در این نوشتار سعی بر این است که کمی با بررسی و نقد قسمت سوم سریال لوکی با این سریال هیجانانگیز از مارول بیشتر آشنا شویم. در ادامه با فیگار همراه باشید.
لوکی که در اپیزود سوم با ورود به Lamentis شکل خودش را میگیرد. کمی اکشن را برای بینندگان خود به تصویر میکشد که با یک جنبه بصری جذاب در کلیت این قسمت ارئه میشود. بیش از هر چیز غیرقابل پیش بینی بودن، که اکنون به نظر میرسد به ویژگی متمایز سریال های مارول تبدیل شده است، مهم است. تنها امید ما هم این است که این مسیر را در سریال لوکی شاهد باشیم.
اکنون به نیمه راه یعنی قسمت سوم سریال از شش قسمتی که منتظرش بودیم رسیده ایم. دقیقاً نیمی از فصل اول. همانطور که میدانید در سریال loki با داستان خدای فریب مواجه هستیم، هیچ کس نمیتواند این سریال را به کند بودن یا بد ریتم بودن متهم کند چرا که حداقل تا الان با ریتم و تمپوی خوبی ما را همراهی کرده است.
با اینکه در قسمتهای قبلی زمان بیشتری را در اختیار داشتیم در قسمت سوم با اینهمه سکانس اکشن با زمان کمتری مواجه بودیم. این درگیریها با کنش بین لوکی و لیدی لوکی که در نقد قسمت دوم مفصل در رابطه با این شخصیت صحبت کردیم، در مقر TVA (سازمان جلوگیری از مغایرت در زمان) آغاز میشود.
نقد قسمت سوم سریال لوکی (Loki)
افشاگری در TVA با افسونگری
در ادامه نوشتار نقد قسمت سوم سریال لوکی به مطالب زیر خواهیم پرداخت:
- افشاگری در TVA با افسونگری
- عشق و عنصر مادینه
- مرگ و ویرانی مهم نیستند
- دشمن اصلی Time Keepers
- آیا لوکی افسون شده است؟
- کلام آخر
- عوامل سریال لوکی
برخلاف قسمت اول (نقد قسمت اول سریال لوکی) و دوم سریال لوکی ما در این اپیزود با اتفاقات خاصی که بخواهیم برای ادامه دیدن این سریال در قسمت چهارم لحظه شماری بکنیم وجود ندارد. این قسمت بیشتر در معرفی شخصیت لیدی لوکی و به یکی دو نکته مهم دیگر بسنده میکند و آنچنان تمپوی خاصی را برای شکلگیری در ذهن بیننده ندارد.
قسمت 3 با لوکی دنبال میشود که سیلوی را تا TVA توسط پورتال تعقیب میکند، او سعی میکند با کشتن خود نگهبانان زمان، طرح بزرگ خود را به پایان برساند. این دو لوکی با یکدیگر درگیر میشوند و در نهایت آنها در لامنتیس 1 گیر میکنند.
سیاره ای در آستانه فضایی آخرالزمانی در سال 2077 که توسط برخورد شهابسنگها در حال فروپاشی و از بین رفتن است. لوکی و سیلوی باید اختلافات واقعی و درونی خود را کنار بگذارند تا بتوانند از این آرماگدون (به تعریف واژهنامههای آمریکایی همچون فرهنگ وبستر به معنی «نبرد نهایی حق و باطل در آخرالزمان» است.) نجات پیدا کنند.
همانطور که اشاره شد قسمت سوم سریال لوکی کوتاهترین اپیزود در این مجموعه تاکنون است که تقریباً با زمان 35 دقیقه به تصویر کشیده میشود. اکثر زمان این اپیزود از سریال لوکی این دو خدای فریب را میبینیم که سعی دارند قبل از نابودی نهایی از Lamentis-1 فرار کنند.
این فضا، زمان و مکان جایی است که ما بهترین تعاملات لوکی و سیلوی را میتوانیم ببینیم و از رابطه آنها و همچنین از گذشه آنها کمی بیشتر بفهمیم. به طور خاص در طول یک سکانس صمیمی که هر دوی آنها در مورد مادران و روابط گذشته صحبت میکنند، لحظات مهمی را برای ما به ارمغان میآورند.
این مقاله بیشتر به معرفی سیلوی و نشان دادن تمایزات بین او و لوکی است که اکنون 10 سال است در دنیای مارول او را میشناسیم. با این حال، خارج از چند نکته جالب، ما هنوز چیز زیادی در مورد سیلوی نمیدانیم، جز اینکه او نسخه ای از لوکی است که دیگر این نام را نمیخواهد داشته باشد. و برای کشتن نگهبانان زمان مأموریت دارد. ما فقط میتوانیم هر چیزی را که او میگوید با احتیاط قبول کنیم.
نقد قسمت سوم سریال لوکی
تام هیدلستون و سوفیا دی مارتینو در قسمت 3 در فضایی قرار میگیرند که از نظر بصری، نمایش فوق العاده به نظر میرسد و اپیزود 3 با Lamentis-1 و مناظر سنگی خاص، بسیار شبیه Vormir از دو فیلم آخر انتقام جویان، ساختار روایت را پیش میگیرد.
بیشتر بخوانید:
بهترین سریال های مارول و دی سی
در همین حال، شهرها و معماری آن یادآور مکان هایی است که قبلاً در Thor دیده بودیم: Ragnarok و Guardians of The Galaxy. اگرچه ما فقط از 3 قسمت از این سریال صحبت کنیم، ما اکنون رسماً در نیمه راه نمایش هستیم که نگرانی های بزرگی را ایجاد میکند.
واقعیت این است که، در حال حاضر در میانه سریال، هنوز هیچ پاسخی برای هیچ یک از سوالاتی که قبلاً داشته ایم نداریم. ما مانده ایم با سوالات بیشتری که برایمان طراحی میشود. شاید هدف سریال پرسشگری و رها کردن مخاطب به حال خودش در فضا زمانی که برایشان ایجاد میکند.
بدیهی است که نمیتوانیم بگوییم که این نمایش دقیقاً چگونه به پایان میرسد، اما پس از دیدن قسمت سوم، میتوانیم ایده ای را درباره چگونگی نمایش چند هفته آینده شروع کنیم. لوکی با امکاناتی بی پایان کار را آغاز میکند، اما ساختار فعلی اندکی از آن میکاهد. شاید نتوانیم مانند نگهبانان زمان آینده را ببینیم، اما برخی از افشاگریهای جالب در این هفته قطعاً میتوانند ما را در مسیر صحیح پیش بینی لوکی، قرار دهند.
اپیزود این هفته به ما نشان داد که موارد جالب و نکات مهم و انکار ناپذیری در هر قسمت برای رونمایی شدن وجود دارد که اولین نکته این است که همه کارکنان TVA، از جمله Mobius ،Hunter-B-15 و احتمالاً حتی Renslayer، خود انواع مختلفی هستند.
این منجر به سوالات بیشتری در مورد نگهبانان زمان و نقش واقعی آنها در Multiverse و همچنین منشأ واقعی موبیوس میشود و اکنون باید دید که این نکته چگونه میتواند به لوکی و سیلوی در سرنگونی خط زمانی ربط داشته باشد.
افشاگری دیگر یک واقعه بسیار بزرگ است زیرا این قسمت تایید میکند که خود لوکی دو جنسه است. از سوی دیگر، این پیشرفت دیرهنگامی برای شخصیتی است که ما به مدت یک دهه او را میشناختیم. مسلماً، این شروع کار و شخصیتپردازی و اتفاقاتی است که در رابطه با لوکی در حال رخ دادن است. در حال حاضر درب برای مارول باز است تا در یک فصل یا با یک اسپین آف هرآنچه که میخواهد بگوید.
قسمت 3 لوکی از سرگرمکنندگی و هیجان بیشتری نسبت به قسمتهای قبلی خود برخوردار نبود اما بسیار نکات مهم و ویژهای برای ادامه دادن سریال لوکی به ما ارائه میدهد.
سیلوی شخصیتی متمایز است که از برداشت اول بسیار عصبانی تر از لوکی به نظر میرسد. او در مورد تلاش طولانی مدت برای سرنگونی نگهبانان زمان صحبت میکند.
پویایی بین لوکی و لیدی لوکی بر اساس رمز و راز استوار است و هر یک از آنها با این هدف شروع میکنند که در هنگام دیالوگ برقرار کردن با یکدیگر، تا حد ممکن مبهم باشند. سیلوی مراقب هنجارهای خود است و آنها را به راحتی در اختیار لوکی قرار نمیإهد. و از طرفی لوکی میخواهد که ارزشش در والا بودن دست نخورده باقی بماند تا بتواند برتری را از آن خود کند.
نقد قسمت سوم سریال لوکی
همانطور که اپیزود پیش میرود، این تغییر در حالی است که لوکی کسی است که در مورد چیزهای مختلف صحبت میکند در حالی که سیلوی در مقایسه با او خیلی کم اطلاعات میدهد. شیوه ای که او با استفاده از جادوی خود به خود او متوسل میشود، بسیار جدی و مهم است.
هنگامی که او از خودش یا لیدی لوکی از این جادو حرف میزند، لوکی بیش از حد مایل است در مورد چگونگی کار آن و یادگیری آن کنکاش کند. این امر منجر به روایتی حیرت انگیز دیگر میشود که جزئیات احساسی وی در مورد مادرش را با یک داستان دلگرم کننده از کودکی، جایی که مادر به او ایمان آورده و از او الهام گرفته است، بیان میکند.
در مقایسه آنچه سیلوی اعتراف میکند داشتن یک دوست پسر پستچی از راه دور است که میتواند دروغ باشد. با توجه به آنچه درباره ارتباط لوکی با مادرش ثابت شده است، در صحت داستان او شکی نیست. اگر این یک نبرد عقلانی است، لوکی بر اساس میزان تمایل خود برای افشاگری خود در سمت باخت قرار دارد.
عشق و عنصر مادینه
لوکی به طرز عجیبی به عشق به عنوان یک مفهوم و به عنوان یک ارتباط عمیق متصل است. این یک ریشه از برخی از تعاملات اصلی آنها است به این معنی که مشخصاً چیزی است که وی بسیار مورد توجه قرار میدهد.
او اشاره میکند که در طول سالهای گذشته هر دو جنس عاشق بوده اند اما هرگز هیچ چیز واقعی نبوده و با اعتراف به این حرف، کاملا در جهره او حس پشیمانی را میبینیم. استعاره خنجر او ممکن است به طرز خنده داری گذرا جلوه کند اما ثابت میکند که او عشق را چیزی نزدیک غیر قابل دسترس نمیداند.
از طرفی لوکی موفق میشود و کاری میکند که سیلوی هم دیالوگی پراتیک را با وی برقرار کند. سیلوی اعتقاد دارد عشق و نفرت یکی است. چنین نکتهای یک زیرمجموعه جذاب به همکاری بی رغبت آنها اضافه میکند.
همانطور که در نقد قسمت دوم در رابطه با عناصر مادینه و نرینه صحبت شد اگر با توجه به این نکات بخواهیم این سکانس را تحلیل کنیم باید بگوییم که عنصر نرینه و مادینه لوکی به شدت در تعارض هستند و به هیچوجه در تعادلی حتی نسبی هم قرار ندارند.
بیشتر بخوانید:
بهترین فیلم ها و سریال های ترکی 2021 ؛ بهترین های نتفلیکس
حتی عنصر مادینه وی رنگ و لعاب بیشتری دارد. چرا که مدام حس نیرنگ و حیلهگری را به مخاطب القاء میکند. همین که وی با لیدی لوکی همراه شده است این قضیه را میتواند اثبات کند که به لوکی و آنچه میگوید و آنچه در اطرافش میگذرد نمیشود اعتماد کرد.
تام هیدلستون و سوفیا دی مارتینو ارتباط بسیار خوبی دارند که به آنها امکان میدهد بی عیب و نقص از یکدیگر در عین نزدیکی دور بمانند. درواقع ترکیب خوبی از بازیهای غیر فیزیکی، کنشآلود و دیالوگ محور وجود دارد.
مرگ و ویرانی مهم نیستند
نقد قسمت سوم سریال لوکی
وضعیتی که آنها در آن قرار میگیرند بسیار ساده است هر چند به طرز عجیبی فوریت ندارد. بیشتر گفتگوها به اجتناب ناپذیری مرگ و ویرانی اشاره دارد اما هرگز به عنوان مشکلی مهم و جدی احساس نمیشود که باید از آن گریخت.
بسیاری از این موارد مربوط به تمام اوقات صرف نشستن و صحبت بدون واکنش شدید نسبت به خطری است که قرار است آنها را تهدید کند. فقدان شنیدن تیک تاک ساعت نشان میدهد که چه مدت زمان باقی مانده است. درواقع زمانی درکار نیست که چیزی باقی مانده باشد!
رویکرد هر دو شخصیت اصلی به مخمصه خود قطعاً کمک نمیکند. یک سناریوی آخرالزمانی مطمئناً یک پاس رایگان برای ادامه روند طرح است اما لوکی و سیلوی به طور گسترده ای آن را به عنوان جزئیات اتفاقی یا یک ناراحتی ملایم تلقی میکنند. با نزدیک شدن به کشتی و مبارزه با آنها، این امر تا حدودی تغییر میکند اما حتی در آن صورت نیز آنطور که باید فوریتی حس نمیشود.
دشمن اصلی Time Keepers
Time Keepers (ابزار یا شخصی است که گذر زمان را اندازه میگیرد. جمع آوری چنین داده هایی به کارفرمایان بینشی در مورد نیروی کار خود میدهد. سپس میتوانند برای افزایش بهره وری و کاهش هزینههای کار تصمیم گیری عملیاتی انجام دهند.) به عنوان یک دشمن در نظر گرفته میشوند، بنابراین تمرکز بر جلوگیری از آنها ادامه دارد.
سیلوی در تلاش برای از بین بردن آنها بسیار پیشروی بیشتری کرده و اطلاعات بسیار بیشتری نسبت به لوکی دارد. این نکته با جادو کردن Hunter C-20 (ساشا لین) با ایجاد خاطرات خوش در جایی که او نقش بهترین دوست را بازی میکند آغاز میشود تا او را در دادن اطلاعات در مورد نگهبانان زمان وادار کند. تقریباً این اتفاق در حال انجام است اما متأسفانه لوکی کار او را قطع میکند.
لیدی لوکی برای لوکی فاش میکند که TVA متشکل از واریانت هایی است که ذهن آنها برای حفظ خط زمانی مقدس پاک شده است. در اینجا ترسناک بودن آنچه TVA توانایی آن را دارد، در قسمت سوم سریال لوکی برجسته میشود.
بیشتر بخوانید:
نقد فیلم No Sudden Move (حرکت ناگهانی ممنوع 2021)
نقد قسمت اول فصل پنجم سریال ریک و مورتی
آنها به جای ایجاد هواپیماهای بدون سرنشین برای انجام پیشنهادات خود، افرادی را نقض میکنند که بدشانسی آورده اند که در یک حط زمانی منحرف قرار بگیرند. هیچ سوالی در مورد این که آنها چقدر شرور هستند وجود ندارد و هر یک از نمایندگان TVA اکنون قربانی شده اند.
نوع دوستی لوکی هنگامی نشان داده میشود که وی در مورد افرادی که از دسترسی به کشتی محروم شده اند اظهار نظر میکند. به نظر میرسد او قطعاً ارتباط کافی با موبیوس را داشته که حداقل انگیزه نشان دادن حقیقت را به او بدهد اما باز هم نمیشود به لوکی با اینهمه از عنصر مادینهای که در او رشد پیدا کرده اعتماد کرد با گذشت زمان همه چیز روشن خواهد شد.
از طرفی مسئله اختلاف طبقاتی در این قسمت از سریال لوکی به خوبی مطرح میشود. مسئلهای که نه تنها در حالت عادی مهم است بلکه در روزهای آخرالززمانی شدتش صد در صد بیشتر و آنچنانی تر خواهد شد.
آیا لوکی افسون شده است؟
همچنین لازم به ذکر است که مسحور شدن لوکی توسط سیلوی را نمیتوان بعنوان یک احتمال رد کرد. او سعی میکند او را در ابتدای اپیزود افسون کند و به نظر نمیرسد که کارساز باشد اما این به سادگی میتواند بخشی از افسون باشد.
اگر او معتقد باشد که خودش بیش از حد قدرتمند نیست تا بتواند مسحور شود، محافظت خود را از دست میدهد که باعث انعطاف پذیری بیشتر او میشود. این مسئله مطمئناً با “گرفتار شدن در یک آخرالزمان و بدون امید به فرار” بیشتر مهم میشود. تمرکز بر افسون و چگونگی عملکرد آن مطمئناً نشان میدهد که یکی از موارد مهم در قسمت های آینده است.
کلام آخر ؛ نقد قسمت سوم سریال لوکی
یک اپیزود سرگرم کننده با پویایی عالی، بازیهای قدرتمند و فتنههای اضافی در مورد جزئیات بزرگتر. Loki و Sylive ارتباط بسیار خوبی را دارند که به تماشایی شدن این قسمت از سریال لوکی کمک میکند.
عدم اعتماد منجر به آتش بس بر اساس هر دو آنها داشتن چیزی مفید برای دیگری توجیه کار موقت با هم بدون کشتن یکدیگر ریتم بسیار جذاب و تاملبرانگیزی را در ذهن بیننده ایجاد میکند. همانطور که گفته شد سیلوی شخصیتی متمایز است که از برداشت اول بسیار عصبانی تر از لوکی به نظر میرسد و در هدف خود برای سرنگونی نگهبانان زمان ثابت قدم است.
وقتی لوکی به طرز ناخوشایندی نقشه اش را خراب میکند لیدی لوکی همچنان تمرکز مداوم روی هدفش را دارد، و این مسئله با توجه به توضیحاتی که دادیم قابل درک است. روشی که او برای ارتباط برقرار کردن با لوکی انتخاب میکند بسیار زیرکانه نشان داده میشود. که باعث میشود روایت دیگری از رابطه لوکی با مادرش توسط تام هیدلستون ارائه شود.
بحثهای آنها در مورد عشق نیز جالب است و چیزهای زیادی را درباره آنچه لوکی آرزو میکند به تصویر میکشد. وضعیتی که آنها در آن قرار میگیرند بسیار ساده است اگرچه فاقد فوریت خاصی باشد.
در هر صورت سناریوی آخرالزمانی تا به اینجای کار چیزی چندان دندانگیر نبوده. تمرکز بر نحوه کار افسون شدن منجر به این میشود که لوکی بفهمد که TVA از Variants ساخته شده است.
عوامل ؛ نقد قسمت سوم سریال لوکی
- کارگردان: کیت هرون
- بازیگران: تام هیدلستون، اوون ویلسون، گوگو مباتا را، سوفیا دی مارتینو، ریچارد گرنت
- نویسندگان: تام کافمن، جک کربی، مایکل والدرون، استن لی، لری لیبر
- تهیه کنندگان: استفن بروسارد، مایکل والدرون
- فیلمبرداری: آتمن دورالد
- انتخاب بازیگران: سارا فین، کریستا هوسر
- کارگردانی هنری: ناتاشا گراسیمووا
- اهنگساز: ناتالی هالت
بیشتر بخوانید:
- نقد سریال Time (زمان 2021)
- نقد سریال آموزش جنسی (Sex Education 2019)
- نقد سریال لوسیفر Lucifer : فصل پنجم و هر آنچه که باید بدانید
- نقد فیلم Flashback (فلش بک 2020)
- فیلم Eternals (اترنالز 2021)
- نقد فیلم In the Heights (در ارتفاعات 2021)
- نقد سریال Elite (نخبه)
- نقد فیلم Awake (بیدار 2021)
نظر خود را در خصوص بررسی و نقد قسمت سوم سریال لوکی با فیگار در بخش کامنتها به اشتراک بگذارید. نظرات شما موجب خرسندی و بهبود نوشتار ما خواهد شد.