[yasr_overall_rating]در این نوشتار به نقد قسمت چهارم سریال لوکی از دنیای مارول میپردازیم. با سایت فیگار همراه ما باشید تا با نکات مهم این قسمت از سریال لوکی شما را آشنا کنیم.
بالاخره قسمت چهارم نفس گیر تر از قسمت های قبل برای دوست داران سینمای مارول یه تصویر کشیده شد. اپیزودی که از هیجان بسیار بالایی برخوردار بود و هر مخاطب پیگیر لوکی و دنیای اطرافش را تشنه تر از هر وقتی در بیابان کنجکاوی پر از سراب رها خواهد کرد.
قسمت چهارم سریال لوکی پر از نکات مهم و جدی بود که قرار است در نوشتار نقد قسمت چهارم سریال لوکی به همه آن ها بپردازیم. در ادامه با فیگار همراه ما باشید تا با بررسی این قسمت از سریال لوکی شما را با نکاتی که در این اپیزود وجود داشت آگاه کنیم.
نقد قسمت چهارم سریال لوکی
توهمی ماندگار در تئوری های مارول
در ادامه نوشتار نقد قسمت چهارم سریال لوکی با مطالبی که در زیر لیست شده است مواجه خواهید شد:
- توهمی ماندگار در تئوری های مارول
- بعد از تیتراژ
- چهار + یک لوکی
- فلش بک
- سازمان TVA
- موبیوس
- محافظین زمان
- شکارچی C-15
- تئوری
بعد از تیتراژ
قبل از هرچیز تاکید میکنم که حتما قبل از خواندن این نقد از سریال لوکی سریال را دیده باشید. مخصوصا اپیزود چهارم را که به شدت مهم ظاهر شد. اول از هرچیز برویم سراغ سکانس بعد از تیتراژ؛ چرا که نکات و اساس این قسمت از سریال را شامل است.
ما در این سکانس با نمایی بسته از لوکی مواجه میشویم که در دنیایی بی روح و با رنگ و لعاب سرد و متمایل به آبی افتاده است. انگار در جهنمی فرود آمده است که قرار است در آن هر روز و هر روز به خاطر کارهای شرارت بارش مجازات شود.
اما در نمایی بعد متوجه چند نفر میشویم که بالای سر او حضور دارند. نکته بسیار مهم آن برج نیمه خراب سمت راست تصویر در پسزمینه است که برج اونجرز است. که میتواند نشان دهنده این باشد که ما نظاره گر یک نسخه آخر الزمانی از نیویورک هستیم. و لوکی اکنون به آنجا منتقل شده است! جطور؟ نمیدانیم.
چهار + یک لوکی
در همان سکانس نهایی از قسمت چهارم سریال لوکی ما با چهار لوکی بالای سر لوکی خودمان مواجه میشویم. ما میتوانیم آن کورکودیل را که دو شاخ دارد را هم لوکی بنامیم.
درواقع ما با نسخه پیر لوکی با بازی ریچار ای گرانت، که مربوط به شماره 85 کمیک میستری است، مواجه میشویم. که در آن نسخه 85 برای بار اول است که ما نسخه پیر لوکی را میتوانیم ببینیم.
دومین لوکی همان نسخه کید لوکی (Kid Loki) است که از شماره 617 از سری کمیک سورد برداشته شده است. که در آن شماره ما برای بار اول است که شاهد نسخه لید لوکی هستیم.
نکته مهمی که وجود دارد نسخه لوکی پیر و لید لوکی از سری کمیک اقتباس شده اند و آن دو لوکی دیگر که یکی از آن ها سیاهپوست است و چکشی همانند چکش ثور در دست دارد که این احتمال را میشود داد که نقشه لوکی در ثور یک، گرفته باشد و پادشاه ازگارد شده است.
و در نهایت نسخه بوست فول لوکی که همان کورکودیل در دست کید لوکی است. در ادامه باید صبر کنیم تا ببینیم این چهار + یک لوکی در قسمت های بعد سریال لوکی چه تعاملاتی باهم دارند و ما را با چه فضا و مکان هایی مواجه خواهند کرد.
فلش یک
این اپیزود از سریال لوکی با فلش بکی از گذشته زیست سیلوی استارت میخورد. اما کمی بعد متوجه میشویم این گذشته ای را که ما شاهدش هستیم از فیلترهای ذهنی شخصیت راوانا (تنها کسی که با محافظان زمان میتواند صحبت کند) گذر کرده است و آن چیزی که واقعا هست، نیست.
در این قسمت ما با نکات بسیار حیاتی مواجه میشویم. نکاتی که میتواند ما را حتی از وجود خودمان به شک بیاندازد. همانطور که در نقدهای قسمت دوم و سوم سریال لوکی در فیگار برای شما شرح دادیم گاهی متوجه این قضیه میشویم که سازندگان این سریال شاید قصد تلنگر زدن به ما را دارند تا متوجه شویم آنچه که هست، میتواند نباشد. درواقع این سریال ما را با ریتم و تمپوی تصاویر خود به مغایری خودخواسته تبدیل میکنند.
سازمان TVA
از همان ابتدا به ساکن سریال لوکی میتوانستیم شک هایی را به دل خود راه بدهیم که سازمان TVA سازمانی شک برانگیز و منافق پروری است که قصد ابزار ساختن از انسان ها برای پیشبرد اهداف خودش را دارد.
درواقع لوکی در قسمت سوم همانطور که دیدید اصلا قابل پیشبینی نیست. و در این قسمت که کاملا مشخص شد که نمیتوان به هیچ چیز و هیچ کس در دنیای پیرامون لوکی و حتی خود لوکی اعتماد کرد.
موبیوس
یکی از تاثیرگذارترین سکانس های سریال لوکی را میتوان صحنه مرگ موبیوس دانست. صحنه ای که لوکی با نگاهی بت اما پر از پارادکس به روبرو، انگار چیزی جز صدای مرگ پست مدرن موبیوس را نمیتواند بشنود.
تراژدی ملودرامگونه مرگ موبیوس ما را به شدت یاد مرگ نیکلسون در اونجرز یک میاندازد. جایی که خود لوکی وی را به کام مرگ میکشاند. درواقع همانطور که نیکلسون به نوعی ماموری ساده در سازمان شیلد بود، موبیوس هم همان فضای ساده مامور بودن در سازمان TVA را دارد.
اما نکته مهمی که وجود دارد این است که وقتی لوکی با آن وسیله منحوس ساقط میشود باز در جایی از توهم مرگ بیدار میشود. و این نوید را میدهد که شاید موبیوس هم قرار است باز باشد. مگر اینکه این لوکی باشد که پتانسیلی خاص را برای بیدار شدن بعد از ساقط شدن داشته باشد.
محافظین زمان
در رابطه با محافظین زمان ما متوجه شدیم که چند ربات بی خاصیت بودند که میشود آن ها را از حیز انتفاء ساقط دانست. هرچند در برخورد اول وقتی با وجود آن ها مواجه شدیم هیچ حسی از واقعی نبودن آن ها نداشتیم تا اینکه سر یکی از آنها از تنش جدا میشود و همه چیز برملاء.
اما بگذارید دست از نظریه پردازی بیشتر از این برداریم و خود را خسته نکنیم. بگذارید فکر کنیم که ما آلت دست یک مشت ربات شده ایم که به نظرمان بی خاصیت هستند. بگذارید در این باور و توهم خوشایند غرق در خوشحالی زندگی خود را سپری کنیم.
شکارچی C-15
خانمی سیاهپوست که اولین کسی از سازمان TVA است که زودتر از موبیوس با وی آشنا میشویم. شخصیتی که در طول سریال لوکی حضورش جدی تر میشود.
این مسئله نشان میدهد که این سریال بسیار قدرتمند به رشته تحریر درآمده است و هر کدام از شخصیت های سریال حضوری مهم و حیاتی در جریان ساختار روایت دارند و حکم ابزاری برای تکمیل کردن شخصیت اول داستان را ندارند.
این خانم سیاهپوست حالا کسی میشود که در ابتدای سریال لوکی از هرچیزی که مربوط به لوکی متنفر بود، الان تمام سعیش کمک به او است.
تئوری
یکی از تئوری هایی که میشود در رابطه با قسمت چهارم سریال لوکی به آن اشاره کرد، تئوری خون آشام ها است. همانطور که متوجه شدید موبیوس در جایی میگوید که ما تایتان ها و خون آشام ها را گرفته ایم.
باید بگوییم که برای بار اول است که کلمه خون آشام ها از دهان یکی از شخصیت های مارول بیرون می آید. درواقع این مسئله در سریال لوکی باعث میشود که راهی باز شود تا دنیای مرد عنکبوتی را وارد دنیای مارول کند.
دومین تئوری مربوط میشود به بازی پورتال. ما در آن بازی شخصیتی داریم بنام گلادوس، که این شخصیت که حکم راهنمای ما را دارد و به ما کمک میکند که همه چیز را بهتر یاد بگیریم. درواقع ما همچین شخصیتی را در سریال لوکی داریم بنام میس مینتز (Miss minutes) که فرمی دیجیتالی دارد.
آخر بازی پورتال به اینگونه است که ما متوجه میشویم همه چیز سال ها قیل متوقف شده ولی این هوش مصنوعی هنوز به کار خودش ادامه میدهد. و درواقع شخصیت شرور ساختار روایت را دارا است. امکان دارد که در سریال لوکی همانطور که در بخش محافظین زمان از زاویه ای دیگر به آن اشاره کردیم، به همین شکل باشد. و محافظین زمان خیلی وقت است که مرده اند. اما این شخصیت میس مینتز برای اینکه از لحاظ وجودیت حضور داشته باشد، محافظین زمان را ابزاری برای این مهم قرار داده است و در حال حکمرانی در سازمان TVA است.
بیشتر بخوانید:
- بهترین سریال های مارول و دی سی
- نقد سریال موداک MODOK
- بهترین کانال های تلگرام فیلم
- نقد سریال Time (زمان 2021)
- نقد قسمت اول فصل پنجم سریال ریک و مورتی
- نقد سریال آموزش جنسی (Sex Education 2019)
- نقد سریال لوسیفر Lucifer : فصل پنجم و هر آنچه که باید بدانید
- نقد فیلم Flashback (فلش بک 2020)
- فیلم Eternals (اترنالز 2021)
- نقد فیلم In the Heights (در ارتفاعات 2021)
- نقد سریال Elite (نخبه)
- نقد فیلم Awake (بیدار 2021)
در انتها بسیار سپاسگزاریم که تا انتهای نوشتار نقد قسمت چهارم سریال لوکی همراه ما بودید. حتما در بخش کامنتها در سایت فیگار نظرات، پیشنهادات و تئوری های خود را برای ما بنویسید تا بتوانیم برای درک بهتر این سریال جدی و مهم در عصر تکنولوژی و ناپایداری پر سرعت تغییر همه چیز نسبت به همه چیز، همدیگر را آگاه کنیم تا دیرتر منقرض شویم.