نقد سریال گودال (Cukur) ؛ بررسی داستان، نماد گودال و عملکرد بازیگران و عوامل سریال

در نوشتار جدید فیگار، به نقد سریال گودال خواهیم پرداخت. داستان، موزیک، نماد گودال، بازی بازیگران و عملکرد عوامل سریال Cukur را بررسی خواهیم نمود.

شبکه تلویزیونی شو تی‌وی در سال ۲۰۱۶، سریال تلویزیونی “نفوذی” را به نمایش در آورده بود که در سال ۲۰۱۷، با ۳۹ قسمت خاتمه یافت. این شبکه مجددا با همکاری شرکت Ay Yapim، در سال ۲۰۱۸ سریالی جدید را تهیه و پخش نمود. اما فقط تهیه کننده یکسان نبود، کادر بازیگران نیز تکراری محسوب می‌شدند. آراس بولوت اینملی که در سریال نفوذی در نقش “مرت/ امید” بازی کرده بود، در سریال “گودال” با نقش “یاماچ کوچوالی” به خانه‌های مردم بازگشته بود.

بازیگر دائمی شرکت آی یاپیم، رضا کوجااوغلو و کارگردان اکشن آن‌ها یعنی اعور ییلدیران نیز در این سریال هستند. اعور در سریال نفوذی در نقش یکی از پلیس‌ها و رضا در نقش داوود بود. بازیگرانی همچون ارجان کسال، پریهان ساواش، ارکان کولچاک کوستندیل و حتی بولنت ارسوی نیز در این سریال حضور به عمل آورده‌اند. در ادامه نوشتار، به نقد سریال گودال و بررسی موضوعات مختلف آن خواهیم پرداخت. همراه ما باشید.

نقد سریال گودال (Cukur)

بررسی داستان، نماد گودال و عملکرد بازیگران و عوامل سریال

لیست مطالبی که در نقد سریال گودال خواهید خواند، برای شما فهرست شده است:

نقد و بررسی سریال گودال
نقد و بررسی سریال گودال


آراس بولوت اینملی، در سریال نفوذی در نقش “مرت/ امید” بازی کرده بود. او در سریال “گودال” با نقش “یاماچ کوچوالی” به خانه‌های مردم بازگشته بود. پارتنر او، مدل زیبای ترک، که با سریال “داستان بودروم” شناخته شده بود، “دیلان چیچک دنیز” در نقش “سنا” بود.

بازیگرانی از سریال نفوذی همچون: ارجان کسال، رضا کوجااوغلو و اعور ییلدیریم نیز در گودال ایفای نقش نمودند. ارجان کسال در نقش “ادریس” پدر خانواده کوچوالی و لیدر محله گودال بازی نمود. رضا کوجااوغلو در نقش “علیچو”، یک کاراکتر که اوتیزمی و بی‌خانمان است، را ایفا کرد. ادریس برای او خانه‌ای فراهم کرد و از اهالی محله خواست که هوای او را داشته باشند.

علیچو کاراکتری بسیار خوش قلب، ساده و متفاوت است. او در کشورهای مختلف دوره‌های سربازی را گذرانده و یک تک‌تیرانداز ماهر بود. اما زباله‌ها را جمع می‌کند و از طریق آن‌ها اطلاعات بسیاری درباره افراد به دست می‌آورد. حافظه او بسیار قوی است، یعنی هیچ چیز را فراموش نمی‌کند. همیشه همه چیز را به یاد دارد و بسیار باهوش است. اما از نظر اجتماعی کمی ضعیف است، آن هم به خاطر بیماری‌اش است.

و اما خانواده کوچوالی، شامل پدر، ادریس، مادر (سلطان خانم، با بازی پریهان ساواش)، چهار پسر و همسرها و نوه‌ها می شود. جومالی پسر بزرگ خانواده است که حبس ابد است (اما در فصل دوم فرار می‌کند از آنجا)، و فعلا مجرد است. قهرمان فرزند دوم خانواده است. ندرت همسر اوست و دو فرزند به نام آکشین و آجار دارد. سلیم فرزند سوم خانواده است. عایشه همسر او، کاراجا دخترش و آکین پسرش است، که او نیز در زندان است.

 بررسی سریال گودال , بررسی و نقد سریال گودال
بررسی سریال گودال , بررسی و نقد سریال گودال

اما پسر چهارم خانواده، یاماچ کوچوالی که در هجده سالگی خانه و محله را ترک کرده است. او قسم خورده که نه به مرگ خودش و نه برای مرگ پدرش، دیگر هرگز به محله برنگردد. اما دست تقدیر، او را به آن محله برمی‌گرداند. بازگشتی که کل زندگی او را تحت تاثیر قرار می‌دهد. خانواده کوچوالی مافیا هستند و سلاح خرید و فروش می کنند. به همین سبب همیشه در تهدید هستند، و باید سلاح به دست باشند.

یاماچ هم به همین خاطر محله را ترک کرده بود، زیرا روحیه لطیفی داشت. او نمی‌توانست آدم بکشد و اهل موزیک و هنر بود. یاماچ بسیار باهوش است و رشته شیمی خوانده است. طی ماجرایی با سنا آشنا می‌شود. در نگاه اول عاشق هم می‌شوند و بعد از پنج روز با هم ازدواج می‌کنند.

درست در شب ازدواج آن‌ها، بلایی به نام وارتولو سعادت‌الدین وارد محله شده، قهرمان و پدر جلسون را کشته است. و ادریس پس از شنیدن این خبر سکته کرده است. حالا سلطان برای کنترل شرایظ، به پاریس می‌رود، تا یاماچ را راضی کند که به محله برگردد. او می‌داند که سلیم توانایی مقابله با دشمن و کنترل محله را ندارد. یاماچ که علاقه بسیاری به خانواده‌اش دارد، حتی اگر آن‌ها را ترک کرده باشد، بعد از ده سال به محله باز می‌گردد.

اما چون نمی‌تواند به سنا توضیح دهد که خانواده او مافیا هستند، بی‌خبر و شبانه راهی می‌شود و سنا را در هتلی در پاریس تنها می‌گذارد. سنا روزها به دنبال یاماچ می‌گردد. نهایتا بعد از چند روز، یاماچ او را به زور پیش خودش می‌آورد، چون می‌ترسد بلایی سر او بیاید. اما سنا باید انتخاب کند که می‌تواند این شرایط را بپذیرد یا نه؟ عشق را انتخاب کند یا آزادی و امنیت را؟ نتیجه هر کدام از این انتخاب‌ها برای او سنگین خواهد بود.

یاماچ به او قول می‌دهد که بعد از درست شدن شرایط از آن محله خواهند رفت. اما نکته اصلی، دیوار نوشت این سریال است که می‌گوید: “هر کس که وارد این گودال شود، دیگر نمی‌تواند از آن خارج شود.” این دیوارنوشت، روند اصلی سریال را مشخص می‌کند. دیوارنوشت‌های دیگری نیز وجود دارد، که شعار اهالی گودال هستند. این شعارها اسپویلی از سریال را بیان می‌کنند. اگر طرفدار این سریال باشید، و آن را با دقت تماشا کنید، متوجه آن‌ها خواهید شد. در ادامه به نقد سریال گودال می‌پردازیم.

نقد سریال گودال از بعد سناریو

نقد سریال ترکی گودال , نقد سریال ترکی Cukur
نقد سریال ترکی گودال , نقد سریال ترکی Cukur

اما اگر بخواهیم به نقد و برررسی این سریال بپردازیم، حرف‌های زیادی برای گفتن هست. هم از نظر بازیگری، هم سناریو و هم کارگردانی. بخش موزیک سریال هم که یک بخش کاملا جداست و نیاز به بحث مجزا دارد. اما نکته اصلی این سریال، که خیلی مورد انتقاد مخاطب و منتقدین قرار گرفت، سناریو سریال است. سناریویی که در فصل اول، مانند یک بمب منفجر شد و توجه ملیون‌ها مخاطب را در سراسر جهان جلب کرد و گفته شد که گودال، همانند “بازی تاج و تخت” ترکی است. اما در فصل‌های بعدی دچار باگ‌های زیادی شد.

البته این باگ‌ها در سریال‌های ترکی مسئله جدیدی نیست. حتی سریالی مانند “بازی تاج و تخت” هم دچار باگ‌های بسیاری بود. سریال‌های تلویزیونی ترکی، به این دلیل که هم سناریوی آن‌ها به روز نوشته می‌شوند، و هم به روز فیلمیبرداری می‌شوند، ضعف‌هایی خواهند داشت. اگر این سناریو، از قبل به طور کامل نوشته و توجه زیادی روی آن اعمال می‌شد، نتیجه کاملا فرق می‌کرد. آن‌ها سریال را با توجه به میزان مخاطب جلو می‌برند، و چون این سریال محبوبیت بسیاری کسب کرد، چهار فصل به طول انجامید.

اما ضعف سناریو، به نوعی توهین به مخاطب بود. این که داستان با آن سطح از جذابیت، در فصل‌های آخر به آن شکل درآمد، خیلی جلوه جالبی نداشت. این سریال مخاطب جهانی داشت، کشورهای بسیاری آن‌را از تلویزیون خود پخش کردند. و بسیاری از مردم هم خودشان تهیه کردند، و تماشا کردند. به همین سبب سطح انتظار بالا بود. فصل‌های آخر، مخاطب به خاطر برادران کوچوالی و بازی بی‌نظیر بازیگران سریال را تماشا می‌کردند. یعنی به داستان دیگر اهمیتی زیادی نمی‌دادند.

دخالت تهیه‌کنندگان در داستان

نقد و بررسی سریال ترکی Cukur
نقد و بررسی سریال ترکی Cukur

اما این سناریو نکات جذابی هم داشت. مرگ سنا، آکشین، صحنه عروسی خونین، مرگ ادریس، مرگ کمال، کشتن آذر توسط کاراجا، مرگ جلسون و مردن کاراجا در راه گرفتن انتقام جلسون، همه این صحنه‌ها شوک‌های بسیار و غم سنگینی در دل مخاطب نشاند. همه این اتفاق‌ها در نهایت ناباوری رخ دادند. این شجاعت سناریست ترک، با توجه به شرایط ترکیه، واقعا قابل تحسین است.

البته گفته می‌شود که سناریو قسمت‌های آخر سریال نیز به این شکل نبوده است، و تهیه‌کنندگان آن‌ها را مجبور کرده‌اند، که داستان را تغییر دهند. این خبر، خبر روز شد و همه کنجکاو حقیقت بودند. بازیگران سریال که هر هفته در رابطه با سریال، پستی منتشر می‌کردند، در روزهای آخر سریال انگار روزه سکوت گرفته بودند. نه متنی برای خداحافظی، نه عکسی از پشت صحنه، دریغ از کوچکترین خبری.

مخاطبان بر این باور بودند که به دلیل ضبط مجدد قسمت‌های آخر سریال و تغییر روند داستان، به دلیل درخواست تهیه‌کنندگان، به نوعی ناراحت شده‌اند. و همه با هم تصمیم گرفته‌اند که نه پست بگذارند و نه خداحافظی کنند. به این شکل اخبار کمتری می‌پیچد و تهیه‌کننده سود کمتری می‌کند. بازیگران بعد از گذشت چند هفته از نمایش قسمت آخر، پست‌های خداحافظی خود را منتشر کردند.

آراس در کپشن خود نیز از یاماچ کوچوالی، این کاراکتر خیالی خواست که به خوبی از خودش مراقبت کند. حرف‌های او احساسات مخاطبان را برانگیخت و بار دیگر دلتنگ این سریال محبوب شدند. از همراهی شما عزیزان،‌ تا این قسمت از نقد سریال گودال سپاس‌گزار هستیم.

مفهوم خانواده در سریال ترکی چوکور

نقد و بررسی سریال ترکی Cukur
نقد و بررسی سریال ترکی Cukur

خانواده‌ای که به خانواده اهمیت ویژه‌ای می‌دهند و همیشه می‌گویند: “خانواده همه چیز انسان است! خانواده اگر نباشد تو یک هیچ هستی، وجود نداری!”، آیا خودشان توانسته بودند به خانواده اهمیت بدهند؟ سلیم که در فصل یک خیانت بزرگی به خانواده می‌کند. به همسر و پسر خودش اهمیتی نمی‌دهد.

قهرمان نیز در زمان حیات، به همسرش خیانت می‌کرد. جومالی اگر ببیند عضوی از خانواده خطایی کرده است،‌ او را برای همیشه خط می‌زند. و اما صالح نیز، عضوی از این خانواده است. هرچند که دور از آن‌ها بزرگ شده بود، اما او نیز مفهوم خانواده را درک می‌کند.

حتی صالح از همه آن‌ها بیشتر درک می‌کند،‌ زیرا همیشه بی خانواده بوده است. او حسرت این را دارد که پدرش یکبار برایش داستان بخواند. اما بالاخره او نیز همراه سلیم باعث نابودی محله و خانواده می‌شود. بلاهایی که سر سنا می‌آمد را می‌دید و سکوت می‌کرد. باعث مرگ قهرمان شد. اما نهایتا تاوان همه این‌ها را پس داد. یاماچ نیز، هرچقدر هم خانواده برایش مهم باشد، آن‌ها را ترک کرده بود.

سریال ترکی گودال , سریال ترکی Cukur
سریال ترکی گودال , سریال ترکی Cukur

ادریس پدر خانواده، و کسی که میگفت خانواده از همه چیز مهم‌تر است. او برادر خود را از خانواده بیرون کرده بود، و به همه گفته بود که او مرده است. حتی به او شلیک نیز کرده بود. او عاشق ملیحا بود، اما سلطان همسرش بود. و با مهربان رابطه برقرار کرده بود. که صالح حاصل این رابطه بود.

همه آن‌ها به نوعی مفهوم این جمله را زیر سوال برده بودند. اما یاماچ، قهرمان داستان، بعد از چهار فصل و تحمل رنج‌های بسیار، بالاخره معنای واقعی خانواده، و راه حفظ آن را می‌آموزد. راهی را پیدا می‌کند که این خانواده را به بهترین شکل کنار هم نگه دارد. مفهوم خانواده در نقد سریال گودال بررسی شد. در ادامه رازهای این سریال ترکی را آشکار خواهیم نمود.

رازهای سریال ترکی Cukur

نقد سریال چوکور , نقد و بررسی سریال چوکور
نقد سریال چوکور , نقد و بررسی سریال چوکور

علاوه بر صحنه‌های مرگ، رازهایی که در سریال وجود داشت، جذاب بود. مانند حل کردن یک معما، مخاطب را همراه کرد و فصل‌ها در انتظار قرار داد. اینکه راز ملیحا و ادریس چه بود؟ دو فصل طول کشید تا مشخص شود. علت دشمنی دشمن‌های گودال، با خانواده کوچوالی، راز علیچو و خانواده‌اش، ملیحا که بود؟ یوجل چرا این همه نفرت داشت؟ همه این گره‌ها سریال را جالب توجه کرده‌ بودند.

ارتباط وارتولو با خانواده کوچوالی قابل حدس بود. اینکه او با ادریس دردی دارد، کاملا مشخص بود، حتی نشان دادن خالکوبی علامت چوکور در کمر او، ما را کاملا مطمئن کرد. اما اینکه او و سعادت در گذشته عاشق هم بودند، سورپرایز بزرگ و قشنگی بود. عشقی پاک و تمییز، که به خاطر انتقامی که وارتولو می‌خواست بگیرد، متزلزل شده بود. اما این آب روان بالاخره راه خودش را یافت، و آن‌ها به هم رسیدند.

در فصل سوم متوجه می‌شویم که دختری ثروتمند به نام افسون، به یوجل کمک می‌کند تا انتقامش را بگیرد. اما افسون کیست؟ و چرا به او این کمک را می‌کند؟ علت دشمنی او با یاماچ بر سر چیست؟

نقد و بررسی سریال چوکور , سریال ترکی چوکور
نقد و بررسی سریال چوکور , سریال ترکی چوکور

مشخص می‌شود که افسون دختر بایکال است. او فکر می‌کند یاماچ پدرش را کشته است و پدر او بر سر دشمنی با چوکور جانش را از دست داد. اما غافل از اینکه پدر او یک انسان وحشتناک بود. این بایکال بود که به جان چوکور افتاده بود و باعث مرگ هاله و بسیاری دیگر شده بود. یاماچ قصد انتقام گرفتن از او را داشت، اما نتوانسته بود او را بکشد. پس از اینکه یاماچ افسون را می‌شناسد، حقایق را به او می‌گوید.

افسون متوجه می‌شود که یوجل، سنا و آکشین را چگونه کشته است و باعث شده است تا یاماچ، ادریس را به دست خودش بکشد. آن دو عاشق هم می‌شوند. اما برای این عشق باید تاوان‌های پس دهند. هر دو آن‌ها پس از سختی‌های بسیار بالاخره به هم می‌رسند و صاحب یک دختر زیبا به نام ماسال می‌شوند. اگر در رابطه با سطح بازی بازیگران این سریال کنجکاو هستید،‌ در ادامه نقد سریال گودال ما را همراهی کنید.

اجرای بازیگران

نقد و بررسی سریال گودال , بررسی سریال گودال
نقد و بررسی سریال گودال , بررسی سریال گودال

کادر بازیگران و بازی بازیگران و اقعا فوق‌العاده است. ترکیب و تقابل اجرای آن‌ها عالی است. پنجاه تا هفتاد درصد، مخاطب به خاطر نوع بازی آن‌ها مجذوب سریال می شود. شاید فصل اول و دوم داستان سریال نیز تاثیرگذار باشد، اما در فصل‌های بعدی کادر بازیگران واقعا تاثیر مهمی در نگه داشتن مخاطب دارد. ریتینگ‌های سریال نیز بیانگر این موضوع است.

آراس بولوت اینملی در طول سریال، صحنه‌های دشوار بسیاری را به بهترین شکل ایفا می‌کند. صحنه‌ای که عزیزترنیش را از دست می‌دهد. قسمتی که متوجه می‌شود پشت همه ماجراها، سلیم و خیانت او است. صحنه‌ای که مجبور است با دست‌های خودش پدرش را بکشد. آن‌جا که متوجه می‌شود وارتولو، یکی از پسران پدرش است. صحنه از دست دادن علیچو و در مقابل خوشحالی پیدا کردن او. دیوانه شدن و زندگی در تیمارستان. صحنه‌های اکشن و مبارزه، که اندام خوش فرم او بسیار متناسب است. همه آن‌ها بسیار عالی به نمایش در آمده‌اند. او نقش را زندگی می‌کند.

آراس بولوت اینملی , بررسی و نقد سریال گودال
آراس بولوت اینملی , بررسی و نقد سریال گودال

در تابستان سال ۲۰۱۹، در دوران استراحت بین فصل‌های سریال، او برای ایفای نقش در فیلم سینمایی معجزه در سلول شماره هفت، انتخاب شد. (با کلیک بر روی نام فیلم، به صفحه نقد و بررسی آن منتقل خواهید شد.) آراس در این فیلم، یک کاراکتر که از نظر ذهنی هنوز کودک است را بازی کرد. بازی او در این فیلم نیز مورد تحسین بسیاری از منتقدان و مخاطبان قرار گرفت.

ارکان کولچاک کوستندیل در نقش وارتولو/صالح، و ترکیب او با آراس بولوت اینملی، مورد توجه بسیاری از مخاطبان بود. درگیری‌ها، شوخی‌ها، عشق و علاقه و تمامی جزئیات روابط آن‌ها بسیار زیبا بود. مخاطبان با هشتگ VarYam، ترکیبی از اول اسم وارتولو و یاماچ، و یا هشتگ ERAR، خلاصه‌ای از ارکان و آراس، علاقه خود را به این دو بازیگر نشان می‌دادند. مدت‌ها این هشتگ جزء مطالب ترند بود. در ادامه نقد سریال گودال به معرفی پروژه‌ها و دغدغه‌های اجتماعی دست‌اندرکاران این سریال خواهیم پرداخت.

پروژه‌های اجتماعی سریال گودال

علیچو , نقد سریال ترکی Cukur
علیچو , نقد سریال ترکی Cukur

کاراکتر علیچو، درکنار جذابیت‌هایی که به داستان می افزود، بیانگر یک دغدغه اجتماعی نیز بود. پروژه‌ای که با نام “من متوجه اوتیزم هستم” شناخته شد. در طی این پروژه، یازیگران سریال و عوامل، بیان کردند که در کنار افراد اوتیزمی هستند و آن‌ها نیز بخشی از جامعه‌اند. آن‌ها نیز مثل همه ما انسان هستند، و حق زندگی در جامعه دارند. باید آن‌ها را شناخت و با آن‌ها به نحو صحیح برخورد نمود. رضا کوجااوغلو نیز، کاراکتر اوتیزمی را بسیار جالب ایفا کرد. طوری که علیچو تا مدت‌ها در ذهن مخاطب خواهد نشست.

در فصل دوم، یاماچ به بیمارستان می‌رود و درست زمانی که فکر می‌کند دنیا روی سر او خراب شده است، با دختر بچه‌ای به نام اویکو آشنا می‌شود. اویکو سرطان دارد. دانستن این مسئله، یاماچ را شرمنده می‌کند، که چرا از زندگی نا امید شده بود. او متوجه می‌شود که اویکو نیاز به خون دارد. به اهالی چوکور خبر می‌دهد تا برای انتقال خون به اویکو، بیایند و تست دهند. داستان اویکو در واقع همانند علیچو، یک پروژه اجتماعی است. عوامل سریال با همکاری انجمن تما، در تلاش بودند، که در هر فصل به یک دغدغه اجتماعی کمکی کرده باشند.

اویکو , نقد و بررسی سریال ترکی Cukur
اویکو , نقد و بررسی سریال ترکی Cukur

آن‌ها با نشان دادند این صحنه، بیماران سرطانی را معرفی کردند و به بیان این مسئله که می‌توانید با خون دادن، جان یک مریض را نجات دهید، پرداختند. آن‌ها با برگزاری مراسم گالا (پخش ویژه به همراه بازیگران)، مبالغ بسیاری نیز برای کمک به این بیماران جمع کردند. در فصل سه نیز، کاراکتر آیکوت را نشان دادند. اینکه او با شرایطی که داشت، چقدر به زندگی امیدوار بود و چقدر تلاش می‌کرد. متاسفانه با دشمنی اردنت‌ها این کاراکتر کشته شد. انتهای فصل سه، به دلیل بیماری همه‌گیر کرونا، امکان برگزاری گالا نبود.

آیکوت , نقد سریال چوکور
آیکوت , نقد سریال چوکور

اما در انتهای فصل چهار، گالا به صورت محدود و با رعایت پروتکل‌های بهداشتی برگزار شد. موضوع این گالا نیز، جمع‌آوری مبالغی برای تهیه درخت بود. عوامل سریال گودال تصمیم بر این گرفته بودند که جنگلی یادگار از “چوکور” به جای بگذارند. از همه طرفداران سریال نیز برای برآورده کردن این آرزو، کمک دریافت کردند. این جنگل هم اکنون به وجود آمده و نهال‌های بسیاری در آن کاشته شده است.

ارکان کولچاک کوستندیل در مصاحبه‌ای اشاره نمود که :”ما و سریال‌ها می‌آییم و می‌رویم، این پروژه‌ها و کارهای خیر هستند که از ما به یادگار می‌مانند.” و کاملا هم صحیح بیان کرده بود. اگر به بخش موزیک نیز علاقه‌مند هستید، در ادامه نوشتار نقد سریال گودال موزیک‌های به یاد ماندنی این سریال را معرفی نموده‌ایم.

موزیک‌های سریال ترکی گودال

Cukur Spor , نقد و بررسی سریال چوکور
Cukur Spor , نقد و بررسی سریال چوکور

و اما موزیک سریال گودال! جا دارد تشکر ویژه‌ای از تویگار ایشیکلی برای تمامی موزیک‌های متن سریال بشود. قطعه‌هایی با نام‌های “Aci-Baba Ogul” ، “Sena-Yamac” و بسیاری دیگر، که برای صحنه‌های مختلف و کاراکترهای متفاوت نوشته و ساخته شده بود، بسیار دلنشین، عالی و به یاد ماندنی هستند. تویگار ایشیکلی یکی از سازندگان موسیقی معروف و کار درست در ترکیه است. او موزیک متن بسیاری از سریال‌های محبوب همچون “ازل” ، “کوزی گونی”، “عشق ممنوع”، “نفوذی” ، “جذر و مد” و گودال را نوشته است.

قطعه‌ها و ترانه‌های او سال‌هاست که توسط مردم شنیده می‌شوند. مردم نیز علاقه بسیاری به آن‌ها نشان می‌دهند. اما بعد از موزیک متن، موزیک‌های رپ بسیاری با سریال گودال شناخته شدند. آثاری از Eypio و Gazapizim در این سریال بسیار معروف شدند. “Bu Hayatin Heyecani Meyecani Yok” معروف‌ترین رپ از گازاپیزیم است. یاماچ در صحنه‌های اکشن، این ترانه را پخش و شروع به مبارزه می‌کرد. نوع مبارزه یاماچ، و به ریختن تمرکز حریف با موزیک، یک حرکت به یاد ماندنی بود.

یاماچ این آهنگ را پخش می‌کرد،‌ با فرم خاصی می‌رقصید و بعد شروع به مبارزه میکرد. رقص و موزیک او در بین طرفداران جای ویژه‌ای گرفت. آنها از رقص خود فیلم می‌گرفتند و در فضای مجازی منتشر می‌کردند. آثار Melek Mosso، Zeynep Baksi Karatag ،Cem Adrian ، Ahmet Kaya ، Kubilay Aka ، Cukur Spor ، MRF و بسیاری دیگر از خواننده‌های ترکیه، در طول این سریال پخش شدند. و غالبیت آن‌ها پس از پخش، هم ترند شدند، و هم بسیار محبوب گشتند. کمتر موزیکی از سریال شنیده می‌شود که مورد پسند مخاطب نباشد. همه آن‌ها خاطره‌ای از چوکور را برای مخاطب زنده می‌کنند.

کوبیلای آکا در گالای چوکور , بررسی سریال گودال
کوبیلای آکا در گالای چوکور , بررسی سریال گودال

کوبیلای آکا که بازیگر نقش جلسون است،‌ برای این سریال چند قطعه حاضر کرده بود. یکی از آن‌ها را به همراه هایکو چپکین با نام “Gamzendeki Cukur” اجرا نمود. قطعه‌ای دیگر را با نام “Bu Sokaklar Aciya Kardes Olur” همراه تویگار ایشیکلی ضبط کرد. او به همراه جیلان ارتم قطعه “Cukur Benim” را برای این سریال تهیه کرد. صدای او و متن ترانه‌ها، توجه مخاطب را بسیار جلب کرد. شما هم نام قطعه محبوب خودتان را در قسمت کامنت‌ها با ما به اشتراک بگذارید. در ادامه نقد سریال گودال معنای خالکوبی محله چوکور، برای شما شرح داده‌ شده است.

معنای خالکوبی محله گودال

خالکوبی یاماچ , نقد سریال ترکی Cukur
خالکوبی یاماچ , نقد سریال ترکی Cukur

علامت محله گودال به شکل <•••معنا و مفهوم بسیاری داشت. در واقع ارزش‌های اصلی محله گودال و خانواده کوچوالی را بیان می‌کرد. ضمن اینکه خارج از معنایی که خود سریال بیان می‌کند،‌ نشانه‌ای از سه تفنگدار نسل اول، یعنی ادریس، پاشا و مجاهد بود. در ادامه نیز نماد جومالی، صالح و یاماچ. به نوعی در تیتراژ سریال، این مسئله اسپویل شده بود که سلیم قرار است بمیرد.

اما معنای این خالکوبی چیست؟ هشتی بالای علامت، نماد سقفی بالای سر و هشتی پایین، خانه‌ای برای زندگی است. که این خانه همان محله چوکور است. سه نقطه داخلی آن، نقطه اول نماد خانواده است، پدر، مادر، برادر، خواهر و تمامی اعضای خانواده. نقطه دوم نماد نزدیک‌ترین دوستان تو، مانند پاشا، مجاهد، کمال و متین. و نقطه آخر نماد خانواده بزرگ محله گودال است.

این نماد یعنی همه محله، عضوی از خانواده تو هستند. تو از آن‌ها محافظت می‌کنی و در صورت نیاز آن‌ها از تو محافظت می‌کنند. تو برای آن‌ها جان می‌دهی و آن‌ها نیز برای تو. مفهوم کلی این نماد این بود. و هرکس که این نماد را داشت، باید تعهدش را نیز نسبت به آن عملی می‌کرد. از همراهی شما تا انتهای نوشتار نقد سریال گودال متشکریم. در ادامه عوامل این سریال لیست شده است.

عوامل سریال ترکی گودال

  • کارگردان: سینان اوزترک
  • نویسنده: گوکهان هورزوم
  • ستارگان: آراس بولوت اینملی، دیلان چیچک دنیز، داملا سونمز، هازال سوباشی، ارجان کسال، پریهان ساواش، ارکان کولچاک کوستندیل، اونر ارکان، نجیب ممیلی، رضا کوجااوغلو، جم اوسلو، اعور ییلدیران، بوراک داکاک، اجه یاشار، ایلایدا آلیشان، فریت کایا، مصطفی کیران‌تپه، کوبیلای آکا، جهانگیر جیهان، نجاتی ایشلر، باریش آردوچ، بونجوک ییلماز، ایرم آلتوع، هاره سورال و میلا سانجاک
  • ژانر: اکشن، درام، عاشقانه
  • محصول: ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۱ ترکیه
  • زبان: ترکی
  • تعداد قسمت: ۱۳۱ قسمت، ۴ فصل، هر قسمت حدود ۱۴۰ دقیقه
  • موسیقی: تویگار ایشیکلی
بررسی سریال گودال , بررسی و نقد سریال گودال
بررسی سریال گودال , بررسی و نقد سریال گودال

بیشتر بخوانید:

از همراهی شما تا انتهای نقد سریال گودال سپاس‌گزار هستیم. شما می‌توانید به کانال تلگرام فیگار مراجعه نمایید و قسمت‌های دوبله شده سریال گودال را کاملا رایگان دانلود نمایید. همچنین لینک دانلود دیگر سریال‌های ترکی نیز، در سایت و کانال برای شما قرار داده شده است.

دوستان و همراهان عزیز سایت فیگار،‌ اشتراک نظرات شما در رابطه با نقد سریال گودال مایه افتخار و خوشحالی ماست. شما می‌توانید نظرات خود را زیر همین نوشتار در قسمت کامنت‌ها با ما به اشتراک بگذارید. علاه بر اشتراک نظرات، به عنوان نویسنده مهمان در سایت عضو شوید و نقد‌ها و مطالب خودتان را نیز انتشار دهید. برای مطالعه فراخوان مرتبط با آن بر روی لینک نویسندگی مهمان کلیک نمایید.


9 thoughts on “نقد سریال گودال (Cukur) ؛ بررسی داستان، نماد گودال و عملکرد بازیگران و عوامل سریال

  1. فقط میتونم بگم فصلهای اول و دوم جذاب بود یعنی کش و قوس زیادی نمیخواست و میتونستن توی دو فصل هم تموم کنن ولی اینکه هربار یه دشمن و یه سری از افراد نقش اصلی رو حذف میکردن دیگه واقعا جای تحمل نداشت و بخصوص قسمت آخر که صحنه های پیری همه رو نشون داد و بعد دوباره مثلا بعد مرگ دور هم جمع شدن این خیلی زیادی بود و با همون جمع دوستان توی دورهمی که توی گودال داشتن میتونستن فیلمو تموم کنن
    نه اینکه حتی بعد مرگ هم طرف هنوز مشروب و‌نوشیدنی دم دستش باشه خخخخخ زیادی دیگه خواستن آبکیش کنن، بازم بد نبود
    خوبه زود تمومش کردم با ۳ ماه وقت گذاشتن
    اونایی که توی ترکیه هر هفته منتظر بودن اونا چ عذابی کشیدن بخصوص اون‌ اواخرش که قابل تحمل نبود مخصوصا نقش شهرام فقط توی چهار قسمت دوبله دیگه زیادی بود

  2. گودال یک افسانه به یادموندنی بود ?
    بهترین پروژه‌ای بود که من در طول عمرم تماشا کردم
    رابطه نزدیک و فوق‌العاده خانوادگی و انسان های محله، منطقه‌ای که داخل اون پلیس نمیتونه بیاد، زندگی مافیایی همین ها کافی بود که از همون قسمت 1 عاشق سریال بشم?
    شاید سریال گودال تموم شده باشه اما خود چوکور هیچوقت برای هیچ کدوم از ما تموم نمیشه و نخواهد شد
    گودال مارو وارد گودالی کرد که یک دنیای جدید و خیلی متفاوت توش بود .. ??
    یک جور دَردِ عجیب?
    یک جور لبخَندِ عجیب?
    یک جور رفاقَتِ عجیب?
    یک جور عِشقِ عجیب??‍♀♥️
    یک جور تَعَصُبِ عجیب☠
    ما از گودال خداحافظی نمیکنیم . .
    چون کسی که یکبار نمکِ خونِ این گودال رو چشیده باشه دیگه هیچوقت نمیتونه ازش بیرون بیاد???
    #ArasBulutIynemli
    #Cukur #گودال

  3. من هیچ وقت تا آخر عمرم این فیلم رو فراموش نمیکنم و جز انگشت شمار فیلم هایی هست که دیقه به دیقش یادمه
    توصیه میکنم به کل دنیا که این فیلم رو ببینن و از اول عاشقانه دنبالش کنن یکم طولانی هست اما وقتی تموم شه یه تیکه از قلبت رو برای همیشه تصاحب میکنه
    چون کسی که وارد چوکور بشه هیچ وقت نمیتونه اونو از خودش بیرون کنه
    زنده باد چوکور

  4. چوکور کپی برداری از تاج و تخت و واکینگ دد بود، متاسفانه خیلی از صحنه ها کپی بود و حتی کاراکتر یاماج هم از نظر تیپ چهره و اندام شبیه ریک انتخاب کرده بود و حالتهایی که هنگام شوک عصبی بهش دست میداد شبیه خالتهای ریک تو واکینگ دد بود گرد شدن چشمها و لرزیدن صورت و کوچیک شدن لبها و زل زدن به دور دست، حالتهای یاماج وقتی دچار شوک عصبی میشد منو یاد حالتهای ریک مینداخت زمانی که گلن کشته شد، اون صحنه ای که جومالی و مدد سوار ماشین قرمز شدند و بعد هم ویراژ دادن هم شبیه صحنه ای بود که گلن سوار اون ماشبن قرمز ویراژ میداد حماقتهایی که یاماج انجام میداد و باعث جذب دشمنان بیشتر میشد هم دقیقا مثل حماقتهای ریک بود، یهو عصبی میشد و میرفت میزد یکنفر را میکشت و یکسری دشمن جدید میکشوند سمت چوکور، دقیقا مثل ریک، و اینکه هردفعه یه گروه جدید جمله میکردند و آنها آواره میشدند و در نهایت دوباره دور هم جمع میشدند، همه اینها شبیه واکینگ دد بود و کشتن آکشین مثل کشته شدن خواهر مگی خیلی جانسوز بود و مرگ جلاسون مثل مرگ کاراکتر گلن و اونجا که شهرام با باتوم وارد شد مثل صحنه وارد شدن نیگان بود و برق چشمهای شهرام و حالت لبخندش هم تقریبا شبیه نیگان بود، کلا خیلی از صحنه ها کپی شده و کمی تغییر داده شده بود، اونجا که گلکان یاماچ را دزدید و برد تو دخمه هم کپی از صحنه ای از تاج و تخت بود که رمزی تئون گریجوی را شکنجه کرد و هویتشو ازش گرفت و گفت تو ریک هستی، و وقتی یاماج پذیرفت بوجوک هست دقیقا شخصیتی مثل تئون بعد از پذیرفتن ریک پیدا کرد خیلی ترسو و حالتهایی مثل دیوانه ها،
    دومین نقدی که میشه کرد، نیمه کاره گذاشتن سرنوشت بعضی از افرادی بود که هیچ لزوکی به حضورشون تو سریال نبود، مثلا زنی که بچه اشو تو سطل زباله رها کرد بخاطر فقر، مشخص نشد سرنوشتش چی شد فقط دو پارت پیدا شدند و بدون نتیجه غیبشدند در حالیکه مثل شخصیت سحر و… میتونستند به او هم کمک کنند که بتونه بچه اشو بزرگ کنه و بهش کمک کنند….. یا اون پسریکه تو کارگاه آکین بود معلوم نبود کی بود و از کجا اومده بود و چی شد…. کلا اگر بازی خوب بازیگران نبود من این سریال را نگاه نمیکردم، صحنه رقص چهار برادر در شرایط حساس و رقصهای عجیب غریب یاماج موقع مبارزه را خیلی میپسندیدم و شخصیت وارتلو واقعا عالی بود…. موفق باشید

    1. بله مثل خیلی از سریال‌های ترکی کپی زیاد بود، بعضی از بازی‌های بازیگران به حالت طنز کپی برداری کاراکترهای خارجی بود، اما بخش بازی آراس در نقش یاماچ، که اشاره کردید نوع شوک عصبی و یا دیگر حس هاش شبیه فلان بازیگر بود، با این قسمت مخالفم … چرا که من بازی آراس رو در فیلم ها و سریال های دیگه هم دیدم ، این بازی متعلق به اراسه … میتونید سریال نفوذی و روزی روزگاری رو تماشا کنید

      1. خیلی شبیه حالتهاشون اگه واکینگ دد را دیده باشید، ممنون شاید شبهات ذاتی باشه، دقیقا حتی یک صجنه هم از فیلم لئون کپی شده بود حضور ذهن ندارم دقیقا کجا بود موقع تماشای فیلم متوجه شدم،
        مرسی از پاسختون
        قصد دارم اول فیلم معجزه در سلول هفت را ببینم، سپس نفوذی

      2. من کلا فیلم ترکیه ای نمیبینم، ولی تبلیغ این سریالو دیدم که چند جا نوشته بود در حد واکینگ دد و… است کنجکاو شدم ببینم، و درواقع اولین سریال ترک بود که دیدم،

  5. عاللییی
    من خودم قراره خودم ۴سال دیگه به ترکیه برم از خود آراس به پرسم من خودمم میخام بازیگر شم تو ترکیه فیلم بازی کنم

پاسخ دادن به سحر لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *