در جنته داشت. توکیو پیشرو دونده احساسی سریال ما خیلی جذاب بنظر میرسد. در حالی که کثرت شخصیت های رنگارنگ مکمل در کنار او به ترسیم یک باند رنگارنگ و متنوع برای سرمایه گذاری کمک میکردند.
با این وجود امسال به نظر میرسد که تمایل به تلاش برای براندازی انتظارات با این شخصیت ها وجود دارد اما در تلاش برای باهوش بودن، هسته اصلی سریال احساس شکستگی و تحریف از آنچه در گذشته بود، میکند.
پروفسور بیشتر وقت خود را خارج از منطقه و در حال و هوای راحتی خود و دور از چسباندن آن رشته‌هایی که حرفش را زدیم تا دو قسمت آخر میگذراند. در حالی که وظیفه بزرگی برای هدایت تیم به توکیو میدهد که دیگران با خوشحالی موافقت میکنند. همه چیز کمی نامتناسب و ناجور پیش میرود و تا آخرین قسمت های سریال شروع به بازگشت به یک ریتم جذاب و درست حسابی نمیکند.
این بدان معنا نیست که در اینجا از هیچ لذتی برخوردار نیستیم و مطمئناً چند لحظه برجسته وجود دارد که ارزش تماشای آنها را دارد. اگر تا اینجای سریال رسیده اید، بدون شک تا آخر کار تماشا خواهید کرد اما تمایل به تغییر نمایش از قالب سنتی خود به چیزی جدید در نهایت نتیجه معکوس میدهد.
چند لحظه بزرگ وجود دارد و به ناچار سریال در موقعیتی به پایان میرسد که فضای زیادی را برای دنبال کردن و منتظر گذاشتن ما برای آمدن فصل پنجم باقی میگذارد. با این حال، پس از این همه قسمت، آیا این نمونه دیگری از نمایش است که اکنون تاریخ فروش خود را پشت سر گذاشته است؟
عوامل فیلم : نقد سریال Money Heist (خانه کاغذی)
- سازنده: آلکس پینا
- بازیگران: آلوارو مورته، اورسولا کوربیرو، ایتسیار ایتانیو، پدرو آلنسو، پاکو توس، آلبا فلورس، میگل هران، هایمه لورنته، انریکه آرسه، ماریا پدراسا، دارکو پریچ، کیتی مانبر، هویک کوچکریان، رودریگو د لا سرنا، نجوا نیمری، لوکا پروش و روبرتو گارسیا رویز
- سازنده موسیقی متن: مانل سانتی‌استبان
- آهنگ آغاز: «زندگی‌ام جریان دارد» اثر سسیلیا کرول
- آهنگسازان: مانل سانتی‌استبان و ایوان مارتینس لاکامارا
- کشور سازنده: اسپانیا
- زبان اصلی: اسپانیایی
- شمار فصل‌ها: ۴
- شمار قسمت‌ها: ۳۸
- تهیه‌کننده‌های اجرایی: آلکس پینا، سونیا مارتینس، خسوس کولمنار، استر مارتینس لاباتو و ناچو مانوبنس
- مکان‌های تولید: اسپانیا، ایتالیا، تایلند و پاناما
- فیلمبرداری: میگه آموئدو
- تدوین‌گران: داوید پله‌گرین، لوئیس میگل گونسالس بدمار، ورونیکا کالون، رائول مورا، رخینو ارناندس و راکل ماراکو
بیشتر بخوانید:
- نقد فیلم بی نهایت (Infinite 2021)
- نقد فیلم Monuments (بناهای یادبود 2020)
- نقد فیلم میناماتا (Minamata 2020)
- نقد فیلم Fast and Furious 9 (سریع و خشن)
- نقد فیلم Spirit Untamed (روح آزاد 2021)
- نقد سریال آموزش جنسی (Sex Education 2019)
- نقد فیلم The Unhealer (نادرمانگر 2020)
- نقد فیلم Flashback (فلش بک 2020)
- نقد فیلم Blue Miracle (معجزه آبی 2021)
- فیلم Eternals (اترنالز 2021)
- نقد فیلم In the Heights (در ارتفاعات 2021)
نظر خود را در خصوص بررسی و نقد سریال Money Heist (خانه کاغذی) با فیگار در بخش کامنت‌ها به اشتراک بگذارید. نظرات شما موجب خرسندی و بهبود نوشتار ما خواهد شد.