[yasr_overall_rating]در این نوشتار به بررسی ساختاری و نقد فیلم همشهری کین ساخته اورسون ولز خواهیم پرداخت. در ادامه با فیگار همراه باشید تا در رابطه با این درام پر سر و صدای تاریخ سینمای کلاسیک جهان بیشتر بدانیم.
همشهری کین بر اساس آخرین کلمات مردی محتضر بنا شده که اصلی ترین پرسش دراماتیک داستان را مطرح میکند. چارلز فاستر کین که بود؟ نه واقعیت دستاوردهای او، که در فیلم خبری «اخبار ماه مارس» به نمایش در می آید، بلکه شخصیت باطنی او. واقعیت وجود کین چه بود؟ و این سرچشمه زیبایی این فیلم است. صرف نظر از تمام دستاوردهای تکنولوژیک آن در کارگردانی، فیلمبرداری، تدوین و بازیگری – که همگی سزاوار تمجید و تعریف اند.
همشهری کین داستان مردی است که در کودکی از عشق مادر محروم شد و زیر دست قیمی بی عاطفه بزرگ شد که ثروت را جایگزین عشق کرد. کین به شکلی تراژیک میکوشد عشق را به تنها روشی که میشناسد، یعنی به وسیله ثروت خود، باز پس گیرد. اما در نهایت همه چیز را میبازد.
نقد فیلم همشهری کین (Citizen Kane 1941)
تحلیل ساختاری روایت ولز
فهرست مطالبی که در ادامه نوشتار نقد فیلم همشهری کین با آنها مواجه خواهید شد به شرح زیر است:
- تحلیل ساختاری روایت ولز
- جستجوی عشق
- ربوده شدن معصومیت و عشق کین
- قهرمان
- رابطه با سوزان
- تجدید حیات
- رزباد
- عوامل فیلم
چارلز فاستر کین (اورسون ولز):
به افتخار عشق بر اساس معیارهای خودم. اینها تنها معیارهایی هستند که همه میشناسند – یعنی معیارهای خودشان.
راهنمای ما، روزنامه نگاری به نام تامپسون، میکوشد از طریق مصاحبه با نزدیکان کین، راز «غنچۂ گل سرخ» را بگشاید. ما، در فلاش بک، جستجوی تراژیک کین را برای یافتن عشق دنبال میکنیم، در حالی که هر مصاحبه ما را به کنه وجود کین نزدیکتر میکند.
با تاچر آغاز میکنیم، کسی که بیش از همه از کین واقعی دور است. این سایه عشق مادر کین را باثروت جایگزین کرده. برنستین، بله قربان گوی وفادار، روزهای پرشکوه قدرت گرفتن کین و مبارزه او را برای تصاحب قلبهای مردم با استفاده از قدرت روزنامه خود نشانمان میدهد.
مصاحبه با نزدیکترین دوست کین، جدیدیا، نشان میدهد که چگونه ناتوانی کین برای عشق ورزیدن باعث نابودی دیگران میشود. هر تصویر تازه ای از چارلز کین ما را به عمق بیشتری میبرد، به فراتر از ظاهر گول زننده فیلم خبری «اخبار ماه مارس» و نزدیکتر به کنه وجود کین، تا اینکه بالاخره آماده میشویم داستان دردناک بزرگترین عشق کین، سوزان، را بشنویم.
جستجوی عشق ؛ نقد فیلم همشهری کین (Citizen Kane 1941)
کین، در حین جستجوی عشق، به آگاهی بیشتر و بیشتری از این واقعیت میرسد که تنها بر اساس معیارهای خودش میتواند عشق بورزد. اما تراژدی کین این است که معیارهایش بر اساس درسهای مردی تعیین میشود که باعث آغاز این سفر بوده، یعنی قیم او، تاچر، همان مردی که کین خود را وقف مخالفت با او کرده است. و جالب اینکه کین همه چیز را در راه یافتن عشق از دست میدهد و در پایان سفر به سایه خود یا به عبارتی دشمن روانی خود بدل میشود.
تصویر افتتاحیه از تابلوی «ورود ممنوع» در پایان فیلم نیز تکرار میشود و این مضمون را میرساند که هر قدر هم تلاش کنیم، هرگز نمیتوانیم حقیقت وجود یک انسان را درک کنیم.
فیلم همشهری کین را از پایان آن آغاز میکنیم. او یک حباب شیشه ای برفی را در دست میفشارد و کلمه «رزباد / غنچه گل سرخ» را بسختی به زبان می آورد. حباب برفی به زمین می افتند و این اکسیر تک کلمه ای با شیشه خرد میشود.
این اکسیر برای تماشاگر یک دعوت به ماجراست. آخرین کلمه ای که این مرد محتضر به زبان می آورد چه معنایی دارد؟ نخست باید چیزهایی درباره قهرمان تراژیک خود، چارلز فاستر کین، بدانیم.
بیشتر بخوانید:
نقد فیلم Cruella (کروئلا 2021)
نقد فصل اول سریال لوکی (2021 Loki) جدیدترین اثر مارول
یک فیلم خبری به نام «اخبار ماه مارس» حقایق تاریخی را درباره کین به نمایش میگذارد، که اساسا همان چیزهایی است که دنیای عادی پیشاپیش درباره این مرد میداند. فیلم خبری چارچوبی را برای ما فراهم میکند تا بر اساس آن به درک بهتری از قطعات عاطفی پازل دست یابیم ما به ورای این واقعیات و به درون دنیای ویژه ساختار روایت ولز سفر میکنیم تا با معنای « غنچۂ گل سرخ» و کنه شخصیت چارلز فاستر کین آشنا شویم.
تهیه کننده فیلم خبری خواستار چیزی بیش از واقعیات خشک و سترون موفقیتهای کین است. او باطن این مرد را میخواهد و معتقد است که جواب در پس آخرین کلمه ای است که به زبان کین آمده.
خبرنگار او، تامپسون، این دعوت به ماجرا را میپذیرد تا از تمام کسانی که کین را میشناختند سؤال کند و راز «غنچه گل سرخ» را بگشاید. تامپسون در یک راهیابی جسورانه به سراغ همسر دوم کین، سوزان، میرود، اما سوزان از مصاحبه با او امتناع میکند.
ورود تامپسون او را به کنه شخصیت کین خواهد رساند، اما برای نزدیک شدن به اکسیر، نخست باید با کسان دیگر مصاحبه کند. عجالتا سوزان مانع از نزدیک شدن او به این بخش درونی و خودمانی از دنیای ویژه میشود.
تامپسون باید نخست با فردی مشورت کند که بیش از همه از کین واقعی فاصله دارد: تاچر، قیم قانونی کین و رئیس بانک. تامپسون وارد اتاق مطالعه بزرگ و خالی تاچر میشود و شروع به خواندن خاطرات تاچر میکند.
ربوده شدن معصومیت و عشق کین ؛ نقد فیلم همشهری کین (Citizen Kane 1941)
دست نوشته رسمی تاچر محو میشود و ما را با عبور از آستانه به صحنه ای برفی و لوژسواری چارلز کم سن و سال میبرد، یعنی مهمترین لحظه در زندگی کین: ربوده شدن معصومیت و عشق او توسط مادرش و تاچر.
مادرش به او اطمینان میدهد که خیر و صلاح او در این از خودگذشتگی است. اما این جداسازی خشن و بیرحمانه آخرین تجربه چارلز از عشق مادر است. او این درس را در تمام زندگی و هر بار که از دوستان خود جدا میشود با خود دارد، اما نتیجه نهایی آن تنهایی و بدخلقی است، درست عکس آنچه مادر وعده داده بود.
تحت قیومیت تاچر، عشق جای خود را به ثروت میدهد. و ما بزودی شاهد تجدید حیات کین و تبدیل شدن او به قهرمان آرمانگرای مردم بر علیه تمام آن چیزهایی هستیم که تاچر نماینده آنهاست.
چارلز در بیست و پنجمین سالگرد تولدش اختیار اموال خود را به دست می آورد، که ششمین ثروت شخصی دنیا به حساب می آید. در حالی که از قدرت و ثروت کافی برای انجام هر کاری برخوردار است، تصمیم میگیرد یک روزنامه کوچک، نیویورک اینکو آیرر، را اداره کند و از این قضیه برای مخالفت و مبارزه با دشمن خود استفاده میکند (مسئله بیرونی او ). چارلز از مبارزه خود استفاده میکند تا مسئله درونی اش، یعنی رسیدن به پذیرش و عشق، را مخفی کند. وقتی دفتر خاطرات تاچر به پایان میرسد، در میابیم که کین کسب و کار خود را از رونق می اندازد و سرانجام در دوران کسادی اقتصادی ورشکست میشود.
بیشتر بخوانید:
نقد فصل اول سریال Sweet Tooth (دندان شیرین 2021)
تامپسون سپس با برنستین، متحد همیشگی و وفادار کین، مصاحبه میکند. برنستین هنوز هم از مایملک کین سود میبرد و با خوشحالی تعریف میکند که چگونه قهرمان و بهترین دوست او، جدیدا، روزنامه نیویورک اینکوایرر را به یک امپراتوری بدل کرد. مصاحبه برنستین را میتوان مرحله آزمون کین تلقی کرد که به قدرت رسیدن او را نشان میدهد.
قهرمان ؛ نقد فیلم همشهری کین (Citizen Kane 1941)
کین اختیار روزنامه خود را به دست میگیرد و آن را تبدیل به شمشیر خود برای خوانندگانش میکند. قول انتشار بیانیه اصول اخلاقی را میدهد و خود را به مردم خویش به عنوان قهرمان معرفی میکند.
اما کین مجهز به تنها ابزاری که تاچر به او داده، یعنی ثروت، وارد این مرحله از روایت ولز میشود. او هیئت تحریریه روزنامه رقیب را میخرد و یک امپراتوری روزنامه ای راه میاندازد. سپس کین علاقه خود را به فعالیت روزنامه از دست میدهد و به سفر میرود، اما با یک همسر و آرمانهای سیاسی بر میگردد (یعنی عرصه ای که عشق مردم را میتوان با تعداد آرای آنها نشان داد).
بیشتر بخوانید:
نقد فیلم سکوت بره ها (1991 The Silence of the Lambs)
تامپسون با جدیدا لیلند، بهترین دوست کین، مصاحبه میکند. در حالی که نیمه اول سفر، حکایت صعود کین بوده، اکنون تامپسون اقدام به راهیابی به کین واقعی و آغاز سقوط او میکند. امپراتوری روزنامه های او در اوج شکوفایی است، اما ازدواج کین با شکست روبه رو میشود.
رابطه با سوزان ؛ نقد فیلم همشهری کین (Citizen Kane 1941)
این بحران عاطفی، کین را وادار به یافتن پاسخی از گذشته خود میکند. کین در راه رفتن به انباری که تمام اموال منقول دوران کودکی او را در خود جای داده، با سوزان آشنا میشود و مجذوب معصومیت او میگردد، یک دعوت به ماجرای عشقی. کین با سوزان رابطه برقرار میکند، سفر عاطفی او، و همزمان وارد رقابت انتخاباتی برای پست فرمانداری ایالت نیویورک می شود (سفر برای قدرت کین ).
شب قبل از انتخابات فرمانداری ایالت، کین سخنرانی پرشوری در محکومیت رقیب خود، جیم گتیز، ایراد میکند (راهیابی به ژرفترین غار). کین اطمینان دارد که پست فرماندار را به دست می آورد، اما گتیز روابط نامشروع کین را برای همسر کین فاش میکند و تهدید میکند که اگر کین از مسابقه خارج نشود، همه چیز را به مردم خواهد گفت، آزمون بزرگ.
کین با اطمینان از اینکه رأی دهندگان در کنارش باقی خواهند ماند، زیر بار حق السکوت نمیرود. گتیز ثابت میکند که کین در اشتباه است. روزنامه های رقیب کین ماجرای عشق او را در صفحه اول چاپ میکنند و کین در انتخابات شکست میخورد. کین با پیروی از دل خود، همسر و فرزندش و نیز احترام دوستش جدیدا را قربانی میکند. جدیدا بعدا «بیانیه اصول اخلاقی» کین را برایش میفرستد و آرمانهای زیر پا گذاشته کین را رد میکند.
در حالی که آینده سیاسی کین خراب شده (عشق مردم را از دست داده) با سوزان ازدواج میکند. انرژی خود را صرف تحقق رؤیای او برای خوانندگی در میکند (ما یک ستاره بزرگ اپرا خواهیم شد).برای او اپرانخانهای در شیکاگو میسازد.
شب افتتاحیه اجرای سوزان پاداش کین است، اما منتقد تئاتر او، جدیدا، مست تر از آن است که نقد تند و گزنده خود را از اجرای سوزان به اتمام برساند. که نقد را مطابق با خواسته جدیدا به اتمام میرساند و سپس بهترین دوستش را اخراج میکند.
تامپسون اکنون آماده مصاحبه با کسی میشود که بیش از همه به کنه شخصیت کین نزدیک بود، یعنی همسر دومش سوزان، کسی که بیش از همه از زندگی کین (و مرگش) لطمه دید.
بیشتر بخوانید:
نقد فیلم محله چینی ها (Chinatown 1974)
نقد فیلم جویندگان (The Searchers 1956)
به فلاش بک برمیگردیم و سوزان شب افتتاحیه خفت بار خود را به یاد می آورد. سوزان علیه تمایل کین به زندگی کردن از طریق موفقیت سوزان طغیان میکند. دست به خودکشی میزند و کین سرانجام میپذیرد که دست از این ماجراجویی و موقعیتی که در آن قرار گرفته سبردارد.
اما علاقه کین به حرفه خوانندگی سوزان تنها راهی بود که کین میتوانست از طریق آن عشق خود را ابراز کند و حالا که سوزان آن عشق را پس زده، رابطه آنها بیش از پیش سرد میشود.
چارلز کین در تالارهای بزرگ و خالی زانادو راه میرود، کاخی که به عنوان یادمانی برای عشق او به سوزان ساخته شد. کین، جدا مانده از عشق مردم و دوستانی که برای آنها جنگیده بود، دوران کهنسالی خود را در محاصره داراییهایش میگذراند، از جمله همسری بدبین که وقتش را با پازلهایش هدر میدهد.
کین سوزان را به پیک نیک میبرد. سوزان، «رها» از زندان زانادو، جلوی کین درمی آید تا به او نشان دهد که کین هرگز سوزان را دوست نداشته. عشق بر اساس معیارهای کین تنها به این معنا بود که عشق سوزان را میخواست. اما عشقی نداشت که در عوض به او بدهد، فقط ثروت.
تجدید حیات ؛ نقد فیلم همشهری کین (Citizen Kane 1941)
آنها به زانادو بر میگردند. سوزان چمدانهایش را میبندد و کین را ترک میکند، که آغاز سکانس تجدید حیات است. چارلز کین هر آنچه را که برایش جنگیده بود از دست داده است و در مواجهه با عمیق ترین لحظه ناامیدی، این حالت مرگ گونه، سرانجام به بزرگترین حقیقت زندگی خود پی میبرد.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم زیر دریایی (Das Boot 1981)
تامپسون عاقبت با ریوند، خدمتکار مخصوص کین، مصاحبه میکند. او احتمالا نزدیکترین آدم به کین است که نگاهش را غبار عشق مکدر نکرده. ما شاهد توصیف ریموند از فروپاشی کین هستیم، تجدید حیات او.
رزباد ؛ نقد فیلم همشهری کین (Citizen Kane 1941)
کین در اوج خشم، اتاق سوزان را به هم میریزد و یک حباب شیشه ای برفی پیدا میکند با یک صحنه کوچک زمستانی، و «رزباد» را به یاد میآورد. کین نطق آتشین خود را پایان میدهد. در حالی که حباب برفی را به دست دارد از اتاق سوزان خارج میشود و از دالان آینه دار میگذرد.
تکرار بی پایان تصویر کین در آینه معرف دیدگاههای متفاوت و قطعات عاطفی متفاوتی است که متحدان و دشمنان کین از پازل شخصیت او ارائه کرده اند. اما تمام آن تصاویر در یک مرد تلخیص میشوند، و کین جوهر آن مرد را در جیبش میگذارد.
با ارزش تر از ثروت عظیمی که در زانادو انباشته شده، اکسیری است که نمیتوان آن را خرید، یعنی معصومیت کین و عشق بی قید و شرط میان کودک و والدین، که در «زباد» نمادپردازی شده.
صد افسوس که این اکسیر برای همیشه از دست رفته. این کلمه با آخرین دم زندگی او محو میشود، حباب برف خرد میشود و مهمترین دارایی اش، «زباد»، را به آتش کوره میسپارند. دود در آسمان تیره شب ناپدید میشود. تصویر محو میشود.
عوامل فیلم ؛ نقد فیلم همشهری کین (Citizen Kane 1941)
- کارگردان: اورسن ولز
- تهیهکننده: اورسن ولز
- نویسنده: هرمن جی. منکیویچ و اورسن ولز
- بازیگران: اورسن ولز، جوزف کاتن، دوروتی کومینگور، اورت اسلون، ری کالینز، جرج کولوریس، اگنس مورهد، پال استوارت، روت واریک، ارسکین سنفرد، ویلیام الاند و توماس ای. کارن
- موسیقی: برنارد هرمن
- فیلمبردار: گرگ تولند
- تدوینگر: رابرت وایز
- توزیعکننده: آر.ک.ئو
- تاریخهای انتشار: ۱ مه ۱۹۴۱
- مدت زمان: ۱۱۹ دقیقه
- کشور: ایالات متحده آمریکا
- زبان: انگلیسی
- هزینهٔ فیلم: ۶۸۶٫۰۳۴ دلار
بیشتر بخوانید:
- نقد فیلم میناماتا (Minamata 2020)
- نقد فیلم Fast and Furious 9 (سریع و خشن)
- نقد فیلم Spirit Untamed (روح آزاد 2021)
- نقد سریال آموزش جنسی (Sex Education 2019)
- نقد فیلم The Unhealer (نادرمانگر 2020)
- نقد فیلم Flashback (فلش بک 2020)
- نقد فیلم Blue Miracle (معجزه آبی 2021)
- فیلم Eternals (اترنالز 2021)
- نقد فیلم In the Heights (در ارتفاعات 2021)
- نقد فیلم Dream Horse 2020
- نقد فیلم Oxygen (اکسیژن 2021)
- فیلم های مورد علاقه تارانتینو ؛ لیست 25 فیلم مورد علاقه کوئنتین تارانتینو
نظر شما در خصوص بررسی و نقد فیلم زیر دریایی چیست؟ نظرات خود را با فیگار در بخش کامنتها به اشتراک بگذارید.
امیدوارم نظرمو بخونید. این فیلم کاملا معنی گرایانه هست و کسی که به قصد سرگرمی نگاهش کنه تعجب میکنه که چطور این فیلم اینقدر معروفه.بعد از فیلم بشینید از بچگی تا لحظه ی مرگش رو تحلیل کنید و ببینید که چی تو سرش میگذشته.یبار فقط به دیالوگای خودش تنها فکر کنید متوجه میشید که این آدم چقدر تنها بوده. همین الانم هست